برگزاری روز علوم اجتماعی

11 12 2023 21:54
کد خبر : 6316492
تعداد بازدید : 256

به نام خدا

برگزاری همایش روز علوم اجتماعی

( بزرگداشت زنده‌یاد دکتر غلامحسین صدیقی بنیانگذار جامعه‌شناسی ایران)

 

 

انجمن جامعه شناسی ایران( شعبه همدان) با کمک گروه علوم اجتماعی دانشگاه بوعلی سینا و جهاد دانشگاهی و انجمن علمی علوم اجتماعی روز سه شنبه 14 آذر ماه 1402 ، همایش روز علوم اجتماعی را با محوریت گفتگوی بین نسلی جامعه شناسان تحت عنوان " علوم اجتماعی در ایران: دستاوردها و چالش ها " ، با حضور پیشکسوتان، استادان، دانشجویان و فارغ التحصیلان به میزبانی دانشگاه بوعلی سینا برگزار نمود:

 در ابتدای همایش، دکتر افشین افضلی(عضو هیئت علمی گروه روانشناسی دانشگاه بوعلی سینا و معاون آموزشی دانشکده علوم اقتصادی و اجتماعی) ضمن عرض خیر مقدم به حضار و تشکر از دست‌اندرکاران مراسم گفت: همایش روز علوم اجتماعی به ابتکار

دانشگاه بوعلی سینا و گروه علوم اجتماعی طی هفت سال اخیر در حال برگزاری است و با توجه به اینکه دبیرخانه آن در دانشگاه بوعلی سینا مستقر می باشد، مایه مباهات این دانشگاه و استان همدان است.

وی با بیان اینکه؛ جوامعی که امروز در حوزه‌های مختلف اقتصادی، صنعتی و مهندسی پیشرفت کرده‌اند، پایه پیشرفت آنها در حل مسائل جامعه خود بوده است، تصریح کرد: زمانی که اتفاق های خوب در حوزه جامعه شناسی و علوم اجتماعی نیفتد خیلی از مسائل ما لاینحل خواهد ماند.

دکتر افضلی با تأکید بر اینکه؛ اگر توجه لازم نسبت به رشته علوم اجتماعی به معنای عام وجود داشته باشد، بسیاری از این مسائل در حوزه اقتصاد، سیاست، اجتماع و فرهنگ و حتی صنعت حل خواهد شد و این اهمیت رشته علوم اجتماعی را می‌رساند، یادآور شد: بسیاری از مسائل ما در دست فارغ‌التحصیلان پرتوان این رشته قابل حل خواهد بود.

در ادامه، دکتر محمد مبارکی هیئت علمی گروه علوم اجتماعی دانشگاه بوعلی سینا و مدیر انجمن جامعه شناسی ایران شعبه همدان، ضمن عرض خیرمقدم به حضار با اشاره به اینکه امروزه ما با دو مشکل در حوزه علم به معنای عام و علم اجتماعی به معنای خاص مواجه هستیم، اظهار نمود: اگر علم به معنای عام و علوم اجتماعی به معنای خاص بخواهد پیشرفت کند باید هم بتواند در درون خود علم تغییرات و پویای هایی را از قبیل؛ اجتماعی علمی ایجاد نماید و هم در بیرون از نهاد علم و در سطح جامعه باید توجه لازم نسبت به علم وجود داشته باشد و شرایط و بسترهای توسعه آن فراهم گردد.

دکتر مبارکی تاکید نمود: در سیستم دانشگاه دو نوع آموزش شامل؛ آموزش رسمی و آموزش غیررسمی وجود دارد: آموزش رسمی تحت عنوان واحدها و سرفصل هایی تعریف می شود که راه خود را به صورت رسمی طی می کند. اما در آموزش غیر رسمی بحث اجتماع علمی مطرح می باشد. تا وقتی که ما اجتماع علمی را به ویژه در حوزه علوم اجتماعی در دانشگاه فعال نکنیم نمی‌توانیم انتظار توسعه علم و دانش را داشته باشیم.

دکتر مبارکی مطرح کرد: اجتماع علمی شامل؛ شکل گیری تعاملات علمی، نشست ها و نقدها و کرسی های اندیشه ورزی و تعاملات غیررسمی بوده که فضای دانشگاه را پویا کرده و موجب می شود دانشگاه با دبیرستان یکسان نباشد. وی افزود: ما با پویا نمودن اجتماع علمی در دانشگاه می توانیم اخلاق حرفه‌ای که امروزه در دانشگاه مورد غفلت واقع شده و روز به روز در حال کمرنگ تر شدن است را در افراد نهادینه سازیم.

دکتر مبارکی با بیان اینکه؛ عوامل بیرونی از جمله نظام سیاسی و اقتصادی نیز باید بتوانند امنیت لازم را برای تمامی کنشگران ایجاد نموده و پشتیبانی مادی و معنوی خود را داشته باشند تا دانشگاه بتواند با جامعه ارتباط بگیرد، تصریح کرد: اگر ما روی این دو قضیه عوامل بیرونی و درونی متمرکز شویم می‌توانیم از این دو طریق، پویایی اندیشه ورزی را داشته باشیم. ضمن اینکه ما تمام تلاشمان را در انجمن جامعه شناسی می‌کنیم که هر دو را به بهترین وجه انجام دهیم تا حداقل یک قدم به سمت وضعیت بهتر برداشته شود.

وی در ادامه با اشاره به چرایی برگزاری  همایش روز علوم اجتماعی، اظهار کرد: علوم اجتماعی در معنای عام، از زمانی که انسان زندگی خود را  شروع کرده وجود داشته و انسان همواره درباره مسائل پیرامون خود به اندیشه‌ورزی پرداخته است. اما اندیشه اجتماعی و جامعه شناسی به معنای خاص و علمی و روشمندانه در اروپا در قرن های ۱۹ به بعد بوده و به کمک آن، این علم شکل گرفته است. وی با اشاره به اینکه برای شکل گیری این علم در اروپا دو عامل تاثیرگذار بوده است، خاطرنشان کرد: یکی از عوامل

مؤثر در شکل گیری این علم، شرایط و ساختارهای زمینه ای رخ داده در اروپا شامل؛ تحولات انقلاب صنعتی، مذهبی، روشنفکری، شهرنشینی و انقلابات سیاسی و مجموعه دوم نیروهای عاملیتی و فکری فردی و جمعی از قبیل؛ جامعه شناسی فرانسوی، آلمانی، بریتانیایی و ایتالیایی و مکاتب مختلف تأثیرگذار است که موجب شکل گیری علم جامعه شناسی و توسعه آن گردیده است.

دبیر انجمن جامعه‌شناسی ایران شعبه همدان در ادامه با اشاره به اینکه؛ در ایران شرایط کمی متفاوت بوده و در توسعه دانش جامعه شناسی نقش نیروهای عاملیتی بسیار برجسته بوده است، بیان نمود: نخستین‌بار در سال ۱۳۱۳ در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران علمی به عنوان "علم الاجتماع" توسط آلن هاس آلمانی تدریس گردید اما بعد از آن در سال ۱۳۱۹ زنده یاد دکتر غلامحسین صدیقی که به تازگی دکترای جامعه شناسی خود را از فرانسه گرفته بود، مشغول تدریس علم الاجتماع در دانشگاه تهران گردید و علم الاجتماع را شاخ و برگ داده و تدریس آن را به صورت سیستماتیک و روشمند در ایران پایه گذاری نمود. در سال ۱۳۲۲ یحیی مهدوی دانش آموخته فلسفه سعی نمود نخستین کتاب در حوزه جامعه شناسی را تحت عنوان " علم الاجتماع" نگاشته و معنای جامعه و امکان شناخت امر اجتماعی را توضیح دهد.

دکتر مبارکی خاطر نشان نمود: تثبیت جامعه شناسی در مقام یک گروه آموزشی مستقل و یک گفتار علمی مشروع در نهاد دانشگاه، مشخصا با شکل گیری " موسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی" در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران در سال 1337 اتفاق افتاد که پس از آن ما شاهد گسترش این حوزه علمی در اکثر دانشگاه های ایران هستیم. ایشان  تاکید نمود: صاحب نظران و پیشکسوتان علوم اجتماعی در اوایل دهه ۷۰ به این نتیجه می‌رسند که اگر بخواهیم تبادلات گرمی بین کنشگران اجتماعی و افراد در حوزه علوم اجتماعی به گونه عام شکل بگیرد، بایستی انجمن جامعه شناسی راه اندازی گردد. بنابراین، تلاش های فراوان و مکرر این پیشکسوتان در حوزه زمینه سازی انجمن جامعه شناسی در ایران، موجب می گردد که در دهه 80 انجمن جامعه شناسی در دوره های متوالی به عنوان انجمن برتر علمی در سطح کشور شناخته شود.

دکتر مبارکی اظهار نمود: در اوایل دهه 90 ، کم کم زمزمه روز علوم اجتماعی به گوش می رسد و قرار بر این می شود که 12 آذر ماه هر سال(زاد روز دکتر غلامحسین صدیقی) به عنوان روز علوم اجتماعی نام گذاری شده و مراسمی در این روز برگزار گردد. نخستین‌بار این مراسم در سال ۱۳۹۳ در دانشگاه علامه طباطبایی برگزار شد و  در سطح دانشگاهی در سال ۱۳۹۴ این برنامه را دانشگاه شهید بهشتی ادامه داد و در سال ۹۵ دانشگاه بوعلی سینا در این امر ورود جدی داشت. در این سال، انجمن جامعه شناسی همدان با کمک انجمن دانشجویی علوم اجتماعی بوعلی سینا، سعی نمودند علاوه بر برگزاری مراسم روز علوم اجتماعی، بحث دبیرخانه روز علوم اجتماعی را هم مطرح سازند. و این پیشنهاد توسط هیأت امنای وقت دانشگاه تصویب و به صورت رسمی روز علوم اجتماعی نهادینه می‌شود و حتی پیشنهاد می‌شود این روز در تقویم ملی نیز ثبت گردد. شکل گیری دبیرخانه روز علوم اجتماعی موجب می گردد، مراسم روز علوم اجتماعی در سال های بعد توسط دانشگاه های دیگر شامل؛ دانشگاه یزد، 1396 ؛ دانشگاه خوارزمی، 1397؛ دانشگاه مدنی آذربایجان، 1398؛ انجمن جامعه شناسی ایران به همراه موسسه مطالعات فرهنگی و دبیرخانه دائمی، 1399و انجمن جامعه شناسی ایران و دبیرخانه دائمی، 1400دنبال شده و به نحو احسن برگزار گردد. در سال 1401 به خاطر شرایط جامعه و ملتهب بودن فضا، در این روز مراسمی برگزار نگردید. اما در سال جاری، دبیرخانه دائمی روز علوم اجتماعی با رایزنی مکرر با انجمن جامعه شناسی ایران، تلاش نمود فعالیت های مرتبط با این روز را از سر بگیرد. از این رو، پس از جلسات مکرر با انجمن جامعه شناسی ایران و همچنین، دفاتر انجمن جامعه شناسی در دیگر استان ها، قرار بر این شد تا امسال، تمامی دفاتر استانی انجمن جامعه شناسی به صورت هم زمان در هفته علوم اجتماعی( از 11 تا 16 آذرماه 1402) مراسم ها و همایش و نشست هایی را در این خصوص برگزار نمایند تا از این طریق باعث شکل گیری اجتماع علمی، انسجام بین گروهی و تعاملات علمی بین نسل های مختلف جامعه شناسی(پیشکسوتان، استادان، فارغ التحصیلان و دانشجویان) گردد. از این رو، انجمن جامعه شناسی ایران شعبه همدان نیز سعی نمود در راستای دستیابی به اهداف ذکر شده، همایشی تحت عنوان " علوم اجتماعی در ایران: دستاوردها و چالش ها " برگزار نماید تا بلکه بتواند حرکتی در جهت وضعیت مطلوب در این حوزه داشته باشد.

در ادامه نشست، ‌آقای محمدجواد اقبالیان به عنوان یکی از افرادی که بیشترین تلاش را در ایجاد گروه علوم اجتماعی در دانشگاه بوعلی سینا داشته است، ضمن ابراز خوشحالی و تبریک روز علوم اجتماعی به حضار در ارتباط با تاریخچه شکل‌گیری گروه علوم اجتماعی در دانشگاه بوعلی سینا سخنرانی کردند. وی به این نکته اشاره نمود که جامعه‌شناسی را می‌بایست در عمل پیاده کرد تا در تئوری‌ها. ایشان در سال 1370 با دستور دکتر حبیبی  رئیس وقت دانشگاه، به عنوان سرپرست علوم‌‌اجتماعی منصوب شدند و با تلاش‌های مکرر موفق به ایجاد گروه علوم اجتماعی در دانشگاه بوعلی‌سینا گردیدند و اساتید برجسته‌ای را جذب کردند و در سال 1371 موفق به کسب مجوز برای پذیرش دانشجو شدند و در سال 1376 از مدیریت گروه کناره گیری کردند.

 

پس از آن دکتر رسولی عضو انجمن جامعه شناسی شعبه همدان با اشاره به این موضوع که علوم اجتماعی در ایران در حاشیه است گفت: در بسیاری از زمینه‌ها رسالت اصلی علوم اجتماعی اتفاق نیفتاده است. ایشان عدم توجه به علوم اجتماعی در ساختارهای کلان و همچنین، غفلت از جایگاه علوم اجتماعی در حل مسائل اجتماعی را علت این امر دانستند.

در ادامه مراسم نمایندگانی از اساتید، پیشکسوتان، فارغ التحصیلان و دانشجویان به منظور گفتگو حول محور : " علوم اجتماعی در ایران: دستاوردها و چالش‌ها "،  در پانل علمی همایش حضور یافتند. در ابتدای پانل، دکتر محمد تقی سبزه ای مدیر گروه علوم اجتماعی دانشگاه بوعلی سینا که مدیریت پانل علمی این همایش را برعهده داشتند، ضمن عرض خیر مقدم به شرکت کنندگان همایش و همچنین عرض تبریک روز علوم اجتماعی، به ایراد سخن پرداختند و پانل علمی را با طرح سوالاتی پیرامون جایگاه علوم اجتماعی در ایران و دستاوردها و چالش های آن شروع نمودند و از اعضاء پانل درخواست نمودند که در راستای سوالات مطرح شده، نظرات خود را بیان نمایند.

به عنوان اولین سخنران پانل، دکتر اسماعیل بلالی عضو هئیت علمی گروه علوم اجتماعی، ضمن عرض خیرمقدم به میهمانان و پیشکسوتان بیان نمود: در دوره‌ای انجمن جامعه شناسی و گروه جامعه شناسی فعالیت‌های خود را با کارهای تئوری و عملی شروع کرد. بعدها با تشکیل انجمن جامعه‌شناشی، علوم اجتماعی به سمت کمی‌گرایی رفته و بعد از مدتی روش‌های کیفی متداول گردید و تقلید روشی حتی در مجلات هم جا افتاد و در دوره‌های متاخر روش‌های ترکیبی جا افتاده است. ایشان در ادامه به این نکته

اشاره نمودند که امروزه کتاب جای خود را به مقاله داده است و ساختار اجرایی بر ساختار علمی غالب شده است و ترجمه کتاب نمره‌ کمتری دارد. ساختار اجرایی حاکم بر نهاد علم باعث می شود که جامعه‌شناسان روی دور مقاله نویسی و امتیاز گرایی بیفتند. از این رو، نیاز به کتاب و تالیف کتاب کمرنگ‌تر شده است.

در ادامه نشست، دکتر اکرم محمدی عضو پیشکسوت و بازنشسته گروه علوم اجتماعی، نیز ضمن ابراز خوشحالی از حضور در همایش بیان کردند: جامعه شناسی به دلیل پیچیدگی ای که داشته دیرتر به عرصه‌ نهاد علم وارد شده است اما به مرور ما شاهد رشد بسیار خوبی بودیم که اثرات اجتماعی را هم به دنبال داشته است. وی افزود: امروزه، اندیشه‌ای که از علوم اجتماعی در ایران پدید آمده، آگاهی جامعه ایران را خیلی بالا برده است و نقد سیاسی را فعال نموده است. ایشان تاکید کردند، بعد از انقلاب

فرهنگی این دغدغه وجود داشته است که جامعه‌شناسی علم غربی است در حالی که جامعه‌شناسی علم شناخت پدیده‌های اجتماعی است، نه غربی است نه شرقی! این دغدغه غربی بودن ضربه اساسی‌ای به جامعه شناسی زده و باعث شده مسئولین روی خوشی نشان ندهند در حالی که در غرب جامعه‌شناسی بازوی دولت است. در ایران رابطه بین جامعه‌شناسی و نظام سیاسی قطع است در حالی که جامعه شناسی تحقیق و پژوهش می کند و یافته ها را در اختیار مسئولین قرار می‌دهد.

دکتر محمدی در ادامه بیان کردند: از آنجایی که مدرنیته ما متاخر بوده و هنوز هم در همه ابعاد وجود ندارد غرب پیش‌قدم شده است چرا که جامعه شناسی علم جامعه مدرن و شناخت مسائل و مشکلات آن است. ایشان در پایان بیان نمودند: تمامی چالش‌ها و بحران‌هایی که امروزه در جامعه شاهد آن هستیم به دلیل ارتباط ضعیف جامعه با علوم اجتماعی است آن هم فقط به خاطر برچسب غربی بودن آن. در صورتی که،  جامعه‌شناسی امروز می‌تواند از تمام دستاوردهای جهان استفاده کند.

 دکتر حاتم حسینی عضو هیئت علمی و جمعیت شناس گروه علوم اجتماعی دانشگاه بوعلی سینا نیز ضمن تبریک روز علوم اجتماعی بیان نمود: رسالت اصلی علوم اجتماعی، مسئولیت پذیری اجتماعی‌ است که در دو سطح خرد و کلان‌ می‌تواند اتفاق بیفتد. در سطح خرد روابط و مناسبات اساتید و دانشجویان و تاثیری که اساتید بر روی دانشجویان ‌می‌گذارند، اما در سطح کلان نظام سیاسی و دستگاه‌های سیاسی میانه خوبی با علوم اجتماعی ندارد زیرا کار علوم اجتماعی نقد است و نقش ناظر اجتماعی را دارد. وی افزود: در علوم اجتماعی این مسئولیت پذیری به خوبی انجام نشده است زیرا زمینه این امر فراهم نیست و خیلی‌ها به دنبال دردسر نمی‌گردند و به علوم اجتماعی به چشم یک شغل نگاه می‌کنند. به عنوان مثال؛ جمعیت شناسان در سالهای اخیر به‌خاطر بحث‌های سیاست گذاری جمعیتی ناگزیر به ورود شدند اما برخی از متخصصان پزشکی بدون اینکه صلاحیت سیاست‌گذاری جمعیتی داشته باشند، مسئله جمعیت ایران و کم فرزند‌پروری را به امر پزشکی تقلیل داده اند و برای آن نسخه پزشکی می‌پیچند. به خاطر همین مساله است که امروزه، اندیشمندان علوم‌‌اجتماعی باید حضور خودشان را در جامعه پررنگ‌تر کنند. ایشان در پایان ضمن ارزیابی مثبت از جایگاه علوم اجتماعی در ایران، ابراز امیدواری نمودند که روزی همه به سطحی از آگاهی برسند که وظیفه نهاد علم را فقط بازتولید علم ندانند بلکه، باید به این باور برسیم که دانشگاه و اساتید یک مسئولیت اجتماعی دارند و بایستی نسبت به مسائل بی‌تفاوت نبوده و واقعیت‌های اجتماعی را با صراحت بیان نموده و به تصویر کشندحتی اگر منجر به محدود شدن در اتاقک دانشگاه باشد.

در ادامه نشست،‌ دکتر محمدتقی سبزه‌ای با اشاره به این موضوع که تا دهه ۹۰ جامعه‌شناسی ایران محکوم به نگاه پوزیتیویستی نسبت به جامعه بود، این سوال را مطرح کرد که امروزه گرایش دانشجویان جدید کدام یک از پارادایم‌های نظری است؟

در پاسخ به این سوال، آقای دریاب دانشجوی کارشناسی ارشد رشته جامعه‌شناسی ضمن اشاره به نظریه اینگلهارت که حضور سه نسل در کنار هم عامل پیوند دهنده مولفه‌های فرهنگی است به مناقشاتی که نسل‌های جامعه‌شناسی در ایران با آنها مواجه بودند اشاره نمود: نسل اول به دنبال این بودند که ثابت کنند جامعه شناسی علم است. در نسل دوم که نسل توسعه دهندگان بودند جامعه شناسی بیشتر در خدمت سیاست و اقتصاد درآمد و توجه به جامعه شناسی تحولات اجتماعی، جامعه شناسی فرهنگی و جامعه‌شناسی سیاسی خیلی کم بود و جامعه شناسی متهم به دنبال کردن مهندسی اجتماعی شد‌. در نسل سوم که همزمان با انقلاب اسلامی بود جامعه شناسی به غربی بودن و ضد اسلامی بودن متهم شد. در دوره بعد یعنی در اوایل دهه ۷۰ یک سری بحث‌های فلسفی اضافه شد که چه بسا جزء جامعه‌شناسی نبودند و جامعه شناسی متهم به وارداتی بودن و بومی‌نبودن شد. با ادامه روند جامعه‌شناسی و تثبیت شدنش، جامعه شناسی در دهه ۸۰ و ۹۰ متهم به پوزیتیویستی بودن شد. ایشان، در ادامه با اشاره به مقاله‌ای تحت عنوان «چگونه جامعه‌شناسی، تاریخ ایران را به نفع مارکسیست مصادره می‌کند» که در مهرماه در روزنامه دنیای اقتصاد منتشر شده بیان کرد: امروزه جامعه شناسی متهم به چپ بودن است در حالی که جامعه‌شناسی ایرانی به شکل قالب یک جامعه‌شناسی محافظه‌کار است. وی افزود: نهاد علم از همان ابتدای تاسیس خود، نتوانسته است به شکل سازمان‌یافته با افکار عمومی ارتباط برقرار کند و بیشتر فضاهای موازی علم جامعه‌شناسی مثل فضای روشن‌فکری و مجازی و مطبوعاتی که به دنبال ایدئولوژی‌ها و گرایشات خاص خودشان هستند و پایبند اصول نیستند، جامعه شناسی را بازنمایی می‌کنند. در حالی که یکی از وظایف علم در حوزه برون نهاد این است که بتواند آنچه که هست را به جامعه ارائه دهد و افکار عمومی را اقناع نماید و این مهم‌ترین مناقشه‌ای است که امروزه جامعه‌شناسی با آن روبرو می باشد.

در ادامه نشست، دکتر سبزه ای با اشاره به نقش نهضت ترجمه در انتقال دانش از زبان های پهلوی، یونانی و‌ سانسکریت به عربی در زمان خلافت عباسی و رشد علم در جهان اسلام در این زمان عنوان نمود که، ترجمه متون علوم اجتماعی بسیاری از زبان لاتین به فارسی در سال های پس از انقلاب باعث غنای محتوایی منابع کسب دانش در حوزه علوم اجتماعی شده است و از دکتر افشار کهن به عنوان یکی از کسانی که در این حوزه سه کتاب ترجمه کرده است، یاد نموده و از ایشان خواست وضعیت ترجمه در ایران را ارزیابی نماید.

در پاسخ به این سوال، دکتر جواد افشار کهن عضو هئیت علمی گروه علوم اجتماعی بیان نمودند: مفهوم نسل مفهومی اساسا جمعیت‌شناسی است. در سیر تحول جامعه‌شناسی در ایران ما سایر ویژگی‌های تحول نسلی را نمی‌بینیم یعنی نمی توانیم شاهد نوعی گسترش کیفی باشیم و نهایتا از گسترش‌های کمی و فهرستی از اتهامات می‌توانیم صحبت کنیم. بنابراین، می توانیم نتیجه

بگیریم این اتهامات آنقدر متنوع هست که هیچ ویژگی ذاتی ای در خود جامعه‌شناسی نمی توان سراغ گرفت. وی افزود: ما باید به جامعه‌شناسی در معنای اعم نگاه کنیم و تعصب ورزیدن و تاکید بر هویت‌های جداگانه منجر به ناکامی جامعه شناسی می‌ گردد. ایشان در ارتباط با وضعیت ترجمه بیان کردند: ما فاقد زبان جامعه‌شناسی هستیم و به همین خاطر به دنبال ترجمه می‌رویم. جامعه‌شناسی ایران علم پردستاوردی نیست و این صرفا تقصیر خود جامعه‌شناسان نیست. بین جامعه و جامعه‌شناسی باید نسبتی باشد که تاکنون اصلا وجود نداشته است. جامعه شناسی، علم جامعه آینده ایران است نه جامعه امروز ایران؛ خود جامعه‌شناسی رسانه نیست بلکه ابزاری است دست رسانه‌ها، گروه‌های سیاسی و روشنفکران. به همین خاطر فاقد عمق و مخاطب در جامعه است. وی افزود: اینکه دائما از سر اصطکاک با نظام سیاسی برمی‌‌آییم ضعف جامعه‌شناسی است زیرا نسبت ما با جامعه مشخص نیست. چرا ما جامعه علمی جامعه‌شناسی نداریم؟ چرا سنت جامعه‌شناسی نداریم؟ سنت تفسیری را در ایران با چه کسی می شناسیم؟ از این رو، دلیل اینکه ما به دنبال ترجمه می‌رویم این است که جامعه علمی شکل نگرفته و جامعه‌شناسی تک افتاده است. جامعه‌شناسی نه با جامعه و نه با نظام بوروکراتیک ما رابطه دارد و نه بین خودش سنت‌های جا افتاده ای دارد. دکتر افشار در پایان، نتیجه گیری کردند که در این شرایط، ترجمه کار ناگزیری است چون ما فاقد زبان جامعه‌شناسی قوام‌یافته‌ای هستیم که از طریق آن این واقعیت بومی را بتوانیم توضیح دهیم و به همین دلیل که زبان وجود ندارد ما نمی‌توانیم ارتباطی با جامعه داشته باشیم. در واقع، سنجه پیشنهادی دکتر افشار برای سنجش وضعیت جامعه‌شناسی، جامعه‌شناسی جامعه‌شناسی است چرا که جامعه‌شناسی این حسن را دارد که بتواند خود را مطالعه کند‌. ما باید پایش‌های اجتماعی خود را در حوزه آسیب‌ها، در حوزه جمعیت، در حوزه تولیدات فرهنگی، در حوزه نگرش‌ها و گروه‌های مرجع و در حوزه شبکه‌های علمی در ایران افزایش دهیم. جامعه شناسی همانند حوزه‌های دیگر علوم اجتماعی باید به یک فن تبدیل شود. ایشان، در پایان پیشنهاداتی برای دانشجویان علوم اجتماعی داشتند: 1. توجه به رشته های موفق علوم‌اجتماعی و عدم تعصب، 2. خارج شدن جامعه‌شناسی از دوگانه جامعه‌شناس پشت میز نشین غرق در تخیلات و جامعه‌شناس پرسشنامه به دست گم‌شده در کوچه‌ها. اگر زبان جامعه شناسی را نتوانیم قوام ببخشیم نمیتوانیم از معنای نسل به جز در جمعیت شناسی صحبت کنیم.

در ادامه نشست،‌ دکتر نیک‌ عهد فارغ التحصیل رشته علوم اجتماعی به عنوان نماینده فارغ التحصیلان، ضمن موافقت با مباحثی که دکتر افشار مطرح کردند گفت: ما در جامعه‌شناسی نسل‌های منقطع نداشتیم. جامعه شناسی علمی‌ است که در آکادمیک مقابل حاکمیت قرار می‌گیرد و طی این سال‌ها هیچ تلاشی برای فاصله گرفتن از این نگاه صورت نگرفته است. ایشان در ادامه بیان نمودند: در جامعه‌شناسی فقط موضوعات کلان نداریم و موضوعاتی پیرامون سبک زندگی و زندگی روزمره داریم که خیلی بیشتر

می‌تواند به افراد معمولی جامعه کمک کند. چرا که جامعه‌شناسی رشته‌ای خود انتقادی است و این ویژگی بسیار مثبت این رشته است. به نظر وی، امروزه در جامعه‌شناسی رفتن به سمت پژوهش در مقاطع تکمیلی باعث شده است، آموزش رها شود و این به دنبال خود چالش ها و مسائلی را در بر داشته است.

سوال پایانی که دکتر سبزه‌ای مطرح کردند در ارتباط با چیستی وظایف جامعه‌شناس در ایران بود. ایشان، با ذکر مقدمه ای درباره وظایف جامعه شناس از منظر جامعه شناسانی نظیر؛ بوردیو، گیدنز،آدرنو، هورکایمر، هابرماس از آقای سلطانی سوال نمودند، با توجه به این که بوردیو نقش های سه گانه مدرس، محقق و روشنفکر را برای جامعه شناس قایل است و ‌الیاس معتقد است وظیفه جامعه شناس شکار اسطوره هاست و‌ گیدنز پرده برداشتن از عقاید غلط را وظیفه جامعه شناس می داند و هابرماس بر نقش روشنفکر حوزه عمومی تاکید می کند، شما به عنوان مصداق نسل جدید جامعه شناسان در ایران در این باره چگونه فکر می کنید؟

 در پاسخ به این سوال، آقای سلطانی دانشجوی دکتری رشته جامعه شناسی مسائل اجتماعی ایران، بیان نمودند: جامعه‌شناس در ایران دچار نوعی لکنت است و راه مقابله با این لکنت صراحت است. رسالت جامعه‌شناس علیه سلطه عمل کردن است. به عقیده ایشان مفهوم روشنفکری چه بخواهیم چه نخواهیم ایستادن در کنار دیکتاتوری‌ها است. اگر شما به عنوان روشنفکر در فضای اجتماعی حل شوید، امکان نقد نسبت به پدیده‌های اجتماعی را از دست می دهید و اگر با پدیده فاصله زیادی داشته باشید، امکان فهم پدیده را از دست خواهید داد. وی در ادامه بیان کرد: تلقی هایی که از جامعه‌شناس وجود دارد؛ جامعه‌شناس به عنوان آموزگار، در مقام مداخله گر، در مقام شخصی که اگاهی دارد و قرار است آن را به دیگری منتقل کند؛ این امر آغاز تک‌گویی در جامعه‌شناسی است.

در پایان پانل نیز حاضران به پرسش و پاسخ و تبادل نظر پرداختند و در نهایت، از پیشکسوتان و اساتید بازنشسته گروه علوم اجتماعی، به پاس تقدیر از زحمات چندین ساله، تقدیر و تشکر به عمل آمده و لوح تقدیر و هدایایی اهداء گردید.