Faculty - دانشکده علوم اقتصادی و اجتماعی
Professor
Update: 2024-12-21
Hatam Hosseini
Faculty of Economics and Social Sciences / Department of Social Sciences
Master Theses
-
بررسی روندها و عوامل مرتبط با کودک همسری دختران در شهرستان های ایران طی دورهی 1395-1385
2024کودک همسری پدیده ای است که در سراسر جهان شایع است اما نسبت آن در مناطق مختلف، متفاوت است. در ایران نیز آمارها نشان می دهد که در طی چند سال اخیر، شمار ازدواج زیر سن 18 سال در کشور نه تنها کاهش نداشته است، بلکه حتی اندکی نیز افزایش یافته است. هدف اصلی پژوهش حاضر، تعیین روندها و عوامل مرتبط با کودک همسری دختران در شهرستان های ایران در سه سرشماری 1385، 1390 و 1395 می باشد. به این منظور با استفاده از تکنیک تحلیل ثانویه، داده های مربوط به شهرستان های ایران مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که میانگین کودک همسری در سطح کشور در سال 1385، 30/5 درصد، در سال 1390 برابر با 85/6 درصد و در سال 1395 نیز 94/5 درصد می باشد. شهرستان های مناطق شمال غرب کشور شامل استان های تُرک نشین و مناطق شمال شرقی کشور که استان خراسان رضوی در کانون آن قرار دارد، به همراه استان سیستان و بلوچستان در هر سه سال مورد بررسی، دارای بالاترین میزان شیوع کودک همسری بودند. در سال 1385 شهرستان رشتخوار در استان خراسان رضوی با 28/15 درصد، در سال 1390 شهرستان خلیل آباد با 05/29 درصد و در سال 1395 شهرستان ایجرود در استان زنجان با 11/35 درصد بالاترین میزان کودک همسری را تجربه کرده اند. در مقابل، استان های یزد، سمنان، گیلان و اصفهان همواره پایین ترین مقدار را تجربه کرده اند. شهرنشینی تاثیر منفی بر میزان کودک همسری داشت. همچنین ضریب نفوذ اینترنت نیز تاثیر معناداری بر کودک همسری می گذارد. به طوری که گسترش دسترسی به اینترنت، کاهش کودک همسری را در پی خواهد داشت. تاثیر توسعه نیز بر کودک همسری در سال های 1385 و 1395 معنادار بوده و بیانگر این موضوع است که افزایش سطح توسعه یافتگی، به کاهش کودک همسری منجر خواهد شد. بر این اساس، افزایش دسترسی خانواده ها و افراد به رسانه های جمعی و افزایش سطوح توسعه می تواند باعث کاهش میزان های کودک همسری شود. لذا پیشنهاد می شود که سیاستمداران و مسئولان به ترویج برنامه های آگاهی بخش در مورد پیامدهای منفی این پدیده به ویژه در مناطق کم تر توسعه یافته بپردازند.
-
سنجش هزینه ها و درآمد فرزندان در ایران و تأثیر آن بر میزان باروری کل طی سه دهه ی اخیر (1371-1400)
2024چکیده: رفتار باروری تحت تأثیر عوامل متعددی قرار دارد. یکی از تعیین کنندههای مهمی که در ادبیات نظری به آن پرداخته شده، هزینه ها و درآمد فرزندان است. در جوامع امروزی فرزندان بیش از آن که منفعت اقتصادی داشته باشند، مصرف کننده بوده و هزینه بر هستند. بنابراین، بسیاری از زوجین و خانواده ها برای به حداقل رساندن هزینه های خانواده، تصمیم بر کاهش تعداد فرزندان خواهند گرفت. هدف اصلی این پژوهش سنجش هزینههای مستقیم و درآمد فرزندان در ایران طی دورهی 1371 -1400 و تأثیر آن بر میزان باروری کل میباشد. پژوهش حاضر با روش کمی و با استفاده از تکنیک تحلیل ثانویه انجام گرفته است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای Stata17 و Eviews10 انجام شد. یافته ها نشان میدهد که در طول زمان بر هزینه های فرزندان افزوده شده است. با این وجود با حذف اثر تورم مشخص می شود که هزینه های فرزندان کمتر از 18 سال تا سال 1390 روند افزایشی داشته است و پس از آن رو به کاهش گذاشته است. درآمد فرزندان نیز اگرچه افزایش داشته است اما در طول دوره سهم ناچیزی از درآمد خانوار را به خود اختصاص داده است. هزینههای مسکن تأثیر مثبتی بر هزینه های فرزندان دارد و با افزایش هزینه های دولت در زمینه ی آموزش، هزینه های فرزندان نیز کاهش مییابد. به لحاظ ساختار خانوار، بیشترین هزینه و درآمد فرزندان مربوط به خانوادهی تک والد میباشد و با افزایش درآمد سرپرست خانوار، هزینههای فرزندان نیز افزایش می یابد. شهرنشینی از جمله متغیرهای مورد بررسی است که تأثیر منفی بر باروری دارد. همچنین هزینه های فرزندان هم در شهر و هم در روستا از تأثیر منفی بر باروری برخوردار هستند. در نهایت هزینه های فرزندان به طور معکوس و درآمد به صورت مستقیم بر باروری اثر میگذارند. در واقع استان هایی که بیشترین هزینه های فرزندان را داشته اند، دارای پایین ترین میزان های باروری هم بوده اند. به طور کلی، مطالعه ی حاضر نشان داد که هزینه ها و درآمد فرزندان به عنوان یک متغیر بلافصل تأثیرگذار عمل میکنند و عوامل اقتصادی، اجتماعی و جمعیتی از طریق آنها میزانهای باروری را دستخوش تغییر میکنند. بنابراین، دولت بایستی با انجام اقداماتی همچون اجرای سیاستهای دوستدار خانواده، ارائه کمکهای بیشتر به خانوادههای تک والد و اعطای یارانه مهدکودک به خانواده هایی ک
-
بررسی تعیین کننده های قصد بی فرزندی و تک فرزندی در میان زنان 35ـ15 ساله ی شهر همدان، ایران
2022باروری، در کنار مرگ و میر و مهاجرت، یکی از مهم ترین مؤلفه های تغییر جمعیّت است. در شرایط سقوط باروری به پایین تر از سطح جایگزینی و ورود جامعه به مرحله ی گذار جمعیّت شناختی دوّم، باروری به پاشنه ی آشیل سیاست گذاری جمعیّت در هر کشوری تبدیل خواهد شد. زیرا کمترین تغییر در سطح باروری مسیرهای آینده ی جمعیّت را تحت تأثیر قرار خواهد داد. در ایران نیز در طول تقریباً دو دهه ی گذشته باروری همواره پایین تر از سطح جایگزین بوده است. تداوم این وضعیّت در ایران علاوه بر آثار و پیامدهایی مانند سالخوردگی جمعیّت، زنانه شدن سالمندان و کاهش حجم و سهم نیروی کار از جمعیّت کل سبب خواهد شد تا بارتولید نسل آینده به مخاطره بیفتد. در چنین موقعیّتی سیاست گذاری مناسب جمعیّتی مستلزم درک تعیین کننده های باروری زیر سطح جایگزینی است. وقتی میزان باروری به سطح جایگزینی یا کمتر از آن میل می کند، انتظار می رود نسبتی از خانواده ها به داشتن یک فرزند بسنده کرده و با استمرار کاهش میزان باروری، نسبت خانواده های تک فرزند قطعی افزایش یابد. در طول بیش از سه دهه ی گذشته سهم خانواده های با یک یا دو فرزند در ایران افزایش یافته است. میزان باروری کل در استان همدان نیز از سال 1376 زیر سطح جایگزین بوده است و در سال 1399 به 64/1 فرزند به ازای هر زن رسیده است. در این شرایط انتظار می رود نسبتی از خانواده های ساکن همدان به داشتن یک فرزند بسنده کرده و به این ترتیب نسبت خانواده های تک فرزند افزایش یابد. بر این اساس آگاهی از قصد فرزندآوری زنان به ویژه زنان بی فرزند و تک فرزند، عوامل و تعیین کننده های آن بیش از پیش اهمیّت می یابد. هدف اصلی این پژوهش، شناخت عوامل زمینه ساز قصد بی فرزندی و تک فرزندی در میان زنان 35-15 ساله ی شهر همدان است. پژوهش حاضر با روش تحلیل ثانویه و بر مبنای داده های پیمایش ازدواج و باروری شهر همدان که در سال 1397 در قالب یک طرح مشترک بین المللی انجام شد، سازمان یافته است. برای بررسی روابط دو متغیّره از آماره های توصیفی و دو متغیّره و در تحلیل های چند متغیّره از دو مدل رگرسیون لوجستیک چندگانه در محیط SPSS نسخه ی 22 استفاده شد. یافته ها نشان می دهد 65 درصد جمعیّت نمونه ی مورد بررسی را افرادی تشکیل داده اند که در زمان پیمایش بدون فرزند بوده یا تنها یک فرزند داشته اند و 3/7 درصد و 21/6 درصد از جمعیّت نمونه ب
-
عنوان: بررسی رابطه ی بین سبک زندگی و تمایل به فرزندآوری در میان زنان همسر دار 49-15 ساله ی شهر نورآباد
2022فرزندآوری یکی از عوامل مهم تغییرات جمعیّتی است که طی چند دهه ی اخیر تغییرات زیادی در نقاط مختلف دنیا به خود دیده است. از سال 1990 تا 2019 باروری در منطقه ی غرب آسیا به سمت شرق این قاره با شیب ملایمی کاهش یافته است. ایران نیز در مسیر این گذار باروری قرار دارد. کاهش باروری در استان لرستان و شهر نورآباد هم تجربه شده است. سبک زندگی که تعیین کننده های گوناگون دارد می تواند این پدیده را به شکل های مختلف تحت تأثیر قرار دهد. این تحقیق با هدف بررسی رابطه ی بین سبک زندگی و تمایلات فرزندآوری در میان زنان همسردار 49-15 شهر نورآباد انجام گرفت. پژوهش کمّی است و با روش پیمایش انجام گرفته است. واحد نمونه گیری خانوار و واحد تحلیل یک زن همسر دار 49-15 ساله است. حجم نمونه 381 خانوار تعیین شد. برای جلوگیری از ریزش نمونه 400 پرسش نامه تکمیل شد که در نهایت داده های 390 نفر تحلیل شد. روش نمونه گیری ترکیبی از روش های خوشه ای چند مرحله ای، تصادفی ساده و تصادفی سیستماتیک بود. آزمون های مختلف متناسب با سطح سنجش متغیّرها همانند جداول تک بعدی، جداول توافقی، رگرسیون، معادلات ساختاری و تحلیل مسیر مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد که 77/7 درصد از زنان پاسخ گو تمایلی به داشتن فرزند از خود نشان نداده اند و 74/9 درصد نیز از وسایل پیشگیری استفاده می کردند. تعداد 5 فرضیه تأیید و دو فرضیه نیز رد شد. آنچه بیشتر نمود داشت این بود؛ افرادی که در پایگاه بالاتر بودند و سطح اقتصادی مناسب تری داشتند، تمایل کمتری به فرزند آوری داشتند.
