Rozita Amani

Associate Professor

Update: 2024-11-21

Rozita Amani

Faculty of Economics and Social Sciences / Department of Psychology

Master Theses

  1. تدوين مدل ساختاري ھمدلي بر اساس سبك دلبستگي ايمن با ميانجي گري حمايت اجتماعي ادراك شده و خلاقيت ھيجاني
    عرفان عبدالهي چيراني 2023
    : ھمدلي از متغيرھاي تاثيرگذار در مراقبت ھاي بھداشتي و سلامت روان، در ابعاد درون فردي، بين فردي و اجتماعي است كھ براي متخصصان و دانشجويان روان شناسي از اھميت ويژه اي برخوردار است، از اين رو تبيين فرايندھاي شكل گيري ھمدلي نيز حائذ اھميت است .ھمدلي كارآمد زماني شكل مي گيرد كھ آگاھانھ و با درك درستي از اجزا و فرآيندھاي شكل گيري آن باشد. ھدف پژوھش حاضر ارائھ و تعيين برازش مدل ھمدلي بر اساس دلبستگي ايمن با ميانجيگري حمايت اجتماعي ادراك شده و خلاقيت ھيجاني بود. بھ اين منظور 412 نفر از دانشجويان روان شناسي با دلبستگي ايمن با روش نمونھ گيري خوشھ اي چند مرحلھ اي از بين كليھ دانشجويان روان شناسي دانشگاه ھاي رشت(1873 نفر) در بازه سني 18 تا 38 سال انتخاب شدند. براي گردآوري داده ھا از مقياس ھمدلي پرث(PES (برت و ھمكاران (2022)، مقياس سبك ھاي دلبستگي ھازان و شيور(1987)، مقياس چندي بعدي حمايت اجتماعي ادراك شده زيمت و ھمكاران(1988) و پرسشنامھ خلاقيت ھيجاني آوريل (1999) استفاده شد. اطلاعات بھ دست آمده با روش تحليل مسير مورد تجزيھ و تحليل قرار گرفت. نتايج بھ دست آمده نشان داد كھ مدل تدوين شده از برازش مطلوب و شاخص ھاي برازندگي نيز از آماره ھاي مناسبي برخوردار است. با توجھ بھ نتايج بھ دست آمده مي توان بيان كرد كھ ھمدلي از طريق حمايت اجتماعي ادراك شده و خلاقيت ھيجاني با دلبستگي در پژوھش ھاي آينده برنامھ ھاي ارتقاي ھمدلي مبتني بر حمايت اجتماعي ادراك شده و خلاقيت ھيجاني طراحي كنيم.
    Thesis summary

  2. پيش بيني اجتناب تجربي براساس حساسيت اضطرابي و تصور منفي از خود در نوجوانان داراي رفتار پرخطر شهر همدان
    اميرحسين قاسمي 2023
    هدف از انجام اين پژوهش، پيش بيني اجتناب تجربي بر اساس حساسيت اضطرابي و تصور منفي از خود در نوجوانان داراي رفتار پرخطر شهر همدان است.اين پژوهش از لحاظ هدف يك تحقيق كاربردي، و از لحاظ روش توصيفي و از نوع همبستگي با هدف پيش بيني است.در اين پژوهش، حساسيت اضطرابي و تصور منفي از خود به عنوان به عنوان متغيرهاي پيش بين و اجتناب تجربي به عنوان متغيير ملاك در نظر گرفته شده است.جامعه آماري پژوهش مذكور متشكل از تمامي دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهر همدان كه در سال تحصيلي 1401-1402 در حال تحصيل هستند، بود كه از اين تعداد با استفاده از جدول مورگان و كرجسي 375 نفر به عنوان نمونه با روش نمونه گيري خوشه اي چند مرحله اي انتخاب شدند.ابزار هاي پژوهش عبارت از پرسشنامه اجتناب تجربي گامز و همكاران (2011)، مقياس تصوير خودمنفي موسكويچ و هايدر (2011)، پرسشنامه حساسيت اضطرابي ريس و مك نالي(1985) و مقياس خطرپذيري نواجوانان ايراني(محقق ساخت، 1402) است.داده ها با نرم افزار SPSS26 و از طريق رگرسيون همزمان و همبستگي مورد آزمون قرار گرفت.نتايج تحليل رگرسيون نشان داد حساسيت اضطرابي با ضريب رگرسيوني استاندارد شده 24/0 و سطح معناداري 01/0 نقش مثبت و معناداري در پيش بيني اجتناب تجربي دارد و همچنين تصور منفي از خود با ضريب رگرسيوني استاندارد شده 29/0 و سطح معناداري 01/0 نقش مثبت و معناداري در پيش بيني اجتناب تجربي دارد.
    Thesis summary

  3. تأثير آموزش مهارت تنظيم هيجان بر آزار عاطفي و رضايت زناشويي در زوجين نابارور
    نفيسه حسيني 2023
    ناباروري پيامدهاي منفي متعددي بر روابط زناشويي زوجين به همراه دارد. هدف از مطالعه جاري بررسي تأثير آموزش مهارت تنظيم هيجان بر كاهش آزار عاطفي و بهبود سطح رضايت زناشويي در زوجين نابارور در شهر مشهد بود. جهت نيل به هدف پژوهش از روش نيمه آزمايشي با طرح دو گروهي با پيش آزمون و پس آزمون استفاده شد. جامعه آماري پژوهش جاري شامل كليه زوجين نابارور مراجعه كننده به كلينيك هاي ارمغان و ميلاد، واقع در شهر مشهد و گروه نمونه شامل 30 زوج بود كه با در نظر گرفتن معيارهاي ورود و صورت هدفمند انتخاب و به طور تصادفي در دو گروه آزمايش (15 زوج) و گواه (15 زوج) جاي گرفتند. شركت كنندگان پرسشنامه هاي آزار عاطفي ابراهيمي (2008) و رضايت زناشويي انريچ (1985) را در مراحل پيش آزمون و پس آزمون تكميل نمودند. مداخله شامل پروتكل 8 جلسه اي آموزش مهارت تنظيم هيجان گراس بود كه تنها براي گروه آزمايش پياده سازي شد و گروه كنترل هيچ مداخله اي دريافت نكردند. نتايج تحليل كواريانس تك متغيره حاكي از اثربخشي آموزش تنظيم هيجان بر كاهش آزار عاطفي و افزايش رضايت زناشويي در زوجين نابارور بود ( p<0/05). لذا مي توان نتيجه گرفت كه بكارگيري آموزش مهارت تنظيم هيجان گراس مي تواند براي بهبود زندگي زناشويي زوجين داراي مشكل ناباروري مفيد بوده و مي توان بكارگيري اين مداخله را در كلينيك هاي مشاوره و روانشناسي توصيه نمود
    Thesis summary

