دانشکده - دانشکده علوم اقتصادی و اجتماعی
استادیار
تاریخ بهروزرسانی: 1402/08/11
خسرو رشید
علوم اقتصادی و اجتماعی / روان شناسی
رساله های دکتری
-
ساخت بسته ی آموزشی زیبا شناسی مبتنی بر نظریه تجربه های یادگیری زیبایی شناسی و بررسی تاثیر آن بر نگرش و انگیزش دانش آموزان به تحصیل
1401با توجه به نقشی که زیبایی شناسی در بهبود و رشد تعلیم و تربیت دارد همچنین با توجه به ضعف های موجود در نظام آموزش وپرورش در حوزه آموزش هنر و زیباشناسی و پیوندهایی که میان زیباشناسی، انگیزش و نگرش دانش آموزان به تحصیل وجود دارد و نیز به دلیل نبودن بسته ی آموزشی درزمینه ی آموزش زیبایی شناسی مبتنی بر نظریه تجربه های یادگیری زیبایی-شناسی، بر نیاز به انجام این پژوهش احساس می شود. آموزش زیبایی شناسی طبق نظریۀ تجارب یادگیری، نگرش و انگیزش را تحت تاثیر قرار می دهد و در فرایند یادگیری می تواند نقش موثری داشته باشد. ازاین رو، هدف پژوهش حاضر تدوین و اعتبار یابی بسته آموزش زیباشناسی و اثربخشی آن بر نگرش و انگیزش تحصیلی دانش آموزان دختر دوره ی متوسطه ی اول است. روش پژوهش ترکیبی متوالی (کیفی- کمی) بود. پژوهش در دو مرحله انجام شد. در بخش کیفی به ساخت بسته آموزشی پرداخته شد و در بخش کمی روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح گروه کنترل نامعادل بود. نمونه پژوهش شامل 80 نفر از دانش آموزان دختر متوسطه ی اول دارای نمرات نگرش و انگیزش تحصیلی پایین بودند که با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. چهار گروه 20 نفره، شامل دو گروه آزمایشی (یک گروه آزمایش با ضعف در نگرش تحصیلی و گروه دوم آزمایش با ضعف در انگیزش تحصیلی) و دو گروه گواه (یک گروه گواه با ضعف در نگرش تحصیلی و گروه دوم گواه با ضعف در انگیزش تحصیلی) انتخاب شد. ابزار پژوهش، مقیاس نگرش تحصیلی سکر (2011)و مقیاس انگیزش تحصیلی نجیرو (2003) بود. داده های جمع آوری شده از پرسشنامه ها جمع آوری شد و با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 22 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. برای گروه آزمایش، آموزش زیبایی شناسی در 10 جلسه 45 دقیقه ای اجرا شد و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. برای تجزیه تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس تک متغیری استفاده شد. نتایج مربوط به اعتبار سنجی ابزار نشان داد بسته آموزش زیبایی شناسی بر اساس نظر متخصصان از روایی مناسبی برخوردار است. همچنین بر اساس نتایج تحلیل کوواریانس اثربخشی آموزش زیباشناسی بر تقویت نگرش و انگیزش تحصیلی دانش آموزان معنادار بود (01/0P<). بر اساس نتایج می توان گفت که آموزش زیبایی شناسی باعث شده دانش آموزان نگرش تحصیلی و انگیزش تحصیلی بهتری در یادگیری از خود نشان دهند. بر این اساس پیشنهاد می شود که این بسته آموزشی درزمینهٔ تق
-
عنوان: طراحی مدل پیش بینی رفتار اخلاقی برپایه نگرش و هویت اخلاقی: نقش میانجی سود و زیان
1401مشاهده ی این که افراد با استدلال قوی در زمینه اخلاق می توانند کارهای بد یا نادرست انجام دهند بیانگر این است که برای پی بردن به رفتار اخلاقی لازم است به فراتر از علل شخصیتی، آموزشی و اجتماعی صرف پرداخته شود. در این راستا، این پژوهش با هدف طراحی مدل پیش بینی رفتار اخلاقی برپایه ی نگرش و هویت اخلاقی با توجه به نقش میانجی سود و زیان انجام شده است. روش پژوهش ترکیبی متوالی (کیفی- کمی) از نوع طرح اکتشافی بود. پژوهش در دو مرحله انجام شد. در بخش کیفی، برای ساخت مقیاس سود و زیان با 222 نفر (121 دانش آموز دبیرستانی دوره ی متوسطه دوم 16 تا 19 ساله و 101 نفر بزرگسال 20 تا 52 ساله) با نمونه گیری دردسترس مصاحبه انجام شد. سپس داده ها با روش تحلیل محتوای آشکار بررسی شدند. نتایج تحلیل محتوا دو نوع سود روان شناختی و سود موقعیتی و دو نوع زیان روان شناختی و زیان موقعیتی را به عنوان عوامل تسهیل کننده و بازدارنده ی رفتار اخلاقی در موقعیت های گوناگون زندگی را نشان داد. در ادامه براساس کدگذاری و تدوین مضامین اطلاعات حاصل از بررسی مصاحبه ها، دو مقیاس سود (33 گویه ای) و زیان (26 گویه ای) برای اندازه گیری عامل های سود روانشناختی، سود موقعیتی، زیان روانشناختی، و زیان موقعتی ساخته شد. همچنین برای اندازه گیری نگرش اخلاقی و رفتارهای اخلاقی از مقیاس پژوهشگر ساخته استفاده گردید. برای این منظور، با توجه به مبانی نظری، مقیاس رفتار اخلاقی (35 گویه ای) برای اندازه گیری 2 عامل شناسایی شده-ی رفتارهای سلبی و ایجابی و مقیاس نگرش اخلاقی (36 گویه ای) برای اندازه گیری 3 عامل شناسایی شده ی شناختی، عاطفی و رفتاری ساخته شدند. در ادامه، در بخش کمی، از روش پژوهشِ همبستگی استفاده شد. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر و پسر دبیرستانی دوره ی متوسطه دوم شهر همدان در سال تحصیلی 1401-1400 بودند. اندازه نمونه شامل تعداد 1093 نفر بودند (515 دختر و 578 پسر) که به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده شامل مقیاس هویت اخلاقی آکینو و رید (2002)، مقیاس رفتار اخلاقی پژوهشگر ساخته، مقیاس نگرش اخلاقی پژوهشگر ساخته، و مقیاس سود و زیان پژوهشگر ساخته بودند. داده ها با روش مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شدند. نتایج نشان داد که مدل پیشنهادی با داده های تجربی برازش مطلوبی دارد. اثرات مستقیم
-
بررسی مراحل تحول زیباشناسی در دانش آموزان با توجه به نقش حساسیت زیباشناسی و هوش زیباشناسی
1401مقدمه: بررسی تحول زیباشناسی به خاطر پرداختن به یکی از جنبه های اساسی ذهن انسان اهمیت ویژه ای دارد؛ به کمک زیباشناسی است که انسان می تواند جهان را برپایه ی نحوه ی اندیشه و احساس خود و به گونه ای متفاوت ببیند. از این رو هدف این پژوهش بررسی مراحل تحول زیباشناسی با توجه به نقش حساسیت زیباشناسی و هوش زیباشناسی در میان دانش آموزان شهر تویسرکان در سال تحصیلی 1400- 1399 بود. مواد و روش ها: با توجه به این که نمونه ی مورد بررسی دانش آموزان دوره های سنّی گوناگون بود، روش این پژوهش آمیخته و از نوع کمّی- کیفی بود. در بخش کیفی روش پژوهش تحولی و طرح آن مقطعی، و در بخش کمّی روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. تعداد 300 دانش آموز (150 پسر و 150 دختر) دانش آموز ابتدایی، متوسطه ی نخست، و متوسطه ی دوم شهر تویسرکان از میان پنج گروه سنّی 7 تا 9، 9 تا 11، 11 تا 13، 13 تا 15، و 15 تا 17 سال انتخاب شدند. روش نمونه گیری طبقه ای و هر گروه سنّی شامل 60 دانش آموز بود. شرکت کنندگان به پرسش نامه های حساسیت زیباشناسی و هوش زیباشناسی پاسخ دادند. در کنار این، مصاحبه ی مربوط به محرک های دیداری و شنیداری در قالب ارائه ی 9 محرک دیداری و 8 فایل صوتی و دریافت پاسخ ها و برداشت های شرکت کنندگان از هر محرک به صورت حضوری یا مجازی انجام شد. داده های کمی با روش های توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و استنباطی (رگرسیون لوجستیک اسمی، آنوا، همبستگی اسپیرمن و پیرسون، و آزمون تی مستقل)، و داده های کیفی با روش تحلیل محتوا و به کمک روش آماری خی دو با نرم افزار SPSS-25 تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: تجزیه و تحلیل داده های کیفی نشان داد که شرکت کنندگان در تحول زیباشناسی دیداری 5 گام عینی گرایی (7 تا 9 سال)، حسی (9 تا 11 سال)، عاطفی (11 تا 13 سال)، تفسیری (13 تا 15 سال)، و پاسخ دهی/ عملی (15 تا 17 سال)، و در تحول زیباشناسی شنیداری نیز 5 گام عینی گرایی (7 تا 9 سال)، تحلیلی (9 تا 11 سال)، حسی/ هیجانی (11 تا 13 سال)، عملی (13 تا 15 سال)، و نمادین (15 تا 17 سال) را پشت سر می گذارند. میان حساسیت زیباشناسی با تحول زیباشناسی (141/0 = r؛ 05/0 > P) و نیز میان هوش زیباشناسی با تحول زیباشناسی (188/0 = r؛ 05/0 > P) افراد رابطه ی معنادار به دست آمد. همچنین میان تحول زیباشناسی دختران و پسران تفاوت معناداری دیده نشد (05/0 < P). بحث