-
تعیین کننده های اقتصادی - اجتماعی و جمعیّتی سهم و احتمال تشکیل خانوارهای تک نفره در استان های ایران در دوره ی 1395-1385
2022خانواده ی ایرانی در سال های اخیر تغییرات چشم گیری را تجربه کرده است. در طول شش دهه ی گذشته به جای این که میزان رشد شمار خانوارها متناسب با کاهش رشد جمعیّت اُفت کند، در رابطه ای معکوس افزایش یافته است. پدیده های نوظهور در خانواده ی معاصر ایرانی باعث افزایش روند تشکیل خانوارهای تک نفره نسبت به گذشته شده است. آمارهای سرشماری نشان می دهد که درصد خانوارهای تک نفره در طول پنج دهه از 1335 تا 1385 با تغییری نامحسوس از 5/4 درصد در سال 1335 به 5/2 درصد در سال 1385 رسیده است. در دوره ی 1395 – 1385 شمار این نوع خانوارها 63/5 درصد افزایش یافت و از 5/2 درصد در سال 1385 به 8/5 درصد در سال 1395 رسید. افزایش خانوارهای تک نفره می تواند منجر به افزایش مصرف منابع، انرژی داخلی و زمین، انتشار گازهای گلخانه ای، تولید زباله، از بین رفتن تنوّع زیستی در سطح زمین و مصالح مورد نیاز برای ساخت وساز شود. در این پژوهش با روش علّی ـ مقایسه ای و با استفاده از رویکرد مقطعی به بررسی نقش تعیین کننده های اقتصادی ـ اجتماعی، جمعیّتیِ سهم و احتمال تشکیل خانوارهای تک نفره در استان های ایران در دوره ی 1395-1385 پرداخته شد. آماده سازی داده ها و پردازش آن ها در محیط SPSS نسخه ی 25 انجام شد. تحلیل ها نیز در دو سطح خُرد و کلان انجام شد. واحد تحلیل در سطح خُرد خانوار و در سطح کلان استان است. جمعیّت آماری در سطح کلان 31 استان ایران و در سطح خُرد نمونه ی دو درصد داده های خام سرشماری در سال های 1385، 1390 و 1395 است. داده های در سطح کلان از نتایج تفصیلی سرشماری های عمومی نفوس و مسکن استان های ایران در سال های 1385، 1390 و 1395 و داده های در سطح خُرد از داده های نمونه ی دو درصد اطّلاعات خام سرشماری های یادشده اقتباس و پردازش شد. به منظور بررسی روابط بین متغیّرهای مستقل با متغیّر وابسته با توجّه به نحوه ی توزیع داده ها از آزمون های آماری نظیر تحلیل واریانس یک طرفه، همبستگی پیرسون، رگرسیون لجستیک و رگرسیون خطّی چندگانه استفاده شد. یافته ها نشان داد که درصد خانوارهای تک نفره در همه ی استان ها افزایش یافته و در بین استان ها از لحاظ سهم خانوار تک نفره تفاوت معناداری وجود دارد. در میان استان های مورد بررسی، سیستان و بلوچستان بیشترین تحوّل را در افزایش سهم خانوارهای تک نفره تجربه کرده است. این بیانگر آن است که سطح توسعه ی ا
-
بررسی اثر پاندمی کرونا بر الگوهای مرگ ومیر در استان همدان
2022مقدمه: منشأ ویروس کرونا از چین (شهر اوهان) شروع شد و به تدریج در سراسر جهان گسترش یافت. ایران به دلیل شرایط خاص خود یکی از کشورهایی است که بیشترین آسیب را از بیماری کرونا داشته است. کشورهای توسعه یافته به دلیل امکانات گسترده تر، توانایی بیشتری برای غربالگری و تشخیص بیماری کرونا ویروس دارند، از آنجا که همه گیری کرونا باعث تغییرات زیادی در مرگ ومیر شده است. این مطالعه با هدف بررسی اثر همه گیر بیماری کرونا بر الگوهای مرگ ومیر انجام شده است. مواد و روش ها: داده های آماری مرگ ومیر از سال 1394 تا 1399 به صورت روزانه بر حسب سن، جنس و علت مرگ از معاونت بهداشتی استان همدان اخذ شد. مقادیر مورد انتظار برای سال 1399 با استفاده از رگرسیون خطی برآورد شد، هموارسازی داده ها به روش نمایی با آلفا 0.1 انجام گرفت و از Stata نسخه 16 برای تجزیه وتحلیل داده ها استفاده گردید. یافته ها: کل مرگ ومیرهای اضافی در سال 1399، 2954 نفر با فاصله اطمینان %95 (10664-10500) گزارش شد. گروه سنی 85+ بالاترین تعداد مرگ ومیر اضافی را با 601 مرگ با فاصله اطمینان %95 (2520-2447) داشته است. مرگ ومیر اضافی برای علت مرگ ناشی از بیماری عروق مغزی 242 مورد با فاصله اطمینان %95 (1095-1039) گزارش شده است که رتبه اول را در بین سایر علل مرگ ومیر دارد. میزان مرگ ومیر اضافی در مردان 1612با فاصله اطمینان %95 (6106-6016) و در زنان 1342 مورد با فاصله اطمینان %95 (4566-4476) گزارش شده است. نتیجه گیری: وجود تعداد زیادی مرگ ومیر اضافی تا سال 1399 نشان می دهد که اپیدمی کرونا برخی از علل اصلی مرگ ومیر را افزایش داده و برخی دیگر را کاهش داده است. این افزایش در مرگ ومیر اضافی در گروه های سنی بالاتر و همچنین در مردان بیشتر مشاهده می شود.