  4. مقايسه ي تأثير آموزش بازي هاي حركتي موزون و بازي درماني مبتني بر رابطه ي والد-كودك بر خودتنظيمي هيجاني و اضطراب جدايي دانش آموزان پايه ي اول
    محمد نبي ئي 2023
    چكيده: اختلال اضطراب جدايي يكي از شايع ترين اختلالات اضطرابي در دوران كودكي و يك اولويت بهداشت عمومي در سراسر جهان است. كودكان داراي اختلال اضطراب جدايي در تنظيم هيجانات به ويژه هيجانات منفي خود مشكل دارند. بنابراين، پژوهش حاضر با هدف مقايسه ي تأثير آموزش بازي هاي حركتي موزون و بازي درماني مبتني بر رابطه ي والد-كودك بر خودتنظيمي هيجاني و علائم اضطراب جدايي كودكان انجام شد. اين پژوهش از نوع آزمايشي با طرح پيش آزمون-پس آزمون چندگروهي بود. تعداد 60 نفر از دانش آموزان داراي اختلال اضطراب جدايي به روش نمونه گيري هدفمند و معرفي مسئولين مدرسه با استفاده از پرسشنامه ي غربالگري اضطراب جدايي و مصاحبه باليني ساختاريافته انتخاب و به صورت تصادفي در سه گروه آموزش بازي هاي حركتي موزون، گروه بازي درماني مبتني بر رابطه ي والد-كودك و گروه كنترل گمارده شدند. با توضيح دستورالعملها و اطمينان از رازداري و محرمانه بودن اطلاعات، داده هاي پيش آزمون با استفاده از پرسشنامه ي خودتنظيمي هيجاني(شيلد و كيكتي، 1997) و اضطراب جدايي (هان و همكاران، 2003) از هر سه گروه جمعآوري شد. دو نوع مداخله ي بازي درماني اجرا و در نهايت داده هاي پس آزمون يك هفته بعد از انجام مداخلات جمع آوري شد. براي بهره گيري گروه كنترل از خدمات درمان نيز، پس از جمع آوري داده هاي پس آزمون، مداخله ي درماني براي آنها نيز ارائه شد. نتايج تحليل كوواريانس نشان داد كه هر دو شكل مداخله ي بازي درماني بركاهش علائم اضطراب جدايي و افزايش خودتنظيمي هيجاني در دانش آموزان اثر معناداري دارند (05/0p<). با اين وجود در رابطه با كاهش علائم اضطراب جدايي، تأثير بازي درماني مبتني بر رابطه ي والد-كودك بيشتر از آموزش بازي هاي حركتي موزون بود، اما در رابطه با خودتنظيمي هيجاني تفاوت معناداري بين هر دو مداخله در نمرات پس آزمون مشاهده نشد(05/0p>). بنابراين مي توان گفت كه در مواجهه با كودكان داراي اضطراب جدايي، روش هاي بازي درماني به ويژه تعامل با والدين و درگيركردن آنها در فرايند درمان براي بهبود مشكلات روان شناختي كودكان بسيار مفيد است.
    Thesis summary

  5. تبيين گرايش به رفتارهاي پرخطر نوجوانان براساس صفات سه گانه تاريك شخصيت مادران با ميانجي گري طرحواره هاي ناسازگار اوليه ي نوجوانان
    زهرا اميري 2023
    وقوع و گسترش جرم در بزرگسالي، از دوره هاي نوجواني و جواني از ارتكاب به رفتارهاي پرخطر آغاز مي شود؛ عوامل متعددي نظير ساختارهاي شناختي فرد و ويژگي هاي شخصيتي اعضاء خانواده در شكل گيري رفتارهاي پرخطر وجود دارد. پژوهش حاضر به منظور تبيين رفتارهاي پرخطر نوجوانان براساس صفات سه گانه تاريك شخصيت مادران با ميانجي گري طرحواره هاي ناسازگار اوليه ي نوجوانان انجام شد. روش پژوهش توصيفي بود، جامعه آماري شامل كليه دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهرستان ملاير در سال تحصيلي 1401- 1402 به همراه مادرنشان بود. در اين پژوهش از 367 دانش آموز كه نمره ي بالاتر از 114 در پرسشنامه رفتارهاي پرخطر كسب كردند، به همراه مادرنشان به عنوان نمونه استفاده شد. جهت انتخاب نمونه از نمونه گيري به صورت خوشه اي چند مرحله اي استفاده شد. در اين پژوهش از سه پرسشنامه پرسشنامه خطرپذيري جوانان ايراني علي زاده محمدي و احمدآبادي ، پرسشنامه صفات سه گانه تاريك شخصيت جوناسون و وبستر و فرم كوتاه طرحواره يانگ استفاده شد. داده ها با استفاده از دو نرم افزار SPSS-24 و Lisrel 8.8 با روش تحليل مسير تحليل شدند. نتايج پژوهش حاكي از آن بود كه همبستگي معناداري بين تمام متغيرهاي مورد مطالعه، به استثناء رابطه ي همبستگي بين صفت تاريك جامعه ستيزي كه با طرحواره ي نقص/شرم معنادار نبود، در سطح(05/0> p) وجود دارد. الگوي مدل يابي تحليل مسير نشان دهنده آن بود كه صفت خودشيفتگي مادر با ميانجي گري سه طرحواره ي نقص/شرم، وابستگي/بي كفايتي و آسيب پذيري نسبت به بيماري/ضرر نوجوان، به ترتيب با مقدار β، 04/0، 08/0 و 03/0 در سطح (05/0> p) تاثير معناداري بر رفتارهاي پرخطر نوجوان دارد. همچنين صفت جامعه ستيزي مادر با ميانجي گري دو طرحواره ي وابستگي/بي كفايتي و آسيب پذيري نسبت به بيماري/ضرر نوجوان، به ترتيب با مقدار β، 07/0 و 06/0 در سطح (05/0> p) تاثير معناداري بر رفتارهاي پرخطر نوجوان دارد. همچنين صفت ماكياوليسم مادر با ميانجي گري دو طرحواره ي وابستگي/بي كفايتي و آسيب پذيري نسبت به بيماري/ضرر نوجوان، به ترتيب با مقدار β، 05/0 و 12/0 در سطح (05/0> p) تاثير معناداري بر رفتارهاي پرخطر نوجوان دارد. اما دو صفت تاريك جامعه ستيزي و ماكياوليسم مادر، به ترتيب با مقدار β، 004/0 و 015/0 در سطح (05/0> p) با ميانجي گري طرحواره ي نقص/شرم نوجوان تاثير معناداري بر رفت
    Thesis summary