-
بررسی میزان فعالیت ساختار های مغزی مرتبط با مهارت های هر یک از هوش های چندگانه
1401کمتر مفهوم مهمی در آموزش نسبت به مفهوم هوش وجود دارد و اینکه همه مغز ها به روش مشابهی نمی اندیشند، می تواند انقلابی برای آموزش باشد زیرا نیاز به رویکرد عصب شناسی دارد تا اهمیت تفاوت های فردی را شناسایی کند، لذا هدف این پژوهش بررسی میزان فعالیت ساختار های مغزی مرتبط با مهارت های اصلی هر یک از هوش های چندگانه بود. روش پژوهش حاضر در زمره تحقیقات موردی و از نظر هدف بنیادی است. جامعه آماری پژوهش شامل، مراجعه کنندگان به آزمایشگاه ملی نقشه برداری مغز تهران در سال1399 بود که از این تعداد 16 آزمودنی به روش هدفمند و با استفاده از مقیاس ارزیابی رشدی هوش های چندگانه برگزیده شده و در هشت گروه 2نفری (2آزمودنی در هر هوش با هوش خیلی بالا و خیلی پایین) گماشته شدند . ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش، تکالیف عملکردی] برای هوش کلامی(تکالیف خواندن، نوشتن و صحبت کردن (شاه و همکاران، 2013))، هوش منطقی-ریاضی (تکالیف محاسبات (انصاری و همکاران، 2011)، بازی شطرنج (پاول و همکاران، 2017) و استدلال منطقی (پرادو و نوویک، 2007))، هوش موسیقیایی(تکالیف درک موسیقیایی (آهنیشی و همکاران، 2001)، آواز خواندن (گانجی و همکاران، 2007) و آهنگسازی (لو و همکاران، 2015))، هوش جنبشی- حرکتی (تکالیف حرکات دست،انگشت (موهلا و همکاران،2005) و تعادل (موسون و همکاران، 2018))، هوش دیداری-فضایی ( تکالیف چرخش ذهنی (لیپ و همکاران، 2012)، پازل و نقاشی کشیدن (محقق ساخته))، هوش میان فردی ( تکالیف کار میان فردی (شیباتا و همکاران، 2011) و نظریه ذهن و همدلی (پاول و همکاران، 2017))، هوش درون فردی ( تکالیف خودتنظیمی هیجانی (لوسک و همکاران، 2004)، خودآگاهی (محقق ساخته) و عملکرد اجرایی (سیلوستر و همکاران، 2003)) و هوش طبیعتگرایانه ( تکالیف علاقه مندی به حیوانات و گیاهان (محقق ساخته))[، پرسشنامه MIDAS (شیرر،1994) و دستگاه تصویربرداری تشدید مغناطیس عملکردی بود. آزمودنی ها با توجه به انتخاب در هر هوش، دو یا سه تکلیف عملکردی را در اسکنر به پایان رساندند. داده ها با استفاده از نرم افزارSPM نسخه 12یک TOOL BOXمبتنی بر نرم افزار MATLAB به منظور پیش پردازش و آنالیز آماری داده ها، تحلیل و با استفاده از روش توصیفی، بررسی جداول، نمودار ها و شکل ها تجزیه و تحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان داد در هوش کلامی، موسیقیایی، جنبشی-حرکتی، میان فردی، در
-
بررسی تحول تفکر آرزومندانه کودکان و نوجوانان 15-4 ساله
1400تفکر آرزومندانه- که سوگیری تمایل نیز نامیده می شود- نوعی سوگیری شناختی است که در پژوهش حاضر، روند تحول آن در کودکان و نوجوانان 4 تا 15 ساله، مورد بررسی قرار گرفته است. پژوهش حاضر، از نوع مطالعات تحولی با روش مقطعی بود. جامعه آماری، کلیه کودکان و نوجوانان سنین 4 تا 15 سال مدارس عادی دولتی شهر آمل در سال تحصیلی 99-98 بود. حجم نمونه شامل 360 نفر در 6 گروه سنی (هر گروه شامل 30 دختر و 30 پسر) که با روش نمونه گیری در دسترس، انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده، آزمون کارت علامت دار بود که به صورت نرم افزار تحت وب، طراحی شده بود. داده ها با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر، تحلیل شدند. نتایج این پژوهش نشان دادند که کودکان و نوجوانان ایرانی، در پیش بینی رویدادها، بیش از آنکه به احتمال وقوع رویدادها توجه داشته باشند تحت تاثیر تمایلات و ترجیحات خود قرار می گیرند. علاوه بر آن، میزان پیش بینی رویدادهای مورد تمایل (مثبت) از دوره کودکی تا نوجوانی، تغییر نمی کند و روند نسبتاً یکسانی دارد اما روند پیش بینی رویدادهایی که مورد تمایل نیستند (منفی) از سنین 8-9 سالگی، کاهش یافته و این کاهش تا سنین 10-11 سالگی ادامه می یابد. بنابراین، تفکر آرزومندانه، با افزایش سن، کاهش نمی یابد؛ زیرا علاوه بر اینکه خوش بینی بیش از حد نسبت به رویدادهای مورد تمایل، نسبتاً ثابت می ماند، خوش بینی نسبت به عدم وقوع رویدادهایی که مورد تمایل نیستند نیز افزایش یافته و کودکان و نوجوانان سنین 8-9 سال و بالاتر، احتمال وقوع رویدادهای منفی را کمتر از حد، برآورد می کنند. این نوع از سوگیری خوش بینانه نسبت به عدم وقوع رویدادهای منفی می تواند اساس تصمیم گیری های پرخطر را فراهم آورد که می تواند باعث گرایش به رفتارهای پرخطر شود که نیازمند پژوهش های بیشتر جهت کسب دانش بیشتر برای اقدامات پیشگیرانه است. نهایتاً اینکه جنسیت، متغیر تاثیرگذاری بر تفکر آرزومندانه نیست.
-
تاثیر شن بازی بر نارسایی شناختی و ناگویی هیجانی دانش آموزان پسر نارساخوان پایه های دوم و سوم ابتدایی
1400مقدمه: مجموعه ای از نارسایی های شناختی و هیجانی در دانش آموزان نارساخوان وجود دارد که در صورت عدم مداخله مناسب و به هنگام تا بزرگسالی ادامه خواهند یافت. از آن جا که شن بازی می تواند بسیاری از جنبه های رشدی فرد به ویژه رشد شناختی و هیجانی را به گونه ای مثبت تحت تاثیر قرار دهد، لذا احتمالا در دانش آموزان نارساخوان که نارسایی های شناختی و ناگویی هیجانی دارند نیز موثر خواهد بود. بنابراین، هدف پژوهش حاضر تاثیر شن بازی بر نارسایی شناختی و ناگویی هیجانی دانش آموزان پسر نارساخوان پایه های دوم و سوم ابتدایی بوده است. مواد و روش ها: طرح این پژوهش آزمایشی از نوع پیش آزمون–پس آزمون در دو گروه نارسایی شناختی و ناگویی هیجانی بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان پسر نارساخوان پایه های دوم و سوم ابتدایی شهر قروه بود، که از میان آنها با روش نمونه گیری هدفمند دو گروه نارسایی شناختی و ناگویی هیجانی با حجم کل 40 نفر انتخاب شدند. گروه نارسایی شناختی با 20 نفر(10 نفر گروه آزمایش و 10 نفر گروه کنترل) و گروه ناگویی هیجانی با 20 نفر(10 نفر گروه آزمایش و 10 نفر گروه کنترل) مورد بررسی قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل آزمون وکسلر4 کودکان(WISC-IV) (2003)، آزمون نما کرمی نوری و مرادی (1387)، مقیاس محقق ساخته ناگویی هیجانی کودکان، آزمون نارسایی شناختی(خرده آزمون حافظه فعال وکسلر چهار کودکان ، خرده آزمون حافظه اسامی نپسی، آزمون حواسپرتی تولوز-پیرون و آزمون محقق ساخته اشتباهات سهوی) بود. سپس دانش آموزان نارساخوان دارای نارسایی شناختی گروه آزمایش طی 13 جلسه 45 دقیقه ای و دانش آموزان نارساخوان دارای ناگویی هیجانی گروه آزمایش طی 14 جلسه 45 دقیقه ای شن بازی را در یکی از مراکز اختلالات یادگیری دریافت کردند. یافته ها: یافته ها نشان داد که آموزش شن بازی بر کاهش حواسپرتی، مشکلات حافظه فعال، اشتباهات سهوی، مشکلات یادآوری اسامی، دشواری در بیان احساسات، دشواری در خیالپردازی، دشواری در تشخیص احساسات از تغییرات فیزیولوژیکی، تفکر عینی تاثیر مثبت معنادار دارد، اما تاثیر آموزش شن بازی بر کاهش دشواری در شناسایی احساسات معنادار نبود. بحث و نتیجه گیری: از یافته ها می توان نتیجه گرفت که روش شن بازی قادر است نارسایی شناختی و ناگویی هیجانی دانش آموزان نارساخوان را کاهش دهد، بنابراین استفاده از این روش به عنوان روشی در بهبود ب