-
مقایسه ی میزان تعارض، سبک های حل تعارض و تعهد زناشویی در زوجین نابارور، بارور شده با لقاح مصنوعی و بارور بهنجار
2022چکیده: فرزندآوری یکی از نیازهای بشری و از دلایل گرایش جوانان به زندگی مشترک است. در مواردی زوجین توانایی فرزندآوری به صورت طبیعی را ندارند و نیازمند کمک های پزشکی هستند. گروهی به کمک علم پزشکی با لقاح مصنوعی بارور و گروهی دیگر، از این موهبت الهی بی بهره می مانند که می تواند مسائل روانشناختی و خانوادگی خاصی را ایجاد کند. بنابراین، موضوع ناباروری و باروری با لقاح مصنوعی علاوه بر قلمرو پزشکی، در قلمرو علوم رفتاری و شناختی، به ویژه در حیطه روابط زناشویی، قابل بحث و بررسی است. هدف از این مطالعه، مقایسه ی میزان تعارض، سبک های حل تعارض و تعهد زناشویی در زوجین نابارور، بارورشده با لقاح مصنوعی و بارور بهنجار است. روش پژوهش علی-مقایسه ای است و جامعه ی آماری شامل کلیه ی زوجین مراجعه کننده به بیمارستان ها و درمانگاه های باروری و ناباروری شهر تهران می باشد. حجم نمونه شامل 50 زوج نابارور، 50 زوج بارورشده با لقاح مصنوعی و 50 زوج بارور طبیعی است که در بازه ی زمانی اردیبهشت و خرداد 1401 به بیمارستان بانوان آرش تهران مراجعه کرده اند و به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس تعارض زناشویی کانزاس، سبک های حل تعارض ROCI-II و تعهد زناشویی DCI استفاده شد. نتایج تحلیل واریانس چند متغیری نشان داد که بین زوجین نابارور (اولیه و ثانویه)، بارورشده با لقاح مصنوعی و بارور بهنجار از نظر متغیرهای تعارض زناشویی، سبک های حل تعارض و تعهد زناشویی تفاوت معنی داری وجود دارد. در زوجین نابارور اولیه و بارور با لقاح مصنوعی، تعارض زناشویی بالاتر و تعهد زناشویی پایین تر از زوجین نابارور ثانویه و بارور بهنجار بوده و زوجین نابارور اولیه بیشتر از سبک های حل تعارض مسلط، ملزم شده و اجتنابی بهره می برند. همچنین، زوجین بارورشده با لقاح مصنوعی بیشتر دارای سبک های حل تعارض ملزم شده، اجتنابی و یکپارچه بوده و زوجین نابارور ثانویه و بارور بهنجار دارای سبک های حل تعارض یکپارچه و مصالحه هستند. علاوه بر این، نتایج تحلیل همبستگی پیرسون نشان داد که بین میزان تعارض، سبک های حل تعارض و تعهد زناشویی در گروه های زوجین نابارور (اولیه و ثانویه)، بارورشده با لقاح مصنوعی و بارور بهنجار رابطه معناداری وجود دارد. بر پایه این پژوهش، ناباروری و عدم توانایی در باروری طبیعی روابط زناشویی را تحت شعاع قرار می د
-
عوامل مؤثّر بر مهاجرت در مناطق روستایی استان همدان در دوره ی 1395-1390
2020مهاجرت یکی از عوامل اصلی تغییر و تحوّل جمعیّت بوده و به دلیل ماهیّت خود می تواند علاوه بر تغییرات درازمدّت و طولانی، آثار سریع و کوتاه مدّتی نیز در تعداد و ساختار جمعیّت ایجاد کند و تعادل یا عدم تعادل هایی را در جمعیّت های تحت تأثیر خود به وجود بیاورد. امروزه، به خاطر ثبات نسبی باروری و مرگ ومیر، سهم مهاجرت در تغییرات جمعیّتی منطقه ای محسوس است. ضعف ساختاری مناطق روستایی سبب شد روستاییان برای به دست آوردن فرصت های بهتر به مناطق شهری مهاجرت کنند. شناخت دقیق مسایل مربوط به مناطق روستایی از اهمیّت بسیار زیادی برخوردار است. کاهش جمعیّت مناطق روستایی یکی از پیامدهای اساسی کم توجّهی به توسعه ی پایدار است که ادامه ی این روند سبب شده است مناطق روستایی به تدریج خالی از سکنه شوند. پیش بینی می شود این روند در سال های آتی تشدید شود. در این پژوهش، با روش علّی – مقایسه ای و رویکرد مقطعی در تحلیل داده ها به بررسی عوامل مؤثّر مهاجرت در مناطق روستایی در دوره ی 1395-1390 پرداخته شد. جمعیّت آماری شامل 1211 نقطه ی روستایی در سرشماری 1395 بود، در نهایت حجم نمونه به 920 روستا محدود شد. داده ها از مرکز آمار ایران و هواشناسی استان همدان اقتباس شد. به منظور تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS استفاده شد. به منظور بررسی روابط بین متغیّرهای مستقل با متغیّر وابسته با توجّه به نحوه ی توزیع داده ها از آزمون های آماری نظیر، آزمون ضریب همبستگی پیرسون، آزمون کای اسکوئر، تی مستقل، تحلیل واریانس، کراسکال والیس اسنفاده شد. نتایج گویای این امر بود که در مناطق روستایی استان متغیّرهای نسبت باسوادی، درصد اشتغال، کیفیّت مسکن، امکانات بهداشتی درمانی، امکانات خدماتی، امکانات سیاسی، امکانات ارتباطی و میزان بارش استاندارد شده بر روند مهاجرت به لحاظ آماری بیش ترین تاثیر را داشته اند.
-
ساخت جدول های عمر استان های ایران در دوره ی 1395-1390 و انطباق آن با جدول های عمر مدل
2019چکیده: جدول عمر بهترین ابزار برای توصیف وضعیّت مرگ ومیر در یک جمعیّت است. جمعیّت شناسان درصدد تهیّه ی جدول های عمری به صورت استاندارد برآمده اند که امکان تجزیه و تحلیل مرگ ومیر را برای کشورهایی که دارای نظام ثبت ناقص و یا داده های فوت بی کیفیّت هستند فراهم آورند. هنوز مشخّص نیست کدام یک از مدل ها انطباق بهتری با الگوی سنّی مرگ ومیر در ایران دارند. بنابراین پژوهش حاضر تلاش کرد تا بر اساس داده های ثبتی فوت کشور پاسخ هایی برای این پرسش که الگوی سنّی مرگ ومیر در ایران و استان های آن با کدام مدل از جدول های استاندارد، انطباق بهتری دارد؟ بیابد. روش پژوهش اسنادی و رویکرد اتّخاذشده برای تحلیل داده ها رویکرد مقطعی بود. داده ها از دو منبع و مرجع آماری کشور یعنی مرکز آمار ایران و سازمان ثبت احوال کشور گردآوری و اقتباس شد. جمعیّت آماری تمامی استان های ایران در آخرین سرشماری عمومی نفوس و مسکن بود. در گام نخست با استفاده از شاخص ویپل به ارزیابی کیفیّت گزارش سن و جنس در سرشماری پرداخته شد. سپس، به منظورتعدیل خطای گزارش سن در سرشماری از ضریب های اسپراگ و روش میانگین های متحرّک با به کارگیری پنج دوره استفاده شد. از طریق روش نسل های فرضی منقرض شده نیز پوشش ثبت فوت بزرگسالان برآورد شد. سپس، با استفاده از داده های اصلاح شده ی مرگ و جمعیّت، جدول عمر هر استان ساخته شد. در پایان نیز، به منظور بررسی تطابق جدول های عمر تجربی با جدول های عمر مدل از نسخه ی تحت ویندوز بسته ی نرم افزار سازمان ملل برای اندازه گیری مرگ ومیر ، Mortpak، و برنامه ی عملیاتی COMPAR استفاده شد. نتایج حاصل از این بررسی نشان داد که در کلّ کشور دقّت گزارش سن در سرشماری 1395 نسبت به سرشماری 1390 در بین هر دو جنس تنزّل یافته است. همچنین مرگ و میر مردان در مقایسه با زنان در کلّ کشور کم ثبتی کم تری داشته است. در فاصله ی سال های 1395-1390 امید زندگی در بدو تولد برای مردان و زنان در کل کشور به ترتیب 72/8 و 74/6 سال بوده است. استان سیستان و بلوچستان به لحاظ میزان پوشش ثبت فوت و امید زندگی در بدو تولّد در رده بندی استان های کشور جایگاه آخر را به خود اختصاص داد. الگوی مرگ و میر کشور در بین هر دو جنس بیش ترین انطباق را با مدل شمال جدول های عمر کول و دمنی دارد. افزایش روزافزون تعداد تصادفات رانندگی که به دنبال خود باعث افزایش مرگ و
-
بررسی تعیین کننده های تأخیر در ازدواج زنان در شهرستان های ایران
2019چکیده: طیّ چهار دهه ی گذشته سنّ ازدواج زنان و مردان ایرانی به طور قابل توجّهی افزایش یافته است (ترابی 1391). میانگین سنّ اوّلین ازدواج برای زنان از7/19 سال در سال 1355 به 9/22 سال در سال 1395 رسیده است (سازمان ثبت احوال 1395). یکی از ویژگی های زمان بندی ازدواج در کشور پراکندگی استانی آن است. از منظر جمعیّت شناختی تأخیر در ازدواج و تغییر الگوی زناشویی می تواند پیامدهای زیادی به همراه داشته باشد. از یک سو، می تواند به ایجاد فرصت های بیش تر برای ادامه ی تحصیل و به تبعِ آن کسب مشاغل با درآمد بهتر و استقلال مالی جوانان و نیز رشد اقتصادی – اجتماعی جوانان و در نهایت جامعه و از سوی دیگر، به افزایش تجرّد قطعی، کاهش عمومیّت ازدواج، تعویق سنّ فرزندآوری، کوچک شدن بُعد خانوار و کاهش آهنگ رشد جمعیّت منجر شود. همچنین، سنّ ازدواج شمار سال هایی را که زن در معرض فرزندآوری است و نیز طول نسل های بعدی را تحت تأثیر قرار می دهد. در این پژوهش، با روش تحقیق اسنادی و رویکرد مقطعی در تحلیل داده ها، به بررسی وضعیّت تأخیر در ازدواج زنان و رابطه ی آن با متغیّرهای مستقل تحقیق پرداخته شد. جمعیّت آماری و حجم نمونه شامل 428 شهرستان ایران در سرشماری 1395 است. داده های این پژوهش از نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن 1395 گردآوری و اقتباس شدند. در تحلیل اطّلاعات و رابطه ی بین متغیّرهای مستقل و وابسته، بسته ی نرم افزاری SPSS به کار گرفته شد. به منظور بررسی روابط بین متغیّرهای مستقل و متغیّر وابسته از آزمون تی مستقل، تحلیل واریانس، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون دو متغیّره، رگرسیون چند متغیّره و تحلیل مسیر نیز استفاده شد. علاوه بر این، از برنامه ی GIS برای نمایش فضایی این دسته بندی استفاده شد. تحلیل های چند متغیّره نشان داد که از میان مجموع متغیّر های مستقل مورد بررسی، سطح توسعه و مضیقه ی ازدواج با تأخیر در ازدواج زنان رابطه ی منفی و نسبت تجرّد مردان، استقلال زنان و میزان بیکاری مردان رابطه ی مثبت دارند. نتایج تحلیل مسیر گویای آن است که مؤثّر ترین متغیّر ها بر تأخیر در ازدواج زنان به ترتیب عبارت اند از: نسبت تجرّد مردان، مضیقه ی ازدواج، استقلال زنان، سطح توسعه و میزان بیکاری مردان. از میان این متغیّرها، اثر متغیّر مضیقه ی ازدواج کاهنده و اثر سایر متغیّرها افزاینده است. بر اساس نتایج به دست آمده می توان گفت ت
-
بررسی تعیین کننده های دوام ازدواج منجر به طلاق در شهرستان های ایران در سال 1395
2019چکیده: خانواده یک نهاد اجتماعی اوّلیه و حیاتی است که هم سلامت فرد و هم بقای جامعه را تأمین و تضمین می کند. یکی از مسائل اجتماعی که در زمان معاصر اهمیّت فزاینده ای یافته و ابعاد پیچیده ای پیدا کرده مسأله ی طلاق و به تبعِ آن فروپاشی زندگی خانوادگی و دوام ازدواج منجر به طلاق است. طلاق دارای آثار و پیامدهای عمیق اقتصادی، اجتماعی، جمعیّتی، روانی، قانونی و والدینی بر مردان و زنان مطلّقه، فرزندان طلاق و اجتماع است. با کاهش شمار سال های زندگی مشترک زوجین و کاهش دوام ازدواج منجر به طلاق، ریسک فرزندآوری کم تر خواهد بود زیرا طول زمانی را که زن در معرض فرزندآوری خواهد بود کاهش می یابد. در این پژوهش، با روش عِلّی - مقایسه ای (پس - رویدادی) و رویکرد مقطعی در تحلیل داده ها، به بررسی وضعیّت دوام ازدواج منجر به طلاق در ایران پرداخته شد. جمعیّت آماری شامل 429 شهرستان ایران در سرشماری 1395 است. حجم نمونه به 329 شهرستان محدود شد. داده ها از دو منبع و مرجع آماری کشور، مرکز آمار ایران و سازمان ثبت احوال کشور، گِردآوری و اقتباس شدند. در تحلیل اطّلاعات و رابطه ی بین متغیّرهای مستقل و وابسته، بسته ی نرم افزاری SPSS به کار گرفته شد. به منظور بررسی روابط بین متغیّرهای مستقل و متغیّر وابسته (دوام ازدواج)، از آزمون تی مستقل، تحلیل واریانس، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون دو متغیّره و رگرسیون چند متغیّره نیز استفاده شد. تحلیل های چند متغیّره نشان داد که از میان مجموع متغیّر های مستقل مورد بررسی، سطح توسعه و نسبت جنسی باسوادان با دوام ازدواج رابطه ی مثبت و نسبت شهرنشینی، استقلال زنان، نسبت جنسی باسوادان، میزان بیکاری مردان، تفاوت میانگین سنّ ازدواج مردان و زنان و نسبت جنسی دانش آموخته های دانشگاهی رابطه ی منفی دارند. نتایج تحلیل مسیر گویای آن است که سطح توسعه، نسبت جنسی با سوادان، نسبت جنسی دانش آموخته های دانشگاهی، میزان بیکاری مردان، تفاوت میانگین سنّ ازدواج مردان و زنان و استقلال زنان به ترتیب بیش ترین تأثیر را بر دوام ازدواج داشته اند. از میان این متغیّرها، تأثیر سطح توسعه و نسبت جنسی با سوادان افزاینده و سایر متغیّرها تأثیر کاهنده داشته اند. بر اساس نتایج به دست آمده می توان گفت توسعه و گسترش شهرنشینی، به عنوان یکی از مظاهر نوسازی، از طریق توسعه ی آموزش زنان و افزایش مشارکت آن ها در بازار کار
-
بررسی تأثیر برابری جنسیّتی بر همگرایی باروری کشورهای با اکثریّت مسلمان با کشورهای توسعه یافته
2019کاهش میزان باروری یکی از مهم ترین دغدغه های سیاست گذاران جمعیتی است. کشورهای با اکثریّت مسلمان همسو با کاهش سطح باروری در کشورهای توسعه یافته در حال تجربه ی سیر نزولی باروری هستند. بسیاری از این کشورها امروزه به باروری زیر سطح جایگزینی رسیده اند. هدف از این پژوهش، بررسی سطوح باروری در کشورهای با اکثریّت مسلمان، محاسبه ی شاخص همگرایی باروری کشورهای با اکثریّت مسلمان با کشورهای توسعه یافته در دوره ی زمانی 2015-1970، آگاهی از وضعیّت برابری جنسیّتی و نقش آن در همگرایی باروری با کنترل اثر وسایل پیش گیری از حاملگی در بُرش زمانی 2015-2005 است. جمعیّت آماری شامل 47 کشور مسلمان بود. معیار انتخاب کشورهای با اکثریّت مسلمان، سهم مسلمانان از جمعیّت کلّ این کشورها بود. با این وجود، برخی از کشورهای منتخب فاقد داده ی مربوط به برخی از متغیّرهای مستقل در بُرش های زمانی 2005 و 2015 بودند، تجزیه وتحلیل روابط بین متغیّرها محدود به 30 کشور با اکثریّت مسلمان شد. داده ها از پایگاه داده های بخش جمعیّت سازمان ملل متّحد، بانک جهانی و شاخص های توسعه ی انسانی سازمان ملل گِردآوری و اقتباس شدند. نتایج نشان داد در دوره ی 2015-1970 میزان باروری کشورهای با اکثریّت مسلمان با اختلاف میانگین 18/17 درصد بیش تر از کشورهای توسعه یافته بوده است. شاخص همگرایی باروری در سال 1970 در کشورهای با اکثریّت مسلمان اختلاف میانگین زیادی با سطوح و روند باروری کشورهای توسعه یافته داشته است. پس از گذشت 45 سال میانگین شاخص همگرایی از 1970 تا سال 2015، 2/37 درصد کاهش داشته است. به بیان دیگر، اختلاف میانگین شاخص همگرایی باروری در کشورهای با اکثریّت مسلمان کم تر شده و به سمت همگرایی با روند و سطوح باروری کشورهای توسعه یافته در حرکت است. نتایج نشان داد که، رابطه ی معنی داری بین برابری جنسیّتی و همگرایی باروری در دو مقطع زمانی 2015-2005 وجود داشته است. همچنین در مقطع زمانی 2015-2005، کشورهایی که میزان برابری جنسیّتی بالایی داشته اند در مقایسه باکشورهایی که در سطوح برابری جنسیّتی متوسّط و پایین قرار گرفته بودند، میانگین همگرایی باروری بالاتری داشتند. نتایج نشان داد، تأثیر برابری جنسیّتی در سال 2005 بر همگرایی باروری به صورت مستقل معنادار بود ولی با کنترل اثر سایر متغیّرهای مستقل رابطه ی معنادار آنها از بین رفته، امّا در سال 20
-
بررسی تعیین کننده های قصد تک فرزندی در میان زنان در آستانه ی ازدواج شهر اسدآباد
2018تک فرزندی با روند رو به افزایش خود به سوی هنجار شدن می رود که عوامل اجتماعی بر شکل گیری این روند نقش دارند. این پدیده تهدیدهایی همچون کاهش جمعیت فعّال و مولّد، سالخوردگی جمعیّت و مسائل تأمین اجتماعی حاصل از به هم خوردن نسبت سنّی را به همراه خواهد داشت. این تحقیق با استفاده از مطالعات میدانی و روش پیمایشی انجام گرفته است. جمعیّت آماری کلیه ی زنانی که در آستانه ی ازدواج در شهر اسدآباد می باشد که 308 نفر به عنوان نمونه ی آماری تعیین شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه ی محقّق ساخته و بعد از برآورد اعتبار و پایایی در بین پاسخ گویان توزیع گردید. پس از گردآوری داده ها، بر اساس آمارهای استنباطی و با استفاده از نرم افزار SPSS، داده ها مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفته اند. نتایج نشان می دهد که کیفیّت زندگی، اشتغال زنان، پایبندی به امور دینی، پایگاه اقتصادی-اجتماعی و ابزار و رسانه های ارتباطی بر قصد تک فرزندی تاثیر معناداری دارند، امّا قومیّت بر قصد تک فرزندی تاثیری ندارد. نتایج تحلیل های رگرسیونی نشان داد که ابزارها و رسانه های ارتباطی و اطلاعاتی، دینداری، کیفیّت زندگی و پایگاه اقتصادی-اجتماعی به ترتیب بیش ترین تأثیر را بر قصد تک فرزندی دارند.
-
بررسی شیوع حاملگی های ناخواسته و تعیین کننده های آن در میان زنان 49-15 ساله ی همسردار شهر اسدآباد
2017بسیاری از زنان طی چرخه زندگی، حاملگی ناخواسته را تجربه می کنند که درصد چشمگیری از آنها به سقط می انجامد. در جامعه ی مدرن امروز که زنان تنها انتظار یک یا دو فرزند را دارند، کنترل ارادی باروری اهمیّت بسیاری دارد. علیرغم روش های متعدّد پیشگیری از حاملگی، به دلیل عدم استفاده و یا استفاده نادرست از این روش ها که عمدتاً ناشی از عدم آگاهی و انگیزه ی کافی است، حاملگی ناخواسته ایجاد می شود. اگرچه حاملگی و فرزندآوری، ادامه ی نسل، حیات و بشارت تولّد است، ولی وقتی ناخواسته باشد، زنان آن را به عنوان نوعی تهدید درک و تجربه می کنند. حاملگی ناخواسته بر دو شاخص مهمّ بهداشتی یعنی مرگ ومیرهای مادری و مرگ ومیر کودکان تأثیر می گذارد و هزینه های بسیاری بر نظام بهداشتی و دستگاه سلامت جامعه تحمیل خواهد کرد. هدف از انجام این تحقیق برآورد میزان حاملگی ناخواسته و تعیین کننده های آن در میان زنان 49-15 ساله ی همسردار شهر اسدآباد در سال 1395 است. داده ها از پیمایشی که بر روی نمونه ای بالغ بر 350 خانوار انجام شد اقتباس شده است. روش نمونه گیری، خوشه ای چندمرحله ای سهمیه ای متناسب با حجم است. در تجزیه و تحلیل دو متغیّره و چند متغیّره به ترتیب از آزمون کای اسکوئر و رگرسیون لجستیک مولتی نومینال استفاده شد. نتایج نشان داد که میزان حاملگی ناخواسته 22/3 درصد است. بر اساس نتایج به دست آمده، با افزایش گاهی زنان از وسایل و روش های پیشگیری از حاملگی از احتمال حاملگی ناخواسته و نابهنگام به ترتیب حدود 30 و 50 درصد کاسته می شود.
-
بررسی رابطه ی سرمایه ی اجتماعی بر تمایلات فرزندآوری زنان 49-15 ساله ی همسردار شهر همدان
2017در مطالعات جمعیّتی، باروری جایگاه ویژه یی دارد. نقش باروری به عنوان مهمترین پدیده ی تعیین کننده نوسان های جمعیّتی سبب شده است که مطالعه های مربوط به آن نسبت به سایر پدیده های جمعیّتی از اهمیّت فراوانی برخوردار باشد و بررسی عوامل مختلف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مؤثّر برآن سهم بزرگی از پژوهش های جمعیّتی را به خود اختصاص دهد. امروزه در تحقیقات باروری به شبکه های اجتماعی و روابط حمایتی (رسمی و غیررسمی) به عنوان شاخص های سرمایه ی اجتماعی توجّه روز افزونی می شود که همچون واسطه ای عمل می کنند که افراد از طریق آن ها چیزهای زیادی در مورد رفتارهای جمعیّتی فرا می گیرند. داده ها از طریق روش پیمایش بر روی نمونه 384 زن همسردار 49-15 ساله شهر همدان که از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند، گردآوری شد. نتایج نشان داده که تمایلات فرزندآوری زنانی که فرزند دارند و تمایل به داشتن فرزند دیگری دارند 41/4 درصد و زنانی که فرزند ندارند و تمایل به داشتن فرزند دارند87 درصد می باشد. در تحلیل فرضیه های پژوهش، متغیّرهای سرمایه ی اجتماعی شبکه، روابط رسمی، روابط غیررسمی، فراوانی تماس و کمیّت حمایت اجتماعی در رابطه با متغیّر تمایلات فرزندآوری مورد بررسی قرار گرفته اند و بر پایه این بررسی، روابط بین این متغیّرها به جز فراوانی تماس، از نظرآماری (کای اسکوئر) معنادار بودند. نتایج تحلیل چند متغیّره که از روش رگرسیون لجستیک اجرا شد، نشان داد که متغیّر سرمایه اجتماعی شبکه، روابط غیررسمی، روابط رسمی و حمایت مصاحبتی از سوی خانواده و حمایت اطّلاعاتی از جانب دوستان، ایده آل فرزندآوری و تعداد فرزندان زنده به دنیا آمده در کنار هم 66 درصد واریانس تمایلات فرزندآوری زنان را تبیین می کنند.
-
تبیین شکاف در رفتار و ایده آل های باروری زنان ازدواج کرده ی 49-35 ساله ی شهر قروه
2016مطالعه ی باروری در ایران نشان می دهد که طیّ سه دهه ی اخیر سطح باروری کاهش قابل توجّهی داشته است. کاهش سریع باروری در ایران در مناطق مختلف جغرافیایی و برای همه ی زیرگروه های اجتماعی و جمعیّتی صورت گرفته است. فرآیند گذار باروری در ایران متناسب با تحوّلاتی بوده است که در ابعاد مختلف اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی به وقوع پیوسته و به تغییراتی در ایستارهای مرتبط با ازدواج و فرزندآوری و در نهایت ایده آل ها و رفتارهای باروری منجر شده است. هدف از این تحقیق بررسی شکاف در رفتار و ایده آل های باروری زنان در زمان ازدواج و بررسی و تعیین کننده های آن در میان زنان ازدواج کرده ی 49 -35 ساله ی شهر قروه است. داده ها از طریق پیمایشی که در طول ماه های شهریور و مهر 1394 در شهر قروه صورت گرفت گردآوری شد. مطالعه به صورت مقطعی و در میان نمونه ای با حجم 300 زن واجد شرایط بررسی صورت گرفت. تکنیک گردآوری داده ها پرسشنامه ی ساخت یافته بود. یافته ها حاکی از شکاف در رفتار و ایده آل های باروری زنان در زمان ازدواج و تحقیق میباشد. نتایج همچنین نشان داد که استقلال زنان در خانواده تأثیر تعیینکننده و معنیداری بر شکاف میان رفتار و ایده آل های باروری در زمان ازدواج داشته است. علاوه بر این، سن در اوّلین ازدواج و هزینهها و منافع فرزندان نیز تأثیر تعیینکنندهای بر شکاف در رفتار و ایده آل های باروری زنان در زمان پیمایش داشتهاند. بر پایهی نتایج این بررسی، هرگونه سیاستگذاری در زمینهی رفتارهای تولید مثل زنان باید با در نظر گرفتن نگرشها، ایدهآلها و تمایلات فرزندآوری آنها باشد. تنها در این صورت است که میتوان امیدوار بود سیاستهای جمعیّتی برای جلوگیری از استمرار کاهش باروری و ارتقای آن، دستکم تا سطح جایگزینی، تأثیرگذار باشد و به نتیجهی مطلوب بیانجامد.
-
بررسی ارزش فرزند از دیدگاه زنان و تأثیر آن بر باروری زنان تحت پوشش مرکز بهداشت شهر بروجرد
2016ارزش فرزند یکی از مفاهیمی است که می تواند باروری زنان را تحت تأثیر قرار دهد. از آنجایی که در دهه های اخیر باروری کاهش یافته است ارزش فرزند به عنوان مؤلّفه ای تأثیرگذار در کاهش این مسئله ذهن ما را به خود معطوف کرد. از این رو هدف از انجام این تحقیق بررسی ارزش فرزند از دیدگاه زنان و تأثیر آن بر باروری زنان 49-15 ساله ی تحت پوشش مرکز بهداشت شهر بروجرد است. داده ها را با استفاده از پیمایشی که بر روی نمونه ای بالغ بر 380 نفر از زنان تحت پوشش مرکز بهداشت انجام شد اقتباس کردیم. در طیّ این تحقیق به بررسی مشخّصه های اقتصادی – اجتماعی، جمعیّتی و روانی – اجتماعی مؤثّر بر ارزش فرزند و تأثیر و رابطه ی هر یک از آنان بر باروری پرداختیم. نتایج حاکی از آن شد که در تحلیل چند متغیّره میزان ضریب تأثیر عوامل اقتصادی – اجتماعی و جمعیّتی در تبیین واریانس باروری 43/4 درصد می باشد که با ورود مشخّصه ی روانی – اجتماعی این میزان ضریب تأثیر قریب 60 درصد شد. یعنی 60 درصد از تغییرات مربوط به متغیّر باروری را عوامل اقتصادی – اجتماعی و جمعیّتی به همراه متغیّرهای روانی – اجتماعی تبیین می کنند. با در نظر گرفتن عوامل روانی – اجتماعی نقش عوامل اقتصادی – اجتماعی و جمعیّتی در ارزش فرزند و باروری کاهش می یابد. در رابطه ی بین ارزش های منفی و مثبت فرزند بر باروری ارزش های مثبت با ضرایب همبستگی بدست آمده معنادار نمی باشند. ولی ارزش های منفی با ضرایب همبتگی و سطح معناداری مثبت، بر باروری مؤثّرند. در نتیجه نظریه های کالدول، شنه، اشپنگلر و پولاک در این بررسی تأیید می شوند.
-
بررسی تطبیقی تعیین کننده های تقاضا برای استفاده از روش های طولانی اثر و دائمی پیش گیری از بارداری در میان زنان کُرد و تُرک شهر ارومیه
2016برای زوج هایی که تمایل به تعویق یا توقّف فرزندآوری دارند، روش های دائمی و طولانی- اثر پیش گیری از حاملگی روش هایی مطمئن می باشند. هدف از این تحقیق بررسی تقاضا برای روش های دائمی و طولانی - اثر پیش گیری از حاملگی و تعیین کننده های آن در میان زنان تُرک و کُرد 49-15 ساله ی همسردار شهر ارومیه است. داده ها از طریق پیمایشی که در خرداد ماه 1393 بر روی نمونه ای بالغ بر 770 خانوار شهر ارومیه که از طریق ترکیبی از روش های خوشه ای چندمرحله ای، تصادفی و تصادفی سیستماتیک انجام شد، گردآوری شد. نتایج نشان داد که کاربرد روش های دائمی و طولانی- اثر پیش گیری از حاملگی در میان تُرک ها و کُردها به ترتیب 45/7 درصد و 20/8 درصد است، در حالی که میزان تقاضا برای این روش ها به ترتیب 84/97 و 59/04 درصد برآورد شد. به این ترتیب، شکاف در استفاده و تقاضا برای روش های دائمی و طولانی - اثر پیش گیری از حاملگی در میان زنان تُرک و کُرد به ترتیب 39/27 و 38/24 واحد درصد است. بر پایه ی این بررسی، تفاوت ها در استفاده و تقاضا برای روش های دائمی و طولانی- اثر پیش گیری از حاملگی از نظر آماری معنی دار است. نتایج تحلیل های چندمتغیّره نشان داد که در میان تُرک ها تمایلات فرزندآوری و سن زن به هنگام بررسی و در میان کُردها تمایلات فرزندآوری، شمار فرزند ایده آل، نگرش نسبت به اشتغال زن و پایگاه اقتصادی - اجتماعی به ترتیب تأثیر تعیین کننده ای در تقاضا برای روش های دائمی و طولانی - اثر پیش گیری از حاملگی دارند. تفاوت میان استفاده و تقاضا برای روش های دائمی و طولانی - اثر پیش گیری از حاملگی می تواند به افزایش حاملگی های ناخواسته و سقط جنین عمدی در میان زنان این دو گروه قومی منجر شود. در نتیجه، گسترش و ارتقاء کیفیّت خدمات بهداشت بارداری در گروه های قومی مورد بررسی همچنان بایستی در اولویّت برنامه های بهداشتی دولت باشد.
-
بررسی عوامل مؤثّر بر همگرایی باروری زنان ساکن در مناطق شهری و روستایی شهرستان کامیاران
2015مهم ترین تغییر جمعیّت شناختی در طول سه دهه ی گذشته، کاهش چشم گیر باروری در تمام مناطق دنیا و به ویژه کشورهای در حال توسعه بوده است. کاهش نرخ باروری در ایران و استان های کشور و مناطق شهری و روستایی نیز صورت گرفته و علی رغم تفاوت در مشخّصه های اقتصادی - اجتماعی، فرهنگی و جمعیّتی، همانندی و همگرایی زیادی در بین آن ها مشاهده می شود. این تحقیق نیز با آگاهی از این امر، به بررسی عوامل مؤثّر بر همگرایی باروری زنان روستایی با زنان شهری ساکن در شهرستان کامیاران پرداخته است. تحقیقات پیشین مرتبط با این موضوع صرفاً به بررسی نقش مشخّصه های اقتصادی - اجتماعی، فرهنگی و جمعیّتی در کاهش باروری مناطق شهری و روستائی پرداخته اند. در این تحقیق، علاوه بر مشخّص کردن نقش مشخّصه های مذکور، به کمّی کردن میزان همگرایی باروری زنان مناطق روستایی با زنان مناطق شهری پرداخته شده است. جامعه ی آماری این تحقیق زنان 49-15 ساله ی حدّاقل یک بار ازدواج کرده ی ساکن در مناطق شهری و روستایی شهرستان کامیاران است که از میان آن ها 700 نفر با روش های نمونه گیری انتخاب شدند. نتایج نشان می دهد که همگرایی معنی داری در باروری زنان مناطق روستایی با زنان شهری صورت گرفته است. گسترش استفاده از وسایل پیشگیری از بارداری، کاهش اختلاف در میانگین سنّ ازدواج زنان روستائی و نیز بهبود وضع سواد و تحصیلات در میان زنان ساکن در مناطق روستائی از عوامل مؤثّر بر همگرایی آنان با زنان ساکن در مناطق شهری می باشد. نتایج تحلیل رگرسیون چندمتغیّره نشان می دهد که کنترل اثر استفاده از وسایل پیشگیری از بارداری سبب کاهش تأثیر مشخّصه های جمعیّتی، اقتصادی - اجتماعی و فرهنگی نمی گردد. علاوه بر این، کنترل اثر مشخّصه های فرهنگی سبب تغییر معنی داری در همگرایی باروری زنان روستایی می شود.
-
بررسی عوامل مؤثّر بر تمایلات فرزندآوری زنان 49-15 ساله ی شیعه و سنّی ساکن در مناطق روستایی شهرستان کامیاران
2015با توجّه به شرایط باروری ایران در طول سه دهه ی گذشته، تدوین و اجرای موفّق هر گونه سیاست جمعیّتی، متّکی به ارتقای شناخت ما از رفتارها، ترجیحات و تمایلات فرزندآوری زوجین، عوامل مؤثّر بر تمایلات فرزندآوری آن ها، و شناسایی زیرگروه های جمعیّتی دارای تمایلات فرزندآوری پایین و بسیار پایین است. هدف از این پژوهش بررسی عوامل مؤثّر بر تمایلات فرزندآوری زنان 49- 15 ساله ی شیعه و سنّی ساکن در مناطق روستایی شهرستان کامیاران است. داده ها حاصل پیمایشی است که در تیر و مرداد ماه 1393 در میان 500 خانوار نمونه ی مناطق روستایی شهرستان کامیاران صورت گرفته است. روش نمونه گیری روش خوشه ای چندمرحله ای است. نتایج نشان داد که 44 درصد از زنان سنّی در مقابل 40 درصد زنان شیعه اظهار داشته اند که علاوه بر فرزندانی که در زمان تحقیق داشته اند، تمایل به داشتن فرزند دیگر دارند. از میان زنان شیعه ای که تمایل به فرزندآوری داشتند، 62 درصد آن ها 1 فرزند دیگر و تنها 3 درصد از آن ها 3 فرزند دیگر و بیش تر می خواهند. نسبت های متناظر برای زنان سنّی به ترتیب 66/4 درصد و 1/8 درصد می باشد. نتایج تحلیل دو متغیّره نشان داد که رابطه ی معنی داری بین پایگاه اقتصادی ـ اجتماعی، استفاده از وسایل ارتباط جمعی، استقلال زنان، سنّ ازدواج و شمار فرزندان در قید حیات و تمایلات فرزندآوری زنان وجود دارد. نتایج تحلیل چند متغیّره بیانگر این واقعیّت است که مشخّصه های اقتصادی ـ اجتماعی به تنهایی نمی توانند نقش تعیین کننده ای در پیش بینی احتمال تمایل داشتن به فرزندآوری داشته باشند. در واقع ترکیبی از مشخّصه های اقتصادی ـ اجتماعی، فرهنگی و جمعیّتی تبیین بهتری از تمایلات فرزندآوری زنان شیعه و سنّی به دست می دهد (59/9 درصد در مقابل 67/4 درصد).
-
عوامل مؤثّر بر استفاده از روش های پیشگیری از بارداری در بین زنان همسردار 49-15 ساله ی مناطق شهری و روستایی شهرستان ایلام
2015با توجّه به کاهش تمایلات و ایده ال های فرزندآوری زنان در دهه های اخیر و به موازات آن، افزایش تقاضا برای استفاده از روش های پیش گیری از بارداری، آگاهی و شناخت از الگوهایی در زمینه ی نحوه ی استفاده از روش های پیش گیری نقش مهمّی در اتّخاذ برنامه ریزی های بهداشت باروری و روندهای آتی جمعیّت خواهد داشت. هدف پژوهش حاضر، بررسی تعیین کننده های استفاده از روش های پیش گیری از بارداری در میان زنان 49-15 ساله ی همسردار در بین مناطق شهری و روستایی شهرستان ایلام می باشد. داده ها حاصل یک پیمایش مقطعی است که در تیر ماه 1393 بر روی نمونه ای بالغ بر 724 خانوار انجام شد. روش نمونه گیری، ترکیبی از روش های خوشه ای چند مرحله ای، تصادفی و تصادفی سیستماتیک است. نتایج از شیوع گسترده ی روش های پیش گیری از بارداری در بین زنان حکایت دارد، به طوری که 81/8 درصد از زنان در هنگام بررسی در هر دو نمونه، از یکی از روش های پیش گیری از بارداری استفاده کرده اند که سهم روش های مدرن به ترتیب، 75/7 و 70/7 درصد و روش های سنّتی 24/3 و 29/3 درصد در میان زنان مناطق شهری و روستایی است. بر اساس نتایج تحلیل دو متغیّره، متغیّرهای شمار فرزندان در قید حیات، تمایلات فرزندآوری و هزینه های پیش گیری از بارداری رابطه ی معناداری هم در بین زنان شهری و هم در بین روستایی با متغیّر وابسته نشان می دهد. علاوه بر این، شمار ایده ال فرزندآوری و استفاده از وسایل ارتباط جمعی در بین پاسخگویان روستایی رابطه ی معکوس و معنی داری با استفاده ی زنان از روش های پیش گیری از بارداری داشته است. تحلیل های چند متغیّره نیز نشان داد که مشخّصه های جمعیّتی در کنار هزینه های پیش گیری از بارداری تبیین بهتری از متغیّر وابسته به دست می دهند. نتایج مؤیّد آن است که کاهش هزینه های درک شده ی روش های پیش گیری از بارداری و بهبود آگاهی و دانش زنان درباره ی روش های پیش گیری، از عوامل کلیدی و تأثیرگذار در اعمال استفاده ی زنان از این روش ها و پیش گیری از بارداری های ناخواسته و سقط جنین است.
-
بررسی جامعه شناختی تقلب در بین دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه بوعلی سینا
2015امروزه گسترش رفتار تقلب در میان دانشجویان در فضای علمی دانشگاه ها ، به یکی از معضلات حوزه آموزش عالی مبدل گشته است. برای پیشگیری از بروز چنین مشکلی در مسیر حرکت علمی دانشگاه و دانشجویان می بایست شناختی کافی از ابعاد و ویژگی های مرتبط با پدیده تقلب بدست آید تا بتوان در خصوص امر پیشگیری و یا مقابله با آن راه حل هایی را اندیشید. در این پژوهش، هدف محقق کسب شناخت در مورد علل بروز رفتار تقلب در میان دانشجویان میباشد و برای دست یابی به آن، به نحوه نگرش دانشجو نسبت به سیستم دانشگاه و نظام عملکرد آن تکیه کرده است. در بخش تئوریک، سه حوزه نظری (عقلانی، واکنشی، فرهنگی) را مورد بررسی قرار گرفته و برای بررسی این موضوع از سه نظریه انتخاب عقلانی (نظریه تصمیم گیری)، نظریه هنجاری مرتن و هنجار علم مرتن و نظریه ناهماهنگی شناختی فستینگر استفاده شده است. بر اساس چارچوب نظری پیش بینی شده متغیر های مستقل، تجربه تقلب پیش از دانشگاه و علاقه به رشته تحصیلی بوده و متغیر های میانجی نگرش به سازمان علم، میزان عمومیت تقلب، احتمال لو رفتن (ریسک) تقلب، آگاهی و پذیرش کد های اخلاق علمی، نگرش نسبت به ضمانت اجرایی و اعتماد به روش های ارزشیابی دانشگاه و ارتباط (دانشجویان) با اساتید تعیین شده اند و ارتباط آنان را در خصوص متغیر وابسته، یعنی تقلب کردن سنجیده شده است. جامعه آماری این پژوهش، کلیه دانشجویان فعال تحصیلی دوره کارشناسی دانشگاه بوعلی سینا در سال 93 بوده که از میان آنان 365 نفر با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای بعنوان جمعیت نمونه انتخاب شده اند. اطلاعات مورد نظر توسط تکنیک پرسشنامه گرد آوری شده است. یافته های نشان میدهد که تجربه تقلب پیش از دانشگاه بطور مستقیم بر میزان تقلب کردن دانشجو اثر میگذارد. همچنین یافته ها حاکی از آن اند که هرچقدر نگرش دانشجو نسبت به سازمان علم (دانشگاه) منفی شود، بر میزان باور به عمومیت تقلب اثر میگذارد و در نتیجه اعتماد به روش های ارزشیابی کاهش یافته و نگرش دانشجو نسبت به ضمانت های اجرایی دانشگاه منفی تر میشود. بنابراین میزان تقلب کردن در دانشجو افزایش میابد. همچنین در مورد اثر گذاری ارتباط اساتید با دانشجویان و میزان آگاهی دانشجو از کد های اخلاق علمی و پذیرش آن ها، می توان گفت هرچه این ارتباط از کیفیت کم تری برخوردار باشد، میزان آگاهی دانشجویان کاهش یافته و در نتیجه د
-
بررسی تفاوت های بین نسلی الگو های ازدواج و عوامل مؤثّر بر آن در بین مادران و دختران شهر کاشان
2015ازدواج یکی از مهم ترین پدیده های اجتماعی و فرهنگی است که هم از تحولات جوامع تأثیر می پذیرد و هم بر تحولات خانواده تأثیرگذار می باشد . امروزه الگوهای ازدواج تحت تأثیر تغییرات ساختی، تغییر ایده ها و نیز متأثر از جایگاه جوامع در گذار از سنّت به مدرنیته دچار تغییرات چشمگیری شده است. علاوه بر این، در ایران که به لحاظ ساختار سنّی، بخش اعظم جمعیت آن را جوانان و نوجوانان تشکیل می دهند، مطالعه این امر برای سیاست گذاری و برنامه ریزی اهمیت زیادی دارد. در این تحقیق، تغییرات در ارزش ها و نگرش های مرتبط با ازدواج از طریق مقایسه تشابهات و تفاوت های بین نسلی در نگرش ها در بستر اجتماعی شهر کاشان بررسی شده است. رویکردها و تبیین های نظری ارائه شده در زمینه تغییرات ازدواج و خانواده به دو گروه کلّی تقسیم شده است: گروه اوّل، تأکید بیش تری بر نقش تغییرات ساختاری جامعه در تبیین تغییرات خانواده دارند (تبیین ساختاری). دسته دوّم، بیش تر بر نقش عوامل فرهنگی و تغییر ایده ها در تبیین تغییرات خانواده تأکید می کنند (تبیین ایده ای). روش تحقیق، پیمایشی است. جامعه ی آماری، کلیه دانش آموزان دختر پیش دانشگاهی و مادرانشان است که این برابر با 795 دانش آموز می باشد. بر اساس فرمول کوکران حجم نمونه 260 دانش آموز تعیین شد. از آن جا که بررسی جنبه ی تطبیقی دارد، پرسشنامه ها بین مادرانِ دختران نیز توزیع شد. به این ترتیب، حجم نمونه مساوی 520 نفر است. یافته ها نشان می دهد که تفاوتی بین مادران و دختران در نوع انتخاب الگوی ازدواج (خویشاوندی و غیر خویشاوندی) وجود ندارد، ولی بین الگوی ازدواجی مادران و نگرش هایشان نسبت به الگوهای ازدواج دختران تفاوت وجود دارد.
-
بررسی نقش برابری جنسیّتی در تمایلات فرزندآوری زنان ازدواج کرده ی 49-25 ساله ی شاغل در سازمان های دولتی شهر همدان
2015در فرآیند توسعه و تغییرات اجتماعی، فرصت مشارکت بیش تری در حوزه های عمومی اجتماعی مانند اشتغال و تحصیلات در اختیار زنان قرار گرفته و آن ها در وضعیّت نسبتاً برابری در مقایسه با مردان قرار گرفته اند. با این حال، نابرابری جنسیّتی در نهادهای خانواده ـ محور تمایلات و رفتار باروری زنان را تحت تأثیر قرار داده است. این پژوهش، با عنایت به این تحوّلات، درصدد بررسی نقش برابری جنسیّتی در کاهش تمایلات فرزندآوری زنان ازدواج کرده ی شاغل در سازمان های دولتی شهر همدان است. جمعیّت آماری، زنان ازدواج کرده ی 49-25 ساله ی شاغل در سازمان های دولتی شهر همدان است که از میان آن ها 363 نفر با روش نمونه گیری سهمیه ای انتخاب شدند. نتایج حاکی از آن است که نابرابری جنسیّتی در نهادهای اجتماعی خانواده ـ محور با سطح معناداری 0/003 و در سطح خطای 0/95 منجر به کاهش تمایلات باروری زنان می شود. از سوی دیگر، با افزایش هزینههای فرصت فرزندآوری، تمایل زنان برای داشتن فرزند بیش تر کاهش می یابد. بر پایه ی این بررسی، متغیّرهای درآمد، تحرّک اجتماعی و برابری جنسیّتی در نهادهای اجتماعی فرد ـ محور تأثیری بر کاهش تمایلات فرزندآوری ندارند. بر اساس این نتایج، فرهنگ سازی به منظور گسترش و توسعه ی برابری جنسیّتی در نهادهای اجتماعی خانواده ـ محور می تواند نقش مؤثّری در افزایش تمایل مادران شاغل برای فرزندآوری داشته باشد.
-
عوامل تعیین کننده ی ایده آل های باروری زنان کُرد شهر سنندج (مطالعه ی تطبیقی زنان شاغل و غیر شاغل)
2014با توجّه به زمینه های متنوّع قومی ـ فرهنگی جامعه ی ایران، تغییرات جمعیّتی دهه های اخیر و ضرورت اتّخاذ سیاستی مشخّص در زمینه ی باروری و آهنگ رشد جمعیّت در آینده، آگاهی و شناخت از رفتارها، ایده آل ها و تمایلات فرزندآوری گروه های قومی و تعیین کننده های آن نقش مهمّی در درک پویایی جمعیّت و روندهای آن خواهد داشت. هدف این پژوهش آگاهی از ایده آل های باروری زنان کُردِ شاغل و غیرشاغل شهر سنندج و عوامل تعیین کننده ی آن می باشد. داده ها با استفاده از پیمایشی که در تیر ماه 1393 بر روی 525 خانوار شاغل و غیر شاغل انجام گرفت جمع آوری و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. یافته ها نشان می دهد که در شرایط امروزی به ترتیب 73/8 و 69/7 درصد از زنان شاغل و غیر شاغل شهر سنندج 2 فرزند و تنها 10/9 و 15/8 درصد از آن ها 3 فرزند را ایده آل می دانند. در واقع، نتایج حاکی از آن است که علی رغم تفاوت های اقتصادی ـ اجتماعی، فرهنگی بین زنان شاغل و غیر شاغل شهر سنندج تفاوت معنی داری بین ایده آل های باروری آن ها وجود ندارد و در میان زنان واقع در سنین تولید مثل نوعی همگرایی در رفتار و ایده آل های فرزندآوری شان ایجاد شده است. نتایج تحلیل چندمتغیّره نشان داد برای زنان شاغل و غیر شاغل به ترتیب 6/2 و 33/5 درصد از کلّ تغییرات ایده آل های باروری زنان وابسته به متغیّرهای مستقل ذکر شده در این معادله می باشد. در بین متغیّرهایی که تأثیر معنی داری بر ایده آل های باروری زنان شاغل داشته اند، تقدیرگرایی در رفتار باروری و نگرش نسبت به هزینه ی فرزندان بیش ترین تاثیر و برای زنان غیر شاغل، متغیّرهای نگرش نسبت به هزینه ی فرزندان، تقدیرگرایی در رفتار باروری و پایبندی به ارزش های خانواده ی بزرگ بیش ترین تأثیر را داشته اند.
-
بررسی عوامل مؤثّر بر وضعیّت اشتغال فارغ التّحصیلان دانشگاهی 34-24 ساله ی استان کردستان
2014چکیده با افزایش ظرفیّت های آموزش عالی، افزایش عرضه ی فارغ التّحصیلان دانشگاه ها فراهم شده و عدم هماهنگی بین فرصت های شغلی موجود در بخش های مختلف اقتصاد و به عبارتی کمبود تقاضا، بروز پدیده ی بیکاری فارغ التّحصیلان دانشگاهی را فراهم ساخته است. پژوهش حاضر با هدف بررسی وضعیّت اشتغال فارغ التّحصیلان آموزش عالی استان کردستان در سال 1385 و مطالعه ی عوامل مؤثّر بر آن صورت گرفته است. در این مطالعه از روش مطالعه ی اسنادی و نیز از روش تحلیل ثانویه داده ها استفاده شده است. جامعه ی آماری کلیه ی فارغ التَحصیلان 34-24 ساله آموزش عالی استان کردستان بر اساس 20 درصد داده های خام سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1385 می باشد. یافته های این پژوهش در بخش توصیفی حاکی از آن است که بیش تر افراد دارای مدرک کارشناسی و سپس کاردانی می باشند. مردان بیش تر در رشته ی علوم اجتماعی، بازرگانی و حقوق (24/9 درصد) و زنان بیش تر در رشته ی تحصیلی علوم انسانی و هنر (21/7 درصد) فارغ التَحصیل شده اند. از نظر مهاجرت 50 درصد از فارغ التَحصیلان آموزش عالی استان کردستان مهاجرت طول عمر داشته اند، فارغ التّحصلان مرد بیش تر به دلیل کار و فارغ التَحصیلان زن بیش تر به دلیل پیروی از خانوار طی ده سال گذشته مهاجرت داشته اند. بیش از 83 درصد از فارغ التَحصیلانی که شاغل هستند، در بخش عمومی حضور دارند. به لحاظ وضع شغلی فارغ التَحصیلان مرد شرایط بهتری را دارا می باشند. برای مثال مردانی که کارفرما هستند بیش از 3 برابر زنان هستند. همچنین بیش ترین تعداد شاغلین فارغ التَحصیلان مرد، در بخش آموزش و در اداره امور عمومی و تأمین اجتماعی اجباری حضور دارند، این در حالی است که زنان فارغ التحصیل بیش تر در بخش آموزش و بعد از آن در بخش بهداشت و مددکاری اجتماعی حضور دارند. یافته ها نشان می دهد که وضعیّت اشتغال دانش آموختگان با عوامل جمعیّت شناختی (جنس، سن، وضعیّت زناشویی و مهاجرت طول عمر) و عوامل اجتماعی (سطح تحصیلات و رشته ی تحصیلی ) رابطه دارد. همچنین، برای تحلیل احتمال عدم اشتغال از رگرسیون لجستیک استفاده کردیم که خلاصه ای از نتایج آن به شرح زیر است: احتمال بیکاری فارغ التّحصیلان زن بیش از فارغ التّحصیلان مرد است. احتمال بیکاری فارغ التّحصیلان (زنان و مردان) در گروه سنی 34- 30 ساله نسبت به گروه سنی 29- 24 کم تر است. همچنین احتمال بیکاری فا
-
بررسی کیفی تمایلات مهاجرتی جوانان روستایی شهرستان سراب
2014مهاجرت به عنوان یک پدیده ی اجتماعی قدمتی به اندازه ی تاریخ زندگی بشر دارد. این پدیده بعد از جنگ جهانی دوّم شدّت بیش تری گرفته است و زمینه ساز پیامدهای منفی و مثبت در مناطق مهاجرپذیر و مهاجرفرست شده است. در کشورهای جهان سوّم از جمله ایران، این پدیده به صورت مهاجرت روستا ـ شهری نمود بیش تری یافته است و باعث ایجاد مسائل و مشکلات اقتصادی ـ اجتماعی، فرهنگی و جمعیّتی شده است. دیدگاه های مختلفی درباره ی مهاجرت ارائه شده است که هر کدام مهاجرت را بر اساس دیدگاه دانشمندان مختلف بررسی می نمایند. در این پژوهش، مبانی نظری به منظور ایجاد حسّاسیّت نظری آورده شده است. این پژوهش که با استفاده از نظریه ی زمینه ای انجام شده است به دنبال فهم معانی ذهنی کنشگرانی است که تمایل به مهاجرت دارند. بنابراین، به منظور رسیدن به هدف مورد نظر، با 20 جوان مرد ساکن در مناطق روستاهای شهرستان سراب مصاحبه ی عمیق انجام شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که تمایل به مهاجرت در میان جوانان روستایی شهرستان سراب بالاست و اکثر آن ها تمایل دارند اگر فرصت مناسب در شهر مهیّا گردد، اقدام به مهاجرت نمایند. در همین راستا، سه سبک تمایل به مهاجرت در میان جوانان شناسایی شد که عبارتند از: تمایل به مهاجرت به عنوان واگنسی در برابر انگیزه های اقتصادی، تمایل به مهاجرت به عنوان واکنشی در برابر تغییر ارزش ها، و تمایل به مهاجرت به عنوان واکنشی در برابر توسعه ی نابرابر روستا ـ شهری می باشد. کنشگران مورد مطالعه در این پژوهش دلایل مهاجرت خود را بیش تر به عوامل اقتصادی ربط می دادند و معتقد بودند که مهیّا نمودن شرایط اقتصادی دلیل مهاجرت جوانان می باشد، ولی عمیق تر شدن به مسأله این نتیجه را بدست داد که عوامل دیگری در تصمیم به مهاجرت جوانان تأثیرگذارتر است از جمله آرمان سازی زندگی شهری، بهبود کیفیّت زندگی در شهرها، رفاه طلبی و آسایش خواهی نسل جوان امروزی و مواردی از این قبیل در تمایل به مهاجرت تأثیرگذار است. شرایط زیست محیطی و مشکلات کشاورزی به عنوان زمینه های به وجود آورنده ی تمایل به مهاجرت می باشد. فرهنگ جوانی، تحصیلات و رواج مدرک گرایی، تجربه ی اقامتی و جهت گیری رسانه ای به عنوان عامل مداخله گر برانگیزنده ی این تمایل می باشد. پیامد ناشی از قرارگرفتن در این شرایط برای کنشگران، آرمان سازی زندگی شهری، تغییر در نگرش های آنان به زند
-
تحلیل کیفی کنش باروری در میان زوج های عرب شهر اهواز
2013 -
تحلیل کیفی کنش باروری در میان زوج های عرب شهر اهواز
2013 -
بررسی عوامل موثر بر شکاف بین رفتار و نگرش های ازدواجی زنان در شهر کوهدشت
2013 -
بررسی عوامل موثر بر شکاف بین رفتار و نگرش های ازدواجی زنان در شهر کوهدشت
2013 -
بررسی رفتار، تمایلات و ایده آل های باروری زنان ازدواج کرده ی 49-15 سال شهر دهلران
2013 -
بررسی رفتار، تمایلات و ایده آل های باروری زنان ازدواج کرده ی 49-15 ساله شهر دهلران
2013 -
بررسی حس اجتماع در بین اجتماعات مجازی ایرانی و عوامل موثر بر آن
2013 -
بررسی حس اجتماع در بین اجتماعات مجازی ایرانی و عوامل موثر بر آن
2013