  6. تدوين مدل ساختاري فرسودگي شغلي بر اساس استرس شغلي با ميانجي سرمايه روانشناختي و راهبردهاي مقابله اي در پرستاران
    سجاد سهرابي جم 2022
    پژوهش حاضر با هدف تدوين مدل ساختاري فرسودگي شغلي بر اساس استرس شغلي با ميانجي سرمايه روانشناختي و راهبردهاي مقابله اي در پرستاران به اجرا درآمد. روش پژوهش: اين پژوهش از نوع مطالعات همبستگي مي باشد. جامعه ي آماري پژوهش شامل كليه پرستاران استان كرمانشاه بود كه در سال 1400-1401 مشغول به فعاليت در بيمارستان هاي دولتي بودند. با استفاده از روش نمونه گيري دردسترس، تعداد 380 نفر در نظر گرفته شد، كه از اين تعداد تعداد 359 نفر، وارد تحليل گرديد. براي جمع آوري داده ها، پرسشنامه هاي فرسودگي شغلي ماسلاچ، استرس پرستاري(NSS)، سرمايه روانشناختي لوتانز(2007) و سبك هاي مقابله اي(CISS-SF) مورد استفاده قرار گرفتند. داده هاي گردآوري شده از طريق نرم افزارهاي SPSS-23 وAMOS-23 و با استفاده از همبستگي پيرسون، مدل سازي معادلات ساختاري و آزمون بوت استراپ مورد تجزيه و تحليل قرار گرفتند. يافته هاي پژوهش: نتايج پژوهش نشان داد بين فرسودگي شغلي و استرس شغلي با ميانجي سرمايه روانشناختي و راهبردهاي مقابله اي رابطه معنادار وجود دارد. لذا، مدل تدوين شده از برازش مناسبي برخوردار بود ؛ گرچه مولفه هاي مسئله مدار و اجتنابي در سبك هاي مقابله اي و مولفه ي خودكارآمدي در سرمايه روانشناختي نقش ميانجي را ايفا نكردند، ولي اين متغيرها با تمام متغيرهاي پژوهش همبستگي معناداري داشته و به خصوص تاثيرات آن ها بر فرسودگي شغلي حائز اهميت مي باشد. نتيجه گيري: نتايج پژوهش حاكي از حلقه هاي متصل فرسودگي شغلي با استرس شغلي در پرستاران است. ازطرفي سرمايه روانشناختي و راهبردهاي مقابله اي، به عنوان متغيرهايي بازدارنده، كه قابل ارتقا مي باشند، مي توانند استرس شغلي را تعديل نموده و در بهبود عملكرد پرستاران نقش موثري داشته باشند.
    Thesis summary

  7. نقش واسطه اي گسلش عاطفي بين دلزدگي زناشويي با انتظارات زناشويي و هم جوشي شناختي در زنان متاهل
    مهديه يزدي پناه 2021
    دلزدگي زناشويي يكي از متغيرهاي مهم در روابط زناشويي است كه زندگي زناشويي را با چالش جدي مواجه كرده و در صورت تداوم مي تواند منجر به طلاق شود. دلزدگي زناشويي مي تواند تحت تاثير روابط عاطفي و انتظارات زناشويي زوجين باشد. هدف اين پژوهش بررسي نقش واسطه اي گسلش عاطفي بين دلزدگي زناشويي با انتظارات زناشويي و همجوشي شناختي در زنان متاهل بود. روش پژوهش همبستگي و از نوع مدل يابي معادلات ساختاري بود. جامعه آماري پژوهش همه زنان متاهل داراي اختلاف زناشويي مراجعه كننده به مراكز مشاوره شهر مشهد در سال 1400-1399 بودند كه نمونه اي به حجم 295 نفر با روش نمونه گيري خوشه اي تصادفي از ميان آنان انتخاب شد. ابزار استفاده شده در اين پژوهش شامل مقياس دلزدگي زناشويي پاينز (1996)، انتظارات زناشويي اميدوار و همكاران (1388)، مقياس خودمتمايزسازي اسكورون (2000) و مقياس همجوشي شناختي گيلاندرز (2014) بود. نتايج نشان داد مدل تدوين شده با داده ها برازش مناسبي داشت. نتايج روابط ساختاري مدل نشان داد كه انتظارات زناشويي و همجوشي شناختي بر دلزدگي زناشويي، اثر مستقيم و معناداري دارند. همچنين، گسلش عاطفي نيز بر دلزدگي زناشويي اثر مستقيم و معناداري داشت. نتايج روابط غيرمستقيم نشان داد كه انتظارات زناشويي و همجوشي شناختي با ميانجي گري گسلش عاطفي بر دلزدگي زناشويي اثر معناداري دارند. بر اساس نتايج همجوشي شناختي و انتظارات زناشويي با ميانجي گري گسلش عاطفي بر دلزدگي زناشويي موثر هستند. از اين رو، با تدوين برنامه هايي جهت كاهش انتظارات زناشويي و همجوشي شناختي در افراد، مي توان انتظار كاهش دلزدگي زناشويي را در آنان داشت.
    Thesis summary

  8. تبيين كيفيت زندگي زناشويي براساس سبك دلبستگي با ميانجي گري تنظيم شناختي هيجان، خوش بيني و خودكارآمدي
    ميثم اقاخاني زيلابي 2021
    كيده: هدف از پژوهش حاضر تدوين مدل ساختاري كيفيت زندگي زناشويي بر اساس سبك دلبستگي با ميانجيگري تنظيم شناختي هيجان، خوشبيني و خودكارآمدي بود. روش پژوهش توصيفي از نوع همبستگي بود. جامعه آماري پژوهش شامل كليه معلمان متاهل دبيرستان هاي نواحي شهر اهواز بودند كه در مقطع دبيرستان در رشته علوم انساني مشغول به تدريس بودند. با توجه به جمع كل تعداد معلماني كه در مقطع دبيرستان در رشته علوم انساني(239 معلم) مشغول تدريس بوده اند، از اين تعداد، 120 معلم با توجه به مولفه هاي در نظر گرفته شده براي اين كار پژوهشي با استفاده از روش نمونه گيري طبقه اي نسبي به عنوان حجم نمونه برگزيده شدند و به پرسشنامه كيفيت زندگي زناشويي برادبوري، فينچام و بيچ (2000 ،(پرسشنامه سبكهاي دلبستگي بزرگسالان هزن و شيور (1987 ،(پرسشنامه خود كارآمدي شرر و مادوكس (1982 (و پرسشنامه خوشبيني سليگمن و همكاران (1982 (و پرسشنامه تنظيم هيجان توسط گراس و جان (2003 (پاسخ دادند. دادهها با استفاده از مدليابي معادلات ساختاري تحليل شدند. نتايج نشان داد كه مدل پيشنهادي از برازش مطلوبي برخوردار بود (9/0>=GFI .(همچنين نتايج نشان داد كه بين سبك دلبستگي ايمن و كيفيت زندگي زناشويي از طريق ارزيابي مجدد شناختي (01/0< p ، 06/3= Z ،(سبك دلبستگي اجتنابي و كيفيت زندگي زناشويي از طريق ،(Z= 4/16 ، p< 0/01) خوشبيني ميانجيگري با زوجين دلبستگي سبك با زناشويي زندگي كيفيت)، Z= -2/27 ، p< 0/05) فرونشاني سبك دلبستگي و كيفيت زندگي زناشويي از طريق خودكارآمدي (01/0< p ، 19/6= Z ،(رابطه معني دار وجود دارد. اما راهبردهاي تنظيم هيجان شناختي در رابطه بين سبك اضطرابي و كيفيت زندگي زناشويي نقش معناداري نداشتند. بنابراين نتايج، ميتوان به منظور بالا بردن كيفيت زندگي زناشويي، عوامل دلبستگي، تنظيم هيجان، خوشبيني و خودكارآمدي افراد را تقويت كرد.
    Thesis summary

  9. تبيين بهزيستي ذهني بر اساس خودكارامدي،مسئوليت پذيري وسبك انگيزش
    فاطمه كريمخاني 2021
  10. بررسي تاثير خودافشايي معلم بر انگيزه برقراري ارتباط و انگيزه يادگيري زبان آموزان در كلاس-هاي آموزش زبان انگليسي
    محسن محمد كريمي 2021
    اين مطالعه با هدف بررسي تأثير خود افشايي معلم بر انگيزه زبان آموزان براي برقراري ارتباط و يادگيري به در كلاس هاي زبان انگليسي طراحي شده بود. جامعه مورد پژوهش كليه زبان آموزان مقطع سني 18 تا 30 سال آموزشگاه هاي سفير و پرديس شهرستان همدان بودند. اين پژوهش از نوع پژوهش هاي نيمه آزمايشي (طرح گروه كنترل نابرابر) بود كه براي هر زير گروه 15 نفر پيشنهاد شده بود روش نمونه گيري در اين پژوهش نمونه گيري دردسترس بود. بدين ترتيب كه از بين آموزشگاه هاي زبان شهرستان همدان دو آموزشگاه سفير و پرديس انتخاب شدند كه دو كلاس به طور تصادفي بعنوان گروه آزمايش و دو كلاس ديگر بعنوان گروه كنترل در نظر گرفته شدند. نمونه ها 14 زبان آموز پسر و 16 دختر سطح بالاتر از مقدماتي بودند كه به طور تصادفي در دو گروه آزمايشي (15 نفر) و كنترل (15 نفر) قرار گرفتند. . براي گروه هاي آزمايش معلم در طول 14 جلسه در زمينه محتواي درسي به خودافشايي پرداخت ولي گروه كنترل هيچ خودافشايي دريافت نكرد. براي بررسي تأثير خودافشايي معلم بر انگيزه دانش آموزان به برقراري ارتباط، پرسشنامه انگيزه هاي تعامل دانش آموزان با آموزگارانشان و براي سنجش انگيزه يادگيري از پرسشنامه نگرش و انگيزش به يادگيري زبان خارجي (فرم كوتاه) در هر دو گروه به عنوان پيش آزمون در شروع و پس آزمون در پايان ترم استفاده شد. نتايج به دست آمده توسط تحليل كوواريانس (01/0 p<، 57/12 =F) نشان داد كه اثر خودافشايي معلمان بر انگيزه برقراري ارتباط زبان آموزان معنادار است و نتايج فرضيه دوم (01/0 p<، 12/19 =F) نشان داد كه اثر خودافشايي معلمان بر انگيزه يادگيري زبان آموزان معنادار است. نتايج در اين پژوهش هر دو فرضيه را تأييد كرد. با توجه به نتايج پژوهش مي توان از خودافشايي در جهت افزايش انگيزه هاي برقراري ارتباط و يادگيري زبان آموزان در آموزشگاه هاي زبان استفاده كرد.
    Thesis summary

  11. پيش بيني دلزدگي زناشويي براساس انواع طرحواره هاي عشق و جهت گيري اهداف زناشويي
    محيا مهرابي پور 2019
    مقدمه و هدف: با توجه به پيامدهاي زيان بار دلزدگي زناشويي بر بهزيستي زوجين و تداوم روابط زناشويي پژوهش حاضر با هدف بررسي رابطه بين دلزدگي زناشويي و انواع طرحواره هاي عشق و جهت گيري اهداف زناشويي در بين زوجين مراجعه كننده به مراكز مشاوره استان همدان انجام شد. روش كار: اين پژوهش به لحاظ هدف از نوع بنيادي و از لحاظ نحوه جمع آوري داده ها از نوع توصيفي بود كه در چهارچوب يك طرح همبستگي پيش بين انجام گرديد. جامعه شامل كليه افرادي كه به دليل مشكلات زناشويي به مراكز مشاوره همدان در سال 1398 مراجعه كرده اند. نمونه اين پژوهش شامل 210 نفر از افراد مراجعه كننده به مراكز مشاوره (روزبه، سپيدار، مهر، مهرآور، حال خوب، فرزانه) است كه به صورت در دسترس انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در اين پژوهش پرسشنامه دلزدگي زناشويي پاينز (1996)، پرسشنامه طرحواره عشق محقق ساخته و پرسشنامه جهت گيري اهداف زناشويي كانزاس (1985) است كه روايي و پايايي اين پرسشنامه ها بررسي و مشخص شده است. تحليل نتايج با استفاده از همبستگي پيرسون و رگرسيون چندگانه انجام شد. يافته ها: بين دلزدگي زناشويي و جهت گيري اهداف زناشويي و بين دلزدگي زناشويي و طرحواره عشق ايمن رابطه منفي معناداري وجود دارد . بين دلزدگي زناشويي با طرحواره عشق كناره گير، بي ثبات و غيرجدي رابطه مثبت معناداري وجود دارد. همچنين بين طرحواره هاي عشق كناره گير، بي ثبات و غيرجدي با جهت گيري اهداف زناشويي رابطه منفي معناداري وجود دارد. بين جهت گيري اهداف زناشويي و طرحواره عشق ايمن نيز رابطه مثبت معني داري وجود دارد. بين طرحواره عشق چسبنده و دلزدگي زناشويي و جهت گيري اهداف زناشويي رابطه معناداري مشاهده نشد. نتيجه گيري: نتايج اين پژوهش از اين باور حمايت مي كند كه طرحواره هاي عشق و جهت گيري اهداف زناشويي مي تواند بر زندگي زناشويي زوجين تاثير بگذارند و براساس يافته هاي اين پژوهش مي توان تلويحات مفيدي در جهت تعيين مداخلات زوج درماني در زمينه دلزدگي زناشويي داشته باشيم.
    Thesis summary

  12. اثربخشي گروه درماني شناختي- رفتاري پيشرفته بر كمال گرايي منفي، خودانتقادي و شفقت به خود
    كيانا هاديان همداني 2019
    هدف از پژوهش حاضر بررسي اثربخشي گروه درماني شناختي- رفتاري پيشرفته بر كمال گرايي منفي، خودانتقادي و شفقت به خود بود. پژوهش از نظر هدف كاربردي و از نظر نوع نيمه آزمايشي با طرح پيش آزمون-پس آزمون با گروه كنترل بود. جامعه آماري كليه دانشجويان دختر سال تحصيلي1398-1397 مقطع كارشناسي مراجعه كننده به مركز مشاوره دانشگاه بوعلي سينا بودند كه داراي كمالگرايي و خودانتقادي بالا و شفقت به خود پايين بودند. نمونه گيري دردسترس بود. بدين منظور با همكاري مركز پرسشنامه هاي كمال گرايي هيل،خودانتقادي كلارك،همپل، مايلز و آيرونز و شفقت به خود نف داده شد. پس از اجراي پرسشنامه ها و بررسي معيارهاي ورود به مطالعه؛30 نفر انتخاب شدند و به صورت تصادفي در دو گروه 15نفره جايگزين شدند. درگروه آزمايشي 8 جلسه گروه درماني شناختي- رفتاري پيشرفته به مدت 120 دقيقه يك جلسه هفتگي اجرا شد و درگروه كنترل مداخله اي صورت نگرفت. در پژوهش حاضر براي تجزيه و تحليل داده ها از آمار توصيفي شامل ميانگين، انحراف معيار و در بخش آمار استنباطي از آزمون تحليل كوواريانس يك راهه با نرم افزارspss نسخه 21 استفاده شد. يافته ها: نتايج تحليل كوواريانس يك راهه نشان داد كه تفاوت بين دو گروه در مرحله پس آزمون به نفع گروه آزمايش است. نتايج اين پژوهش نشان داد كه گروه درماني شناختي-رفتاري پيشرفته بر كاهش كمال گرايي منفي و خودانتقادي، افزايش شفقت به خود اثربخش بوده است.
    Thesis summary

  13. مدل ساختاري تبيين كيفيت زناشويي بر اساس سبك دلبستگي ايمن با ميانجي گري خودشفقتي، تاب آوري و ديدگاه فهمي
    ارژنگ صابري خسروشاهي 2019
    كيفيت زناشويي سازه اي چند بعدي و متاثر از عوامل متعددي است كه اثرات مستقيم و غير مستقيم فراواني بر زندگي زوجين دارد. هدف از پژوهش حاضر بررسي ارتباط كيفيت زناشويي و سبك دلبستگي ايمن با نقش ميانجي گرانه ي خودشفقتي، تاب آوري و ديدگاه فهمي بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع طرح هاي همبستگي معادلات ساختاري است. جامعه پژوهش شامل تمامي زوجين مراجعه كننده به فرهنگسراهاي مناطق 22 گانه تهران در بازه زماني ارديبهشت تا تيرماه 1398 بود. روش نمونه گيري: خوشه اي بوده و به منظور بررسي اين موضوع از پرسشنامه هاي سبك هاي دلبستگي كولينز و ريد، خودشفقتي ريس و همكاران، ديدگاه فهمي لانگ، تاب آوري كونور و ديويدسون و كيفيت زناشويي باسبي و همكاران استفاده شده است. يافته هاي پژوهش: سبك دلبستگي ايمن و ديدگاه فهمي، تاب آوري و خودشفقتي به طور مثبت و مستقيم كيفيت زناشويي را پيش بيني مي كنند، همچنين دلبستگي ايمن بر كيفيت زناشويي از طريق ديدگاه فهمي، تاب آوري و خودشفقتي اثر غير مستقيم و مثبت دارد. نتيجه گيري: مدل ارائه شده در اين پژوهش داراي برازش مناسبي بوده و خودشفقتي، تاب آوري و ديدگاه فهمي مي توانند به عنوان ميانجي بين كيفيت زناشويي و سبك دلبستگي ايمن نقش معناداري داشته باشند.
    Thesis summary

  14. تدوين مدل ساختاري طلاق عاطفي بر اساس روان رنجوري با ميانجي گري راهبردهاي مقابله اي و تنظيم هيجان
    سحر نادري نورعيني 2019
    هدف از پژوهش حاضر تدوين مدل ساختاري طلاق عاطفي بر اساس روان رنجوري با ميانجي گري راهبردهاي مقابله اي و تنظيم هيجان بود. روش پژوهش توصيفي از نوع همبستگي است. جامعه آماري پژوهش شامل كليه معلمان زن متأهل مدارس شهر همدان در مقاطع ابتدايي، راهنمايي و دبيرستان بودند. با روش نمونه گيري تصادفي طبقه اي نسبتي، 300 نفر از آن ها به عنوان نمونه برگزيده شدند و به پرسشنامه طلاق عاطفي گاتمن(EDS)، پرسشنامه تنظيم هيجان گراس و جان، پرسشنامه راهبردهاي مقابله اي اندلر و پاركر(CISS) و خرده مقياس روان رنجوري پرسشنامه شخصيتي نئو(NEO-FFI) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از ضريب همبستگي پيرسون و مدل يابي معادلات ساختاري تحليل شدند. نتايج نشان داد كه مدل پيشنهادي از برازش مطلوبي برخوردار بود، به اين معني كه روان رنجوري مي تواند با ميانجي گري راهبردهاي مقابله اي و تنظيم هيجان، طلاق عاطفي را پيش بيني كند با اين تفاوت كه روان رنجوري از طريق ارزيابي مجدد(07/0- b=، 024/0p=) و راهبرد مسأله مدار(11/0-b=، 001/0p=) به گونه منفي و معنادار، و از طريق سركوبي هيجان(22/0 b=، 002/0p=)، راهبرد هيجان مدار(17/0 b=، 001/0p=) و راهبرد اجتنابي(14/0 b=، 001/0p=) به گونه مثبت و معنادار طلاق عاطفي را پيش بيني مي كند. بر اساس يافته ها مي توان نتيجه گرفت كه افراد روان رنجور راهبردهاي مقابله اي ناكارآمد يعني راهبرد هيجان مدار و اجتنابي بيش-تر و نيز راهبرد كارآمد مقابله اي يعني راهبرد مسأله مدار كمتر به كار مي گيرند، و همچنين اين افراد راهبرد غيرانطباقي تنظيم هيجان يعني سركوبي بيش تر و راهبرد انطباقي تنظيم هيجان يعني ارزيابي مجدد كمتر به كار مي گيرند، و نيز طلاق عاطفي در آن ها بيش تر است.
    Thesis summary

  15. تاثير تحريك مستقيم مغز با tDCS بر كاهش علائم مثبت و منفي در اختلال اسكيزوفرني مزمن
    احد احدي 2019
  16. تأثير بازگشايي ناهشيار در روان درماني پويشي كوتاه مدت فشرده بر نيمرخ شخصيتي متقاضيان روان درماني
    كاظم كاظمي 2019
    پژوهش حاضر با هدف تعيين تاثير بازگشايي ناهشيار در روان درماني پويشي فشرده و كوتاه مدت بر نيمرخ شخصيتي متقاضيان روان درماني انجام شد. پژوهش حاضر از نظر هدف كاربردي و از نوع نيمه آزمايشي و با طرح پيش آزمون و پس آزمون با گروه كنترل مي باشد. جامعه آماري پژوهش شامل كليه افراد مراجعه كننده به كلينيك شخصي در شهر همدان در سال 13967-1396 بودند كه از بين مراجعه كنندگان 40 نفر با رعايت ملاك هاي ورود و خروج و همتاسازي گروها و از طريق نمونه گيري داوطلبانه و در دسترس به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفي در دو گروه آزمايش و گواه گمارش شدند.داده ها به وسيله پرسشنامهMMPI فرم 71 سؤالي جمع آوري شد. روش اجرا، قبل از شروع جلسات پيش آزمون در هر دو گروه، با استفاده از پرسشنامه MMPI اجرا شد. سپس در گروه آزمايش مداخله براساس پروتكل روان درماني پويشي فشرده و كوتاه مدت توسط متخصص روانشناسي آموزش ديده در ISTDP در بازه زماني سه تا ده جلسه يك ساعته، اجرا شد و پس از اتمام جلسات پس آزمون در دو گروه اجرا و نتايج با استفاده از آزمون تحليل واريانس چند متغيره و تي مستقل مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت. يافته ها: بازگشايي ناهشيار در ISTDP باعث تفاوت معناداري در خرده مقياس هاي افسردگي (p<0/010, t=2/75)،هيستري(p<0/015, t=2/57)،انحراف اجتماعي(p<0/001, t=3/62)،پارانويا(p<0/001, t=3/54) و ضعف رواني (p<0/007, t=2/89) شده است. اما در خرده مقياس هاي خودبيمارانگاري(p<0/760, t=0/308)،اسكيزوفرني(p<0/56, t=0/57) و هيپومانيا (p<0/52, t=0/64)تفاوت معنادار وجود نداشت. تبيين و نتيجه گيري: رويكرد ISTDP در مسيربازگشايي ناهشيار و تجربه احساسات اصيل، با تمركز برروي دفاع هاي اصلي فعال شده عليه اين احساسات در افراد و باشناسايي و حذف آن دفاع ها باعث اثربخشي و كاهش علايم در اين خرده مقياس ها شده است.
    Thesis summary

  17. بررسي و مقايسه سوگيري خوش بيني و آسيب ناپذيري در افراد داراي رفتارهاي پرخطر و بدون آن در اواخر نوجواني
    ليلا ستاري 2019
    نوجواني دورۀ مهمي از زندگي افراد به شمار ميرود.عواقب اين دوره از زندگي افراد مي تواند برتمامي زندگي فرد تاثير گذارد. پژوهش با هدف بررسي احساس "آسيب ناپذيري" و "سوگيري خوش بيني" در نوجوانان با رفتارهاي پرخطر و بدون رفتارهاي پر خطر در سنين اواخر نوجواني انجام شد. اين پژوهش علي-مقايسه اي با جامعه اي شامل تمامي دانشجويان 18 تا 22ساله دختر و پسر مشغول به تحصيل دانشگاه بوعلي سينا در سال تحصيلي 98-1397 انجام شد.جمع آوري اطلاعات توسط پرسشنامه هاي رفتار پر خطر(رشيد،1394)، آسيب ناپذيري (رشيد وخجير،1396) و سوگيري خوش بيني (رشيد و خجير،1396)، از تعداد383 دانشجو صورت گرفت. تحليل داده ها با نرم افزار spss با استفاده از آمار توصيفي و استنباطي انجام شد.نتايج حاصل از تجزيه و تحليل داده ها نشان دادند كه ميزان سوگيري خوش بيني در افراد با رفتارهاي پرخطر بيشتر از افراد بدون رفتارهاي پرخطر است. همچنين ميزان آسيب ناپذيري در افراد با رفتارهاي پرخطر بيشتر از افراد بدون رفتارهاي پرخطر است. در اين پژوهش ميان سوگيري خوش بيني و احساس آسيب ناپذيري رابطه معني داري يافت نشد.نتيجه:از نتايج حاصله پيداست كه افرادي كه داراي سوگيري خوش بيني و آسيب ناپذيري بالايي هستند در معرض بروز رفتارهاي پر خطر مي باشند.بنابراين برنامه هاي آگاهي رساني و پيشگيري در مورد اين افراد، گام موثري در كاهش رفتارهاي پرخطر و آسيب هاي فردي و اجتماعي ناشي از آن خواهد بود.
    Thesis summary

  18. تبيين خودپنداره تحصيلي براساس ثبات قدم با ميانجيگري ويژگي هاي شخصيتي دانش آموزان دوره متوسطه دوم
    شيدا غلامي 2018
    هدف از پژوهش حاضر، تبيين خودپنداره تحصيلي بر اساس ثبات قدم با ميانجيگري ويژگي هاي شخصيتي دانش آموزان دوره متوسطه دوم شهر سنندج بود. كه با روش توصيفي از نوع همبستگي و رگرسيون انجام گرفت، جامعه ي آماري اين پژوهش شامل كليه دانش آموزان دختر و پسر مقطع متوسطه دوم شهر سنندج در سال تحصيلي 97-1396 منظور شده كه بر اساس گزارش اداره آموزش و پرورش كل 4000 نفر مي باشند.از اين تعداد 400 نفر به روش نمونه گيري تصادفي خوشه اي با استفاده از جدول برآورد نمونه كرجسي و مورگان به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهاي سنجش شامل پرسشنامه خودپنداره تحصيلي لئو ونگ(2005)، پرسشنامه ثبات قدم داكوورث(2007)، پرسشنامه شخصيتي گلدبرگ(1996) مي باشد، داده ها از طريق آمار توصيفي(ميانگين و انحراف استاندارد و واريانس) و آماراستنباطي (مدل معادلات ساختاري) تحليل شد.و نتايج نشان داد كه خودپنداره و ثبات قدم با ويژگي هاي شخصيتي گشودگي،وظيفه شناسي، برون گرايي و مقبوليت ارتباط مثبت و با روان رنجوري ارتباط منفي و معنادار دارند.
    Thesis summary

  19. تبيين فرسودگي تحصيلي بر اساس راهبردهاي ناسازگارانه نظم جويي شناختي هيجان و ناگويي هيجان دانشجويان
    مرجان روستايي 2017
    زمينه و هدف: پژوهش حاضر با هدف تبيين فرسودگي تحصيلي بر اساس راهبردهاي ناسازگارانه نظم جويي شناختي هيجان و ناگويي هيجان دانشجويان صورت گرفت. مواد و روش: در يك طرح همبستگي و با استفاده از روش نمونه گيري خوشه اي از بين دانشجويان دانشكده هاي مختلف سال تحصيلي 96-1395 تعداد 360 نفر (194 دختر و 166 پسر) انتخاب شدند و پرسشنامه هاي فرسودگي تحصيلي (MBI)، ناگويي هيجاني تورنتو (TAS) و نظم جويي شناختي هيجان (CERQ) را تكميل نمودند. يافته ها: همبستگي مثبت و معناداري بين راهبردهاي ناسازگارانه نظم جويي شناختي هيجان و فرسودگي تحصيلي (0/309) وجود دارد و تنها در مورد مولفه نشخوارگري رابطه معنادار نبود. همچنين همبستگي مثبت معناداري بين مقياس ناگويي هيجاني با فرسودگي تحصيلي به دست آمد (0/384). نتايج نشان داد كه هر دو متغير راهبردهاي ناسازگارانه نظم جويي شناختي هيجان و ناگويي هيجاني در معادله رگرسيون قادر به پيش بيني فرسودگي تحصيلي بودند. نتيجه گيري: راهبردهاي ناسازگارانه نظم جويي شناختي هيجان و ناگويي هيجان اهميت ويژه اي در تبيين فرسودگي تحصيلي دارند. اين يافته ها مي تواند واجد تلويحات بنيادي و كاربردي در حوزه تحصيلي و ساير زمينه هاي آموزشي باشد.
    Thesis summary

  20. تهيه بسته آموزشي رفتار با كودكان طلاق ويژه مادران
    2017
    طلاق يكي از استرس زاترين رويدادهاي زندگي براي والدين و كودكان است.طلاق والدين مشتمل بر مجموعه وسيعي از تغييرات و سازماندهي هاي مجدد خانواده است كه در طول زمان بر سازگاري كودك تأثير مي-گذارد.پژوهش حاضر با هدف تهيه بسته ي آموزشي رفتار با كودكان طلاق ويژه ي مادران انجام شد. در اين پژوهش آزمايشي كه از نوع پيش آزمون-پس آزمون با گروه كنترل بود، روش نمونه گيري از جامعه در دسترس انتخاب شدند و پس از انتساب تصادفي آزمودني ها به دو گروه كنترل و آزمايش ،تعداد مادران طلاق 40 نفر (20نفر گروه آزمايش، 20 نفر گروه كنترل) كه داراي كودك 6-12 سال بودندند را شامل ميشد.براي گروه آزمايش 12 جلسه برنامه ي مداخله اي ويژه ي كودكان طلاق طي 4 هفته متوالي و سه روز در هفته برگزار شد و گروه كنترل مداخله اي دريافت نكردند.ابزار پژوهش پرسش نامه ي محقق ساخته اي بود كه بارزترين مشكلات اين كودكان شامل خشم،اضطراب، احساس گناه، سازگاري و نيازعاطفي را پوشش داده است. به منظور تجزيه و تحليل داده ها از شاخصه هاي توصيفي نظير فراواني،ميانگين و انحراف معيار و جهت آزمون سؤالات پژوهش از تحليل كوواريانس استفاده شد.بررسي نتايج نشان داد كه تفاوت بين ميانگين هاي گروه آزمايش و كنترل در سطح 001/0>p معنادار است، كه اين نتايج حاكي از تأثيرآموزش اين بسته به مادران در كاهش مشكلات كودكان طلاق در زمينه ي خشم،اضطراب، احساس گناه و افزايش سازگاري و نياز عاطفي در آن ها مي باشد.
    Thesis summary

  21. بررسي تأثير آموزش مهارت هاي ارتباطي بر كاهش نشانه هاي طلاق عاطفي در زنان مبتلا به آن
    زهرا عزيزي 2016
  22. تاثير آموزش مهارتهاي زندگي بر كاهش ميزان رفتارهاي پرخطر در دانشجويان
    وحيد يزداني 2016
    پژوهش حاضر با هدف تعيين اثر بخشي آموزش مهارتهاي زندگي بر كاهش رفتار هاي پرخطر در دانشجويان دانشگاه بوعلي سيناي همدان صورت گرفته است. روش پژوهش از نوع نيمه آزمايشي و طرح آن به صورت پيش آزمون - پس آزمون و پيگيري با گروه كنترل مي باشد. جامعه آماري اين پژوهش شامل تمام دانشجوياني پسر ساكن مجموعه خوابگاه غدير كه در سال تحصيلي94-93 مشغول به تحصيل بودند را، تشكيل مي دهد. در اين پژوهش نمونه گيري در دو مرحله انجام شد. ابتدا براي مشخص كردن افراد با رفتار پرخطر پرسشنامه رفتارهاي پرخطر اجرا و كساني كه نمره بالا را از اين آزمون كسب كرده بودند و حاضر به همكاري بودند 30 نفر(15 نفر كنترل، 15 نفر آزمايش) را انتخاب و مورد بررسي و آزمايش قرار گرفتند. ابزار جمع آوري داده ها پرسشنامه مهارتهاي زندگي و آزمون رفتارهاي پرخطر بود. به منظور تجريه و تحليل يافته ها علاوه بر استفاده از شاخص هاي آمار توصيفي، از آزمون تحليل كواريانس استفاده شد. نتايج نشان داد كه آموزش مهارتهاي زندگي باعث كاهش رفتار هاي پرخطر مصرف مواد، خشونت، سيگار كشيدن، مصرف الكل و ... مي شود. اما تأثيري معني داري بر كاهش رفتار جنسي ناايمن نداشت. در كل آموزش مهارتهاي زندگي بر روي بعضي از رفتار هاي پرخطر تأثير مناسبي دارد.
    Thesis summary

  23. بررسي نقش واسطه اي طرحواره هاي ناسازگار اوليه در رابطه بين سبكهاي دلبستگي و خود كارآمدي در دانشجويان دانشگاه آزاد شهر هرسين
    مصطفي مرادي 2015
    پژوهش حاضر با هدف بررسي نقش واسطه اي طرحواره هاي ناسازگار اوليه بين سبكهاي دلبستگي و خود كارآمدي در دانشجويان دانشگاه آزاد شهر هرسين مي باشد. پژوهش حاضر از نوع توصيفي-همبستگي مي باشد. از نظر هدف اين پژوهش در زمره تحقيقات بنيادي و از نظر شيوه جمع آوري دادها در زمره تحقيقات همبستگي است. كه به بررسي روابط مستقيم و غير مستقيم بين متغيرها مي پردازد. جامعه اماري اين در اين پژوهش1620نفر مي باشد كه313 نفر از دانشجويان به عنوان نمونه و به شيوه تصادفي ساده انتخاب شدند.در اين پژوهش از سه پرسشنامه، سبك هاي دلبستگي هازن وشيور، فرم كوتاه پرسشنامه طرح واره ناسازگاراوليه( SQ-SF) و پرسشنامه خودكارآمدي عمومي شرر استفاده شداست. همچنين از نرم افزارهاي SPSS و LISREL در جهت تحليل اطلاعات گردآوري شده استفاده شد است.يافته هاي پژوهش نشان داد كه سبك هاي دلبستگي(ايمن،اجتنابي ودوسوگرا)چه به صورت مستقيم ونيزچه به صورت غيرمستقيم به واسطه طرحواره هاي ناسازگار اوليه برروي خودكارآمدي تاثيرگذار مي باشندو ميزان اثر كل آنها برروي خودكارآمدي به ترتيب برابربا اجتنابي 54/.- ، ايمن 39/. و دوسوگرا 08/.- درصد مي باشد.درنهايت اينكه دراين پژوهش نقش واسطه اي طرحواره هاي ناسازگار اوليه در رابطه بين سبكهاي دلبستگي و خود كارآمدي دانشجويان در قالب يك مدل ارائه شد،كه با توجه به مقادير شاخص هاي بدست امده براي اين مدل، ملاحظه گرديدكه مدل از برازش خوبي برخوردار مي باشد.
    Thesis summary

  24. مقايسه سبك سازگاري و تعارضات زناشويي در ساختار سه گانه توزيع قدرت در خانواده در زنان متأهل شهرهاي بروجرد و همدان
    فاطمه آني زاده 2013
  25. رابطه بين هوش هيجاني و ويژگي هاي شخصيتي با تعهد سازمان در پرستاران شهر اصفهان
    زهرا طاهري نژاد 2013
  26. بررسي رابطه تاب آوري و سبك هاي مقابله با تنيدگي با سازگاري زناشويي در بين همسران شهرستان ملاير در سال 1392
    شادي نادري منش 2013