-
طبقه بندی ناتوانی یادگیری خواندن: شناسایی زیرگروه ها بر پایه متغیرهای شناختی حوزه خاص و حوزه عام با استفاده از خوشه بندی مدل مبنا
1400مقدمه و هدف: باتوجه به مشکلات طبقه بندی ناتوانی یادگیری خواندن به دلیل ناهمگنی شدید در افراد با ناتوانی یادگیری خواندن و نیز همبودی با سایر اختلال ها به ویژه ناتوانی یادگیری ریاضی، پژوهش حاضر با هدف شناسایی زیرگروه های شناختی ناتوانی یادگیری خواندن بر پایه متغیرهای شناختی حوزه خاص و حوزه عام در نمونه بالینی انجام شد. روش: شرکت کنندگان در این پژوهش، 56 دانش آموز با ناتوانی یادگیری خواندن مشغول به تحصیل در پایه های دوم، سوم، چهارم و پنجم بودند که در مراکز درمان ناتوانی یادگیری آموزش وپرورش به عنوان ناتوان در یادگیری خواندن، در سال تحصیلی 99- 1398 آموزش ویژه دریافت می کردند. شرکت کنندگان در دو جلسه به صورت انفرادی با استفاده از مجموعه ای از آزمون ها و تکالیف شناختی مداد - کاغذی و رایانه ای حوزه خاص و حوزه عام شناختی ارزیابی شدند. داده ها با استفاده از روش خوشه بندی مدل مبنا به عنوان روش جدیدتر خوشه بندی که مزیت اصلی آن تعیین تعداد بهینه خوشه ها بر پایه داده ها است به همراه آزمون های تحلیل واریانس، تحلیل رگرسیون و مربع کای تحلیل شدند. یافته ها: خوشه بندی داده ها به روش مدل - مبنا حاکی از وجود سه خوشه مجزا از دانش آموزان با ناتوانی یادگیری خواندن بود که شامل خوشه های: 1. نقص آگاهی واج شناختی (خواندن کلمات و نا کلمات، زنجیره کلمات، نامیدن تصاویر)، نقص حافظه کاری و جابه جایی توجه؛ 2. نقص آگاهی واج شناختی (درک متن) و کنترل توجه؛ و 3. نقص آگاهی واج شناختی (قافیه، درک کلمه، حذف آوا، نشانه حرف و مقوله)، سرعت پردازش و کارکردهای اجرایی بود. همچنین شاخص های آماری BIC و ICL مدل EVI با سه خوشه را تایید کردند. بحث و نتیجه گیری: این پژوهش گامی برای کاهش مشکلات در طبقه بندی ناتوانی یادگیری خواندن برداشت. یافته ها نشانگر وجود خوشه های گوناگون ناتوانی یادگیری خواندن بوده و نیز دلالت هایی برای در نظر داشتن همبودی، ناهمگنی و گستره متغیرهای شناختی حوزه خاص و عام در طبقه بندی این ناتوانی داشته و زمینه ای برای تشخیص تبیینی و طراحی برنامه های ترمیمی اختصاصی افراد با ناتوانی یادگیری خواندن فراهم ساخت
-
مقایسه تاثیر آموزش فنون مبتنی بر شفقت و آموزش مبتنی بر طرحواره در کاهش احساس تنهایی و مشکلات تنظیم هیجانی در دختران نوجوان فراری از خانه
1399پدیده فرار دختران از منزل یکی از معضلات خانوادگی و اجتماعی به حساب می آید و با توجه به روند روبه افزایش آن، لزوم بررسی اثرگذاری روش های آموزشی به این گروه آسیب دیده بیشتر می شود. پژوهش حاضر با هدف مقایسه تاثیر آموزش فنون مبتنی بر شفقت وآموزش مبتنی بر طرحواره در کاهش احساس تنهایی و مشکلات تنظیم هیجانی دختران نوجوان فراری انجام شده است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی است و در آن از طرح آزمایشی تک موردی یا تک آزمودنی استفاده شده است و روش مورد استفاده طرح A-B با پیگیری می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل همه ی دختران نوجوان فراری (دامنه سنی 12 تا 19 سال-مقاطع تحصیلی متوسطه اول و دوم) شهر همدان در سال 1398 است که به مرکز اورژانس اجتماعی شهر همدان مراجعه کرده یا ارجاع داده شده اند. روش نمونه گیری، نمونه گیری هدفمند میباشد. از بین جامعه 4 نفر به عنوان نمونه و براساس ملاک های ورود و خروج پژوهش انتخاب شدند و در دو گروه دو نفره آموزش فنون مبتنی برشفقت و آموزش مبتنی بر طرحواره قرار گرفتند و پیش از مداخله آموزشی، پرسشنامه های احساس تنهایی (UCLA) و دشواری تنظیم هیجانی (DERS) را پر کردند. سپس به مدت 8 جلسه آموزش ها را دریافت کردند. بعد از مداخله آموزشی نیز مجدد پرسشنامه ها در اختیار دختران قرار گرفت و پس از آن داده ها با استفاده از نمودارهای تصویری و دیداری مورد تحلیل قرار گرفت. پرسشنامه احساس تنهایی توسط راسل، پیلوا و کورتونا تهیه شده است که دامنه نمره بین 20 (حداقل)و 80 (حداکثر) را دارا است. پرسشنامه دشواری تنظیم هیجانی نیز توسط گرتز و رومر تهیه شده که دامنه نمره آن ببین 36 (حداقل) و 180 (حداکثر) است. داده های این پژوهش نشان داد که آموزش فنون مبتنی بر شفقت اثرگذاری بیشتری نسبت به آموزش مبتنی بر طرحواره در کاهش احساس تنهایی و مشکلات تنظیم هیجانی دختران فراری داشته است. همچنین اثرگذاری هر دو روش آموزشی بر کاهش احساس تنهایی و مشکلات تنظیم هیجانی دختران فراری مورد تایید قرار گرفت. از داده های پژوهش می توان به این نتیجه دست پیدا کرد که روش های آموزشی می توانند در کنار سایر روش ها به عنوان راهکاری موثر در کاهش و تعدیل آسیب های این گروه از دختران مورد استفاده قرار گیرند.
-
مقایسه اثربخشی آموزش ریاضی و علوم با و بدون نرم افزارهای آموزشی بر سطوح یادگیری دانش، فهمیدن و کاربستن در دانش آموزان دختر پایه ششم ابتدایی شهر خرم آباد
1399هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش ریاضی و علوم با و بدون نرم افزارهای آموزشی بر سطوح یادگیری دانش، فهمیدن و کاربستن در دانش آموزان دختر پایه ششم ابتدایی شهر خرم آباد بوده است. طرح این پژوهش نیمه آزمایشی ازنوع پیش آزمون – پس آزمون در دو گروه با و بدون نرم افزار آموزشی بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان دختر مقطع ششم دبستان شهر خرم آباد بود، که از میان آنها با روش نمونه گیری خوشه ای دو کلاس با حجم کل 51 نفر انتخاب شدند. که یکی از آنها با (25 نفر دانش آموز به صورت تصادفی گروه با نرم افزار آموزشی و 26 نفر به عنوان گروه بدون نرم افزار آموزشی انتخاب و مورد بررسی قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل آزمون پیشرفت تحصیلی سنجش دانش، فهمیدن و کاربستن دروس ریاضی و علوم سال ششم بود که بر پایه جدول مشخصات ساخته شد. برای تحلیل داده ها از روش تجزیه وتحلیل کوواریانس چندمتغیری (مانکووا) تحلیلT استفاده شد. نتایج آزمون چند متغیره نشان داد، که بین نمره گروه با نرم افزار آموزشی و گروه بدون نرم افزار در سطوح یادگیری دانش، فهمیدن و کاربرد با کنترل پیش آزمون تفاوت معناداری وجود دارد. نتایج آزمون آماری تحلیل کوواریانس تک متغیره(آنکوا) نیز نشان داد آموزش با نرم افزارهای آموزشی بر سطح کاربرد درس ریاضی ، سطح دانش درس علوم، سطح فهمیدن درس علوم و سطح کاربرد درس علوم تاثیر مثبت معنادار دارد، اما تاثیر آموزش با نرم افزارهای آموزشی بر سطح دانش درس ریاضی و سطح فهمیدن درس ریاضی معنادار نبود.
-
ساخت و اعتباریابی آزمون خرد بر اساس مولفه های ایرانی
1398این پژوهش با هدف ساخت و اعتباریابی آزمون خرد بر اساس مولفه های ایرانی انجام گرفت. به این منظور از روش ترکیبی(کیفی-کمی) از نوع طرح اکتشافی استفاده شد. در مرحله اول(کیفی)، با 20 نفر از اساتید علوم انسانی دانشگاههای شهر همدان مصاحبه نیمه ساختار یافته انجام شد. روش نمونه گیری هدفمند و بر اساس اشباع نظری بود. سپس اطلاعات پس از کد گذاری و تدوین مضامین حاصل از مصاحبه-ها ، پرسشنامه ای 40 سوالی تدوین شد. سپس براساس روش نمونه گیری خوشه ای تعداد 400 نفر (281 نفر زن و 119 نفر مرد) در پژوهش شرکت کردند. در این مرحله برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل عاملی تاییدی استفاده شد (آزمون بارتلت و KMO و نمودار سنگریزه). همچنین به منظور بررسی روایی سازه آزمون خرد از ضریب همبستگی این پرسشنامه با پرسشنامه 3DWS (آردلت، 2003) و برای پایایی آزمون از روش باز آزمایی و آلفای کرونباخ استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل محتوا در مرحله اول(کیفی) نشان داد که خرد دارای چهار مولفه است :1 - مولفه « شناختی» ،2 - مولفه ی «عاطفی» ،3- مولفه «انعطاف پذیری و گشودگی به تجربه » ،4- مولفه «از خود فراروی / هدفمندی و جستجوی معنا». همچنین نتایج حاصل از تحلیل عاملی(مرحله دوم) چهار عامل را نشان داد؛ عامل اول(شامل سوالات 2-3-4-5-6-8-10-14-15-20-21-32-40) با عنوان «بعد عاطفی»، عامل دوم (شامل سوالات 1-7-9-12-13-16-17-19-22-23-24-25-29-30) با عنوان « بعد شناختی»، عامل سوم(شامل سوالات 26-27-28-35-36-38) با عنوان «بعد انعطاف پذیری» و عامل چهارم(شامل سوالات 11-18-31-33-34-37-39) با عنوان «بعد از خود فرا روی». نتایج پژوهش بیانگر آن است که پرسشنامه خرد ساخته شده بر اساس مولفه های ایرانی از روایی و پایایی لازم برخوردار است. براساس نتایج حاصل از پژوهش در دو مرحله کیفی و کمی می توان گفت که خرد دارای 4 مولفه شناختی ، عاطفی ، گشودگی به تجربه و از خود فراروی است که با پرسشنامه تدوین شده قابل سنجش است.
-
شناسایی مولفه های تربیت کودک بر اساس دیدگاه والدین ایرانی و ساخت بسته آموزشی این مولفه ها
1396پژوهش حاضر با هدف مقایسه اهداف تربیتی والدین اقوام ایرانی انجام گرفت. جامعه آماری این پژوهش کلیه والدین ترک و کرد زبان شهر ارومیه و والدین فارس زبان شهر تهران بودند. تعداد 600 نفر به شیوه نمونه گیری خوشه ای در پژوهش مشارکت کردند. برای جمع آوری داده ها از آزمون محقق ساخته اهداف تربیتی والدین که بر اساس مصاحبه های اولیه انجام شده با گروهی از والدین ساخته شد، استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیره (مانوا) تحلیل شدند. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که بین اقوام ایرانی از لحاظ اهداف تربیتی تفاوت معناداری وجود دارد، نکته ای که می تواند در برنامه ریزی های درسی و برنامه های کلان کشوری مورد توجه قرار گیرد.
-
تدوین الگوی رشد اخلاقی بر اساس مولفه های فراشناختی با میانجی گری شناخت اجتماعی در نوجوانان
1396پژوهش حاضر با هدف تدوین الگوی رشد اخلاقی بر اساس مولفه های فراشناختی با میانجی گری شناخت اجتماعی در نوجوانان انجام شده است. جامعه ی آماری این پژوهش شامل تمامی دانش آموزان مقطع متوسطه اول شهرستان خرم آباد (پایه نهم) به تعداد 4567 نفر بود که از میان آنها 311 نفر (146 پسر و 165 دختر) بر اساس روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی و در قالب الگوی تحلیل مسیر بود و شرکت کننده ها پرسش نامه های استدلال اخلاقی رست و همکاران، فراشناخت اخلاقی سوانسون و هیل، رفتار اخلاقی سوانسون و هیل و شناخت اجتماعی بارون - کوهن را تکمیل کردند. سپس داده ها با استفاده از آزمون تحلیل رگرسیون در چارچوب تحلیل مسیر مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد که استدلال اخلاقی به واسطه ی مولفه های فراشناخت و شناخت اجتماعی با رفتار اخلاقی رابطه دارد و دو جزء فراشناخت یعنی راهبرد و تکلیف با استدلال اخلاقی رابطه ندارد اما این دو با رفتار اخلاقی ارتباط دارند. بنابراین لازم است در بررسی رشد اخلاقی در نوجوانان در جستجوی عوامل دیگر بود و در آموزش اخلاق به نوجوانان و کمک به تحول اخلاقی مثبت در آنها به نقش فراشناخت اخلاقی و شناخت اجتماعی هم توجه نمود.
-
تاثیر آموزش هدف گذاری بر اهداف پیشرفت، انگیزه ی پیشرفت و کمال گرایی
1395هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر هدف گذاری بر اهداف پیشرفت، انگیزه پیشرفت و کمال گرایی دانشجویان بود. به منظور نیل به این هدف، از طرح نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. تعداد 30 نفر از دانشجویان مقاطع مختلف تحصیلی دانشگاه سمنان در سال تحصیلی 95-94 به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای گروه آزمایش، مداخله آزمایشی بسته آموزش هدف گذاری، در طول 9 جلسه ی 90 دقیقه ای اجراء شد، اما گروه کنترل هیچ نوع مداخله ای دریافت نکرد. هر دو گروه، پیش و پس از آموزش هدف گذاری، پرسشنامه های اهداف پیشرفت، انگیزه پیشرفت و کمال گرایی را تکمیل نمودند. داده ها با آزمون کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که آموزش هدف گذاری منجر به افزایش انگیزه پیشرفت و اهداف تسلط-گرایش و اهداف عملکرد-گرایش و کاهش کمال گرایی خودمدار دانشجویان در گروه آزمایش، در مقایسه با گروه کنترل می شود.
-
تدوین مدلی علَی برای تبیین خرد بر مبنای داراییهای تحولی با وساطت بالندگی در دانشجویان دانشگاههای کرمانشاه
1394هدف پژوهش حاضر تدوین مدلی علّی برای تبیین خرد بر مبنای داراییهای تحولی و به وساطت بالندگی بود. به این منظور نمونهای متشکل از 668 دانشجوی دختر و پسر به روش نمونهگیری ،(3D-WS) خوشهای مرحلهای از دانشگاههای کرمانشاه انتخاب و مقیاسهای سه بعدی خرد آردلت و بالندگی روی آنان اجرا شد. دادهها با استفاده از الگوی معادلهی (DAP) پروفایل داراییهای تحولی تحلیل گردید. برای هر یک از متغیرهای مکنون مدلهای AMOS و با نرمافزار (SEM) ساختاری اندازهگیری مورد برآورد و آزمون قرار گرفتند و همهی مدلها مورد حمایت قرار گرفتند. مدل نهایی 0 از / یک الگوی خاص از روابط متغیرهای پژوهش با یکدیگر را ارائه نمود و در مجموع توانست 23 واریانس خرد را تبیین نماید. شاخصهای برازش مدل نشان از برازندگی مناسب مدل با دادهها داشتند اثر .(NFI=1/00 ،CFI=1/00 ،AGFI=0/98 ،GFI=1/00 ،RMSEA=0/05 ،χ2/df=2/57) مستقیم داراییهای درونی بر خرد و ابعاد آن تایید و اثر غیرمستقیم آن نیز به وساطت بالندگی بر خرد و ابعاد شناختی و عاطفی معنیدار اما بر بعد تاملی غیرمعنیدار بود. اثر مستقیم داراییهای بیرونی نیز بر خرد و بعد تاملی تایید اما بر ابعاد شناختی و عاطفی تایید نشد و اثر غیرمستقیم آن بر خرد و ابعاد شناختی و عاطفی معنیدار و بر بعد تاملی غیرمعنیدار بود. هویت مثبت، ارزشهای مثبت، استفادهی سازنده از زمان و تعهد به یادگیری، تاثیرگذارترین داراییهای تحولی بر خرد بودند. داراییهای درونی بیش از داراییهای بیرونی تبیینکنندهی خرد در دانشجویان بودند که موید این است که درک ذهنی محیط مهمتر از خود تاثیرات عینی محیط است. با توجه به نقش داراییهای تحولی در پیشبینی خرد، اهمیت توجه به تامین آنها از جانب نهادهای اجتماعی مرتبط با جوانان و نوجوانان از جمله خانواده، نظام آموزشی و سایر خردهنظامهای اجتماعی برای تسهیل رشد خرد آشکار است.
-
ارائه ی مدل علی روابط بین عوامل خانوادگی، محیطی و فردی با تعلل ورزی تحصیلی در دانشجویان دانشگاههای دولتی استان مرکزی
1394پژوهش حاضر به منظور بررسی و ارائه مدل علی روابط بین عوامل خانوادگی، محیطی و فردی با تعلل ورزی تحصیلی در دانشجویان دانشگاه های دولتی استان مرکزی و با روش تحلیل مسیر انجام شد. برای این منظور 412 نفر از دانشجویان دانشگاه های دولتی استان مرکزی به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و به پرسشنامه های مقیاس تعلل ورزی عمومی، پرسشنامۀ تعلل ورزی تحصیلی، پرسشنامۀ راهبردهای انگیزشی، پرسشنامه خودتنظیم گری تحصیلی، پرسشنامه کمال گرایی چند بعدی فراست، پرسشنامۀ خودکارآمدی تحصیلی، پرسشنامه سنجش صفات پنج گانه شخصیتی(NEO)، پرسشنامه شیوه های فرزندپروری دیانا بامریند، پرسشنامه ارزش تکلیف درسی و پرسشنامه در کلاس من پاسخ دادند. داده های بدست آمده با استفاده از نرم افزار SPSS 16 و LISREL8.5 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داد که مجموع عوامل خانوادگی، عوامل محیطی و عوامل فردی پیش بینی کننده های مناسبی برای تعلل ورزی تحصیلی به حساب می آیند. عوامل خانوادگی هم بطور مستقیم با تعلل ورزی تحصیلی ارتباط دارند و هم بطور غیر مستقیم. در روابط مستقیم از بین عوامل خانوادگی نیز سبک فرزندپروری دموکراتیک بالاترین ضریب تاثیر را روی تعلل ورزی تحصیلی بطور مستقیم دارد. همچنین پس از آن سبک فرزندپروری دیکتاتوری و سبک فرزندپروری سهل گیرانه و در نهایت تعلل ورزی مادر و تعلل ورزی پدر در رده های بعدی قرار دارند. از بین عوامل محیطی نیز ارزش تکلیف درسی رابطه بالاتری با تعلل ورزی تحصیلی دارد و پس از آن جو کلاس در رده بعدی قرار می گیرد. همچنین در بین عوامل فردی بترتیب متغیرهای خودتنظیم گری تحصیلی، انگیزش تحصیلی، کمال گرایی، تعلل ورزی کلی، خودکارآمدی تحصیلی، وظیفه شناسی و نوروزگرایی بیشترین رابطه را با تعلل ورزی تحصیلی نشان دادند. از بین مسیرهای مدل پیشنهادی نیز در تحلیل نهایی مسیرهای بین متغیرهای تعلل مادر و تعلل پدر با تعلل-ورزی تحصیلی به اندازه ای که معنادار محسوب شود نبوده است و از مدل حذف شدند. همچنین رابطه بین سبک فرزندپروری سهل گیرانه با همه متغیرهای فردی بجز وظیفه شناسی کمتر از 0.3 بود و این مسیرها از مدل حذف شدند. بقیه مسیرها تایید گردیدند.
پایاننامههای کارشناسیارشد
-
ارائه مدلی مبتنی بر شبکه های عصبیِ یادگیریِ عمیق برای پیش بینی ابراز خشونت فیزیکی در میان دانش آموزان ودانشجویان
1400پژوهش حاضر بررسی یک مدل نوین پردازش موازی اطلاعات (مدل شبکه های عصبی مصنوعی) در حوزه پیش بینی پدیده ها در روانشناسی می باشد. شبکه های عصبی، سیستم ها و روش های محاسباتیِ نوینی هستند که برای یادگیری ماشینی، نمایش دانش، و در انتها اِعمال دانش به دست آمده در جهت پیش بینی پاسخ های خروجی از سامانه های پیچیده مورد استفاده قرار می گیرند. با توجه به افزایش خشونت فیزیکی در بین دانش آموزان و دانشجویان و لزوم شناخت مولفه ها و عوامل پیش بینی کننده ی ابراز خشونت فیزیکی، پژوهش حاضر با هدف پیش بینی ابراز خشونت فیزیکی در بین دانش آموزان و دانشجویان انجام شد. داده های اولیه متغیر های پژوهش از پایگاه داده مربوط به پروژه طرح ملی رشید(1398) با عنوان "بررسی میزان شیوع رفتارهای پرخطر در نوجوانان ایران و شناسایی عوامل فردی و محیطی موثر بر آن" استخراج شده است. در پایگاه داده ی استفاده شده در این پژوهش، جامعه ی آماری افراد 15 تا 25 ساله های شهرهای تهران، همدان، اصفهان، بابل، مشهد و اهواز هستند که با حجم نمونه 1761تن اجرا شده است. در این پژوهش با توجه به انبوه عوامل اثرگذار در ابراز خشونت فیزیکی و پیچیدگی های روابط موجود بین متغیرها از تکنیک داده کاوی و شبکه های عصبی یادگیری عمیق، برای پیش بینی استفاده شد و توانمندی آن نسبت به مدل رگرسیون مورد مقایسه قرار گرفت. یافته ها نشان داد شبکه های عصبی به کار رفته در این پژوهش ابراز خشونت فیزیکی را با دقت 91 درصد و با مقدار خطای پایینی پیش بینی می کنند. نتایج شبیه سازی شبکه ی عصبی نشان داد که شبکه ی عصبیِ یادگیریِ عمیق، در مقایسه با روش های خطی توانایی بالایی در پیش بینی ابراز خشونت فیزیکی در میان دانش آموزان و دانشجویان دارد.
-
نقش سبک های فرزندپروری و سبک های دلبستگی در پیش بینی میزان اختلال گیردادن
1400پژوهش حاضر با هدف نقش سبک های فرزندپروری و سبک های دلبستگی در پیش بینی میزان اختلال گیردادن انجام شد. روش تحقیق از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه همه زنان و مردان متاهل دانشگاه بوعلی به تعداد 3000 نفر بود، از جامعه آماری مذکور بر اساس فرمول مورگان و کرجسی 300 نفر انتخاب شد، ابزار اندازه گیری پژوهش پرسشنامه اختلال گیردادن رشید و دلفان، (2017)، پرسشنامه سبک های فرزند پروری دایانا بامریند (1973) و پرسشنامه سبک های دلبستگی بزرگسالان AAI هازن و شاور (1987) بود. تجزیه و تحلیل داده های پژوهشی با استفاده از روش های آمار توصیفی و استنباطی (پارامتریک و ناپارامتریک) و طی مراحلی با استفاده از نرم افزار SPSS صورت گرفت و آزمون فرضیه ها به کمک آزمون همبستگی پیرسون و روش تحلیل رگرسیون خطی و رگرسیون خطی چندگانه از روش گام به گام انجام شد. نتایج یافته شده از تحقیق حاضر نشان داد که سبک های دلبستگی، اولویت بالاتری نسبت به سبک های فرزندپروری در پیش بینی اختلال گیردادن دارند. از بین سبک های فرزندپروری، سبک فرزندپروری مستبدانه و سهل گیرانه به صورت مثبت توانایی پیش بینی اختلال گیردادن را دارد و با افزایش نمره ی سبک فرزند پروری مستبدانه و سهل گیرانه، نمره ی اختلال گیردادن نیز در افراد بالاتر می رود. سبک فرزند پروری مقتدارنه، برخلاف دو سبک فرزندپروری دیگر، به صورت منفی توانایی پیش بینی اختلال گیردادن را دارد. از میان سبک های دلبستگی، سبک دلبستگی ایمن، به صورت منفی توانایی پیش بینی اختلال گیر دادن را دارد و با افزایش نمره ی سبک دلبستگی ایمن در افراد، نمره ی اختلال گیردادن در آن ها کاهش می یابد. سبک دلبستگی ناایمن اضطرابی دوسوگرا و همچنین ناایمن اجتنابی به صورت مثبت توانایی پیش بینی اختلال گیر دادن را دارد. سطح معناداری در این پژوهش در سطح (01/0 ≥ p)بود. تمامی فرضیه های پژوهش حاضر تایید شدند. نتیجه گیری: با توجه به این که سبک دلبستگی ایمن و شیوه فرزندپروری مقتدرانه ، علت و عامل اصلی کاهش اختلال گیر داده هستند، می توان از طریق رسانه های گروهی این دو نوع روش را در بین والدین ، رایج داد و تبعات مثبت آن را برا ی والدین گوشزد نمود و ا زمزایا و فواید آن استفاده بهینه برد، زیرا گیر دان به فرزندان تبعات بسیار منفی به دنبال دارد.
-
ساخت فیلم های کوتاه آموزش مسوولیت پذیری و بررسی تاثیر آن بر احساس کفایت و دانش مادران
1400یکی از اموری که بایستی در پرورش کودکان مورد توجه قرار گیرد، مسوولیت پذیری است. مسوولیت پذیری یک ویژگی شخصیتی است که معمولا به صورت یک نگرش در ساختار روانی و رفتاری فرد شکل می گیرد و یک متغیر عمده و اساسی در رفتارهای اجتماعی محسوب می شود. پزوهش حاضر با هدف تهیه ی فیلم های آموزش مسوولیت پذیری ویژه ی مادران انجام شد. در این پژوهش نیمه آزمایشی که از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود، روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای و بعد داوطلبانه بود و به علت کافی نبودن مادران حاضر به همکاری از مدارس، از تعدادی افراد در دسترس هم استفاده شد. تعداد شرکت کنندگان در پژوهش، 60 مادر بود که دارای فرزندان 5 تا 6 ساله بودند و سپس به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. فیلم های آموزشی در دوازده قسمت 2 تا 3 دقیقه ای ساخته شد. این فیلم های آموزشی برای آزمودنی های گروه آزمایش ارسال شدند و گروه گواه آموزشی دریافت نکردند. ابزارهای پژوهش دو پرسشنامه ی پژوهشگرساخته ی دانش مسوولیت پذیری مادران و احساس کفایت مادران در حوزه ی مسوولیت پذیری فرزندان بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، از شاخصه های توصیفی نظیر فراوانی، میانگین و انحراف معیار و جهت آزمون پرسش های پژوهش از تحلیل کوواریانس تک متغیره استفاده شد. بررسی نتایج نشان داد که تفاوت بین میانگین های گروه آزمایش و گواه در دانش مسوولیت پذیری معنادار است، که این نتیجه حاکی از تاثیر فیلم های آموزشی بر دانش مسوولیت پذیری مادران است.
-
ساخت بسته آموزشی بهبود اختلال گیردادن و بررسی تاثیر آن بر کاهش میزان خشونت خانگی
1400هدف پژوهش حاضر، ساخت بسته آموزشی بهبود اختلال گیردادن و بررسی تاثیر آن بر کاهش میزان خشونت خانگی بود. روش پژوهش از نوع تحقیق نیمه آزمایشی بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه مادران متاهل دانش آموزان مقطع ابتدایی پایه سوم مدارس پسرانه شهرستان کرج تشکلیل دادند. روش نمونه گیری به صورت هدفمند بود و 25% از افرادی را که مشکلات بیشتری در زمینه مشکلات گیر دادن و خشونت خانگی داشتند انتخاب و سپس به صورت تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل جایگزین شدند. و بسته بهبود اختلال گیر دادن روی گروه آزمایش آموزش داده شد. پرسش نامه های استفاده شده در این پژوهش، مقیاس خشونت خانگی تبریزی (1391) و مقیاس گیردادن رشید و دلفان (2017) بود. پس از تکمیل پرسش نامه ها توسط افراد نمونه در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون، داده های بدست آمده با استقاده از آزمون آماری تحلیل کواریانستحلیل شدند. نتایج حاصل نشان داد، آموزش بسته آموزشی بهبود اختلال گیردادن تاثیر معناداری بر خشونت خانگی (p< 0/05) و مولفه های اختلال گیردادن (p< 0/05) داشته است. نتایج پژوهش می تواند برای مشاوران و روان شناسان حوزه خانواده و زوجینی که با مشکل خشونت خانگی و نشانگان اختلال گیردادن روبه رو هستند، سودمند باشد.
-
تبیین کیفیت زندگی زناشویی براساس سبک دلبستگی با میانجی گری تنظیم شناختی هیجان، خوش بینی و خودکارآمدی
1399کیده: هدف از پژوهش حاضر تدوین مدل ساختاری کیفیت زندگی زناشویی بر اساس سبک دلبستگی با میانجیگری تنظیم شناختی هیجان، خوشبینی و خودکارآمدی بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه معلمان متاهل دبیرستان های نواحی شهر اهواز بودند که در مقطع دبیرستان در رشته علوم انسانی مشغول به تدریس بودند. با توجه به جمع کل تعداد معلمانی که در مقطع دبیرستان در رشته علوم انسانی(239 معلم) مشغول تدریس بوده اند، از این تعداد، 120 معلم با توجه به مولفه های در نظر گرفته شده برای این کار پژوهشی با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای نسبی به عنوان حجم نمونه برگزیده شدند و به پرسشنامه کیفیت زندگی زناشویی برادبوری، فینچام و بیچ (2000 ،(پرسشنامه سبکهای دلبستگی بزرگسالان هزن و شیور (1987 ،(پرسشنامه خود کارآمدی شرر و مادوکس (1982 (و پرسشنامه خوشبینی سلیگمن و همکاران (1982 (و پرسشنامه تنظیم هیجان توسط گراس و جان (2003 (پاسخ دادند. دادهها با استفاده از مدلیابی معادلات ساختاری تحلیل شدند. نتایج نشان داد که مدل پیشنهادی از برازش مطلوبی برخوردار بود (9/0>=GFI .(همچنین نتایج نشان داد که بین سبک دلبستگی ایمن و کیفیت زندگی زناشویی از طریق ارزیابی مجدد شناختی (01/0< p ، 06/3= Z ،(سبک دلبستگی اجتنابی و کیفیت زندگی زناشویی از طریق ،(Z= 4/16 ، p< 0/01) خوشبینی میانجیگری با زوجین دلبستگی سبک با زناشویی زندگی کیفیت)، Z= -2/27 ، p< 0/05) فرونشانی سبک دلبستگی و کیفیت زندگی زناشویی از طریق خودکارآمدی (01/0< p ، 19/6= Z ،(رابطه معنی دار وجود دارد. اما راهبردهای تنظیم هیجان شناختی در رابطه بین سبک اضطرابی و کیفیت زندگی زناشویی نقش معناداری نداشتند. بنابراین نتایج، میتوان به منظور بالا بردن کیفیت زندگی زناشویی، عوامل دلبستگی، تنظیم هیجان، خوشبینی و خودکارآمدی افراد را تقویت کرد.
-
بررسی تاثیر خودافشایی معلم بر انگیزه برقراری ارتباط و انگیزه یادگیری زبان آموزان در کلاس-های آموزش زبان انگلیسی
1399این مطالعه با هدف بررسی تاثیر خود افشایی معلم بر انگیزه زبان آموزان برای برقراری ارتباط و یادگیری به در کلاس های زبان انگلیسی طراحی شده بود. جامعه مورد پژوهش کلیه زبان آموزان مقطع سنی 18 تا 30 سال آموزشگاه های سفیر و پردیس شهرستان همدان بودند. این پژوهش از نوع پژوهش های نیمه آزمایشی (طرح گروه کنترل نابرابر) بود که برای هر زیر گروه 15 نفر پیشنهاد شده بود روش نمونه گیری در این پژوهش نمونه گیری دردسترس بود. بدین ترتیب که از بین آموزشگاه های زبان شهرستان همدان دو آموزشگاه سفیر و پردیس انتخاب شدند که دو کلاس به طور تصادفی بعنوان گروه آزمایش و دو کلاس دیگر بعنوان گروه کنترل در نظر گرفته شدند. نمونه ها 14 زبان آموز پسر و 16 دختر سطح بالاتر از مقدماتی بودند که به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. . برای گروه های آزمایش معلم در طول 14 جلسه در زمینه محتوای درسی به خودافشایی پرداخت ولی گروه کنترل هیچ خودافشایی دریافت نکرد. برای بررسی تاثیر خودافشایی معلم بر انگیزه دانش آموزان به برقراری ارتباط، پرسشنامه انگیزه های تعامل دانش آموزان با آموزگارانشان و برای سنجش انگیزه یادگیری از پرسشنامه نگرش و انگیزش به یادگیری زبان خارجی (فرم کوتاه) در هر دو گروه به عنوان پیش آزمون در شروع و پس آزمون در پایان ترم استفاده شد. نتایج به دست آمده توسط تحلیل کوواریانس (01/0 p<، 57/12 =F) نشان داد که اثر خودافشایی معلمان بر انگیزه برقراری ارتباط زبان آموزان معنادار است و نتایج فرضیه دوم (01/0 p<، 12/19 =F) نشان داد که اثر خودافشایی معلمان بر انگیزه یادگیری زبان آموزان معنادار است. نتایج در این پژوهش هر دو فرضیه را تایید کرد. با توجه به نتایج پژوهش می توان از خودافشایی در جهت افزایش انگیزه های برقراری ارتباط و یادگیری زبان آموزان در آموزشگاه های زبان استفاده کرد.
-
مقایسه اثربخشی هشت هفته تمرینات حسی حرکتی با نوروفیدبک بر درد، حس عمقی، تعادل و شاخص والگوس داینامیک زانو در مردان مبتلا به سندروم درد کشککی رانی
1399مقدمه و اهداف: در بیماران با سـندروم درد کشـککی رانی اختلال در کنترل پاسـچر گزارش شـده اسـت که دلایل آن درد، اختلال در حس عمقی و کاهش قدرت عضــلانی میباشــد. هدف مطالعه حاضــر اثربخشــی دوازده هفته تمرینات حسـی-حرکتی بر درد، بهبود حس عمقی، قدرت عضـلانی و کنترل پاسـچر در مردان مبتلا به سـندروم درد کشـککی رانی است. مواد و روشها: مطالعه نیمهتجربی حاضـر شـامل 32 نفر بیمار مبتلا به سـندروم درد کشـککی رانی اسـت که بهصـورت تصـادفی به دو گروه تجربی )16 نفر( و کنترل )16 نفر( تقسـیم شـدند. متغیرهای مورد نظر شـامل درد، حس عمقی زاویه 20 و 60 درجه و کنترل پاسـچر ایسـتا بود که قبل از مداخله و بعد از مداخله ارزیابی شـد. برای ارزیابی کنترل پاسـچر از دسـتگاه تعادلسـنج بایودکس، درد با مقیاس VAS، حس عمقی با گونیامتر اسـتفاده شـد. گروه تجربی طی یک دوره دوازده-هفتهای، 3 جلسـه در هفته و هر جلسـه 1 سـاعت تمرینات حسی-حرکتی را انجام دادند و گروه کنترل طی این وهله زمانی تحت هیچگونه مداخله درمانی قرار نگرفتند. برای تجزیهوتحلیل دادهها از نرمافزار SPSS نسخه 21 و روش آماری کوواریانس استفاده شد. یافتهها: نتایج تجزیهو تحلیل دادهها نشـان میدهد که گروه تجربی نسـبت به گروه کنترل پس از دوازده هفته تمرینات حســی-حرکتی بهبودی معناداری در کنترل پاســچر شــاخص قدامی-خلفی )0/002=P(، شــاخص داخلی–خارجی )0/001=P(، ثبـات کلی )0/001=P(، کـاهش درد )0/001=P(، بهبود حس عمقی 20 درجـه )0/001=P(، حس عمقی 60 درجه )0/001=P( کسب کرده است. نتیجهگیری: تمرینات حسـی-حرکتی بهصـورت معناداری به کاهش درد، بهبود حس عمقی، و کنترل پاسـچر افراد مبتلا به سـندروم درد کشـککی رانی منجر شـد؛ در نتیجه به نظر میرسد که میتوان از این تمرینات بهعنوان یک پروتکل درمانی جامع در بهبود اختلالات متعددی در بیماران با سندروم درد کشککی رانی بهره جست.
-
مقایسه تاثیر تکنیک های کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر نشانگان شکست عشقی در دانشجویان دختر
1399چکیده هدف از پژوهش حاضر مقایسه تاثیر تکنیک های کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر نشانگان شکست عشقی در دانشجویان دختر بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون بود. جامعه مورد نظر شامل دانشجویان دختر دارای تجربه شکست عشقی مقیم خوابگاه های بعثت، فرزانگان و کوثر دانشگاه بوعلی سینا بود. که از بین 2000 نفر دانشجوی مقیم خوابگاه ها از طریق مصاحبه 160 نفر که دارای تجربه شکست عشقی بودند مشخص شدند و پس از اجرای پیش آزمون (آزمون نشانگان شکست عشقی) 30 نفر از دانشجویانی که نمره 120 در پرسشنامه دریافت کرده بودند به عنوان نمونه انتخاب شدند. 30 نفر به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفره جایگزین شدند. یک گروه 15 نفره به مدت 8 جلسه 45 دقیقه ای تحت درمان تکنیک های کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی و گروه 15 نفره ی دیگر به مدت 8 جلسه 45 دقیقه ای تحت درمان پذیرش و تعهد قرار گرفتند. پس از اتمام جلسات هم آزمون نشانگان شکست عشقی اجرا شد. ابزار پژوهش شامل مقیاس نشانگان شکست عشقی دهقانی و همکاران (1388) بود. داده ها با استفاده از آزمون t همبسته و مستقل بررسی شدند. نتایج نشان داد که تکنیک های کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر نشانگان شکست عشقی تاثیر معناداری دارد (80/3t= ، 01/0>p) و همچنین درمان پذیرش و تعهد بر نشانگان شکست عشقی تاثیر معناداری دارد (83/3t= ، 01/0>p) اما نتایج نشان میدهد در بعد شناختی (52/0t= ، 05/0 -
تاثیر آموزش ریاضی مبتنی بر قصه گویی بر خودکارآمدی ریاضی و اضطراب ریاضی دختران شهر همدان
1399ریاضیات یکی از مهارت های فردی بسیار اساسی در تداوم زندگی روزمره در جوامع مدرن است .بااین حال در تدریس و یادگیری ریاضی در مدارس موانعی وجود دارد که شناخت و مرتفع ساختن آنها همواره از دغدغه های اصلی و اساسی معلمان و آموزگاران ریاضی بوده و است. هدف این تحقیق بررسی تاثیر آموزش ریاضی مبتنی بر قصه گویی بر خودکارآمدی ریاضی و اضطراب ریاضی دانش آموزان دختر دوره ششم ابتدایی در همدان بود. این پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع طرح های تک آزمونی ABA است که شامل خط پایه، دوره مداخله و یک دوره پیگیری است. به همین منظور، از بین جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پایه ششم ابتدایی مدرسه قهرمان روستای سولان شهر همدان (ناحیه یک) که در سال تحصیلی 98-99 مشغول به تحصیل بودند، 16 دانش آموز با روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. نمونه های این پژوهش آموزش ریاضی مبتنی بر قصه گویی را در طول 10 جلسه هفتگی دریافت کردند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه خودکارآمدی ریاضی جانسون و پرسشنامه اضطراب ریاضی مارس بود که طی سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و آزمون پیگیری بر گروه آزمایش اجرا گردید. نتایج تحلیل واریانس مکرر حاکی از آن بود که قصه گویی بر خودکارآمدی ریاضی و اضطراب ریاضی دانش آموزان موثر بوده است. نتایج این پژوهش نشان دادند که تاثیر آموزش ریاضی مبتنی بر قصه گویی بر خودکارآمدی ریاضی و اضطراب ریاضی می تواند روش موثری برای افزایش خودکارآمدی ریاضی و کاهش اضطراب ریاضی دانش آموزان باشد.
-
نقش هوش دیجیتالی در یادگیری درس کاربرد کامپیوتر در تعلیم و تربیت دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه بوعلی سینا
1399این پژوهش با هدف بررسی نقش هوش دیجیتالی در یادگیری درس کاربرد کامپیوتر در تعلیم و تربیت دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه بوعلی سینا انجام شد. روش این پژوهش از نوع ترکیبی است. جامعه ی پژوهش در مرحله ی اول شامل کلیه ی متخصصین کامپیوتر دانشگاه بوعلی سینا و در مرحله ی دوم دانشجویان درس کاربرد کامپیوتر در تعلیم و تربیت که این درس را در ترم اول سال تحصیلی 98-99 اخذ نموده بودند، بود. نمونه گیر ی پژوهش در بخش طراحی ابزار در مرحله ی اول به صورت گلوله برفی از بین متخصصان کامپیوتر انجام شد که شامل 13 استاد و دانشجوی مقطع کارشناسی ارشد بود. در مرحله ی دوم از بخش طراحی ابزار نمونه گیری به صورت هدفمند انجام شد که شامل 9 نفر از اساتید رشته ی کامپیوتر، روان شناسی و تکنولوژی آموزشی بودند. نمونه ی بخش کمی نیز به صورت تمام شماری شامل 30 نفر از دانشجویان درس کاربرد کامپیوتر در تعلیم و تربیت بود. ابزار گردآوری داده ها شامل دو بخش مصاحبه های نیمه ساختارمند با متخصصان و پرسشنامه ی محقق ساخته ی هوش دیجیتال بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آمار استنباطی استفاده گردید. در بخش آمار توصیفی از میانگین و انحراف استاندارد استفاده شد و در بخش آمار استنباطی از محاسبه ی CVR، آزمون پیرسون و رگرسیون خطی و هم چنین ضریب آلفای کرونباخ در SPSS استفاده شد. نتایج حاصل از این پژوهش پس از تجزیه و تحلیل داده ها در مرحله ی اول منجر به تعیین 6 مولفه برای هوش دیجیتالی شد که شامل: خلاقیت، توانایی تحلیل گری، اندیشه منطقی و تفکر انتزاعی، توانایی حل مسئله، تمرکز و دقت و هوش ریاضی است. هم چنین در مرحله دوم، این پژوه منجر به تولید پرسشنامه ی هوش دیجیتالی شد که شامل 36 سنجه می باشد. در مرحله ی بعدی همبستگی بین نمره ی هوش دیجیتالی و نمره درسی دانشجویان با آزمون پیرسون محاسبه شد و با نتیجه ی 534/0 مشخص گردید که این دو همبستگی مثبت دارند. درنهایت نیز میزان پیش بینی یادگیری دانشجویان و نمره ی هوش دیجیتالی با محاسبه ی رگرسیون تعیین گردید و از آن جا که معناداری 02/0 محاسبه شد می توان نتیجه گرفت که هوش دیجیتالی می تواند یادگیری دانشجویان را در درس کاربرد کامپیوتر در تعلیم و تربیت پیش بینی کند. یکی دیگر از نتایج مهم این پژوهش دست یابی به ابزاری جهت اندازه گیری هوش دیجیتالی بود که این امر میسر شد. پرسشنامه ی هوش د
-
تاثیر آموزش مهارت های جرات ورزی بر خود پنداره تحصیلی دانش آموزان مبتلا به ناتوانی یادگیری با احساس تعلق بالا و پایین به مدرسه
1399پژوهش حاضر با هدف تاثیرآموزش مهارت های جرات ورزی بر خودپنداره تحصیلی دانش آموزان مبتلا به ناتوانی یادگیری با احساس تعلق بالا و پایین به مدرسه، انجام شد. روش پژوهش به صورت آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان مراجعه کننده به مرکز مشکلات ویژه یادگیری مهر شهرستان تویسرکان، در سال تحصیلی99-1398بود؛ به طوری که 32 تن از دانش آموزان به عنوان نمونه مورد نظر به روش نمونه گیری در دسترس، از بین دانش آموزانی که دارای مشکلات ویژه یادگیری بوده انتخاب و بر اساس پرسشنامه احساس تعلق به مدرسه، به دو گروه 16 نفره با احساس تعلق به مدرسه بالا و پایین تقسیم شدند، سپس 8 جلسه تحت آموزش مهارت های جرات ورزی قرار گرفتند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد. نتیجه به دست آمده نشان داد که آموزش مهارت های جرات ورزی بر خودپنداره تحصیلی در هر دو گروه با احساس تعلق بالا و پایین به مدرسه تاثیر مثبت داشته است. همچنین نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که آموزش جرات ورزی بر خودپنداره تحصیلی دانش آموزان گروه احساس تعلق به مدرسه بالا تاثیر بیشتری داشته است. مهارت های اجتماعی یکی از مهم ترین و کاربردی ترین مهارت های مورد نیاز برای هر فرد در روابط فردی، اجتماعی، خانوادگی و تحصیلی و بسیاری از زمینه های زندگی اجتماعی می باشد. نتایج پژوهش ها نشان از تاثیر مثبت آموزش مهارت های اجتماعی در بهبود خودپنداره داشته است؛ پژوهش حاضر نیز نشان داد آموزش مهارت های جرات ورزی بر خودپنداره تحصیلی دانش آموزان مبتلا به ناتوانی یادگیری که از نظر مهارت های اجتماعی از جمله جرات ورزی وضعیت مطلوبی ندارند، تاثیر مثبت داشته و موجب بهبود تصورات آن ها نسبت به خودشان شده است. اثربخشی در گروه با احساس تعلق به مدرسه بالا بیشتر بوده است؛ چرا که دانش آموزانی که احساس تعلق به مدرسه بیشتری دارند، ارتباط با اجتماع و مشارکت بالاتری در مدرسه دارند و این مولفه ها در بهبود خودپنداره تحصیلی آن ها، موثر واقع شده است.
-
پیش بینی استعداد اعتیاد نوجوانان بر اساس آزارگری عاطفی و لحن هیجانی والدین
1399کودکان و نوجوانان، در طول تاریخ آسیب پذیرنرین قشر جامعه بوده اند، هر فرد در دوران نوجوانی انتخاب های مهمی انجام می دهد که بر زندگی او تاثیر بالایی خواهد داشت، رفتارهای پرخطر همچون اعتیاد در نوجوانی، یکی از مشکلات عمومی است که خطر بالای صدمات و مرگ ناشی از آن را به دنبال دارد، هدف پژوهش حاضر پیش بینی استعداد اعتیاد نوجوانان بر اساس آزارگری عاطفی و لحن هیجانی والدین بود. پژوهش از لحاظ هدف یک پژوهش بنیادی و از لحاظ طرح یک پژوهش توصیفی همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر و پسر سال تحصیلی 98-99، دوره متوسطه دوم (دهم، یازدهم، دوازدهم) شهر همدان، سن بین 15 تا 18 سال بود. تعداد افراد نمونه طبق جدول مورگان شامل 300 نفر از دانش آموزان و روش نمونه گیری به صورت خوشه ای چندمرحله ای بود. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل پرسشنامه استعداد اعتیاد ASQ نسخه نوجوانان (زینالی و همکاران، 1387)، مقیاس آزار عاطفی (یارمحمدی، 1398) و مقیاس لحن هیجانی (یارمحمدی و رحیمی، 1398) بود. پس از اجرای پرسش نامه ها، نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون نشان داد آزارگری عاطفی و لحن هیجانی والدین به طور معنادار استعداد اعتیاد نوجوانان را پیش بینی می کنند (01/0 > p و به ترتیب 39/0= r و 38/0= r ). آموزش و آگاهی والدین از اثرات آزارگری عاطفی والدین و لحن هیجانی والدین بر استعداد اعتیاد نوجوانان، می تواند به کاهش استعداد اعتیاد در نوجوانان کمک کند.
-
شناسایی مهم ترین ویژگی های شخصیتی مطلوب آموزگاران و بررسی رابطه آن ها با کارآیی آموزشی آنان
1399هدف این پژوهش شناسایی کلیدی ترین شایستگی های شخصیتی آموزگاران و بررسی پیوند این ویژگی ها با کارآیی آموزشی آنان بود، که در این راه، پس از شناسایی ویژگیهای شخصیتی کلیدی آموزگاران از راه مصاحبه، این ویژگی ها در گروهی از آموزگاران سنجیده شد، و همزمان کارایی این آموزگاران به کمک ارزیابی مدیران و عملکرد تحصیلی دانش آموزان شان سنجیده شد، تا بتوان رابطه ویژگی های شناسایی شده با کارایی آموزگاران در عمل مورد بررسی قرار گیرد. روش پژوهش توصیفی-همبستگی بود، جامعه ی آماری این پژوهش برای شناسایی کلیدی ترین شایستگی های شخصیتی آموزگاران، متخصصان روان شناسی تربیتی، مدیران و آموزگاران مدارس متوسطه همدان بودند، که از میان آنان 40 تن به عنوان نمونه انتخاب شدند، و حجم نمونه بخش دوم پژوهش که برای بررسی پیوند ویژگی های شناسایی شده با کارایی آموزگاران انجام شد، 60 آموزگار مورد بررسی قرار گرفتند. در بخش نخست پژوهش، به منظور شناسایی شایستگی های شخصیتی آموزگاران، از مصاحبه سود برده شد. تحلیل محتوای مصاحبه ها منجر به شناسایی 9 ویژگی شخصیتی پرانرژی بودن، بردباری، مهارت های ارتباطی، همدلی، مدیریت، ویژگی های اخلاقی-رفتاری مثبت، اشتیاق برای تجارب تازه، سازگاری، و مسوولیت پذیری شد، که برای بررسی این ویژگی ها در بخش دوم پژوهش، 6 ویژگی نخست به کمک پرسشنامه پژوهشگرساخته و 3 ویژگی پایانی با پرسشنامه نِئو اندازه گیری شدند. این پرسشنامه ها از سوی 60 آموزگار تکمیل شدند و کارایی آنان با کمک پرسشنامه پژوهشگرساخته ارزیابی آموزگاران و معدل دانش آموزان شان بررسی و همبستگی آنان مورد بررسی قرار گرفت. یافته های بخش دوم پژوهش نشان داد که بین شایستگی های شخصیتی شناسایی شده آموزگاران وکارآیی آموزشی آنان رابطه مثبت معنی داری وجود دارد (01/0 > p و 54/0= r) و ویژگی مهارت های ارتباطی (01/0 > p و 643/0= r) ، از دیگر شایستگی های شخصیتی ارتباط بیشتری با کارآیی آموزشی آموزگاران داشت. یافته های پژوهش نشان می دهد که ویژگی های شخصیتی شناسایی شده در این پژوهش از پیش نیازهای شغلی آموزگاران بوده و به دلیل همبستگی بالایی که با کارایی آنان دارند، باید در استخدام نیروهای تازه در شغل آموزگاری مورد توجه قرار گیرند.
-
رابطه هوش زیباشناسی و بهزیستی روانی با میانجیگری حساسیت زیبایی شناسی
1398بهزیستی یکی از سازه هایی است که در روانشناسی مثبت نگر به طور جدی مورد توجه قرار گرفته است و احتمال می رود که حساسیت نسبت به زیبایی های پیرامون و درک آنها می تواند بر سلامت و بهزیستی افراد تاثیر بگذارد. از این رو، هدف این پژوهش بررسی رابطه هوش زیباشناسی و بهزیستی روانی با میانجیگری حساسیت زیباشناسی در دانشجویان بود. روش پژوهش همبستگی با کمک مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش همه دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا در سال تحصیلی 99-1398 بودند که نمونه ای به حجم 384 تن با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی از میان آنان انتخاب شد. ابزار استفاده شده در این پژوهش شامل مقیاس بهزیستی ریف (2002)، مقیاس هوش زیباشناسی رشید و همکاران (1396)، و مقیاس حساسیت زیباشناسی عبدالملکی (1392) بود. نتایج معادلات ساختاری نشان داد که هوش زیباشناسی (p <0.01) و حساسیت زیباشناسی ((p <0.01 بر بهزیستی روانشناختی اثر مستقیم و معناداری دارند. همچنین، هوش زیباشناسی نیز بر حساسیت زیباشناسی اثر مستقیم و معناداری دارد(p<0.01). نتایج روابط غیرمستقیم نشان داد که هوش زیباشناسی با میانجی گری حساسیت زیباشناسی بر بهزیستی روانشناختی اثر معناداری دارد (p <0.01). بر اساس نتایج می توان گفت که درک زیبایی ها و حساسیت نسبت به زیبایی-های پیرامون بر بهزیستی روانشناختی افراد تاثیر مثبتی دارد. از این رو، با تدوین برنامه هایی جهت آموزش و تقویت زیبا شناسی افراد، می توان انتظار بهبود بهزیستی روانی آنان را داشت.
-
تاثیر مشکل گیردادن بر خشونت خانگی و صمیمیت زناشویی زنان و مردان شهرستان رزن
1398هدف پژوهش حاضر، بررسی تاثیر مشکل گیردادن بر خشونت خانگی و صمیمیت زناشویی بود. روش پژوهش از نوع تحقیق علی- مقایسه ای (پس رویدادی) بود. جامعه آماری مورد پژوهش، تمام زنان و مردان متاهل شهر رزن در سال 1398 بودند. از بین افراد جامعه، با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، از میان ادارات و سازمان های گوناگون و مراکز تفریحی-اجتماعی، نمونه آماری شامل 200 نفر (100 زن متاهل و 100 مرد متاهل) اتنخاب شدند. پرسش نامه های استفاده شده در این پژوهش، مقیاس خشونت خانگی تبریزی (1391)، مقیاس نیاز صمیمیت زناشویی باگاروزی (2001) و مقیاس مشکل گیردادن رشید و دلفان (2018) بود. پس از تکمیل پرسش نامه ها توسط افراد نمونه، داده های بدست آمده با استقاده از آزمون های آماری ضریب همبستگی، رگرسیون و آزمون t مستقل تحلیل شدند. نتایج حاصل نشان داد که گیردادن نقش معناداری در تبیین خشونت خانگی ( 28/0=β) و صمیمیت زناشویی (41/0- =β) دارد. همچنین نتایج نشان داد بین گیردادن، خشونت خانگی و صمیمیت زناشویی در زنان و مردان مورد بررسی تفاوت معناداری وجود دارد (05/0 p<). با توجه به نتایج پژوهش می توان گفت که مشکل گیردادن می تواند پیش بینی کننده ی افزایش خشونت خانگی و کاهش صمیمیت زناشویی باشد.
-
مدل ساختاری تبیین کیفیت زناشویی بر اساس سبک دلبستگی ایمن با میانجی گری خودشفقتی، تاب آوری و دیدگاه فهمی
1398کیفیت زناشویی سازه ای چند بعدی و متاثر از عوامل متعددی است که اثرات مستقیم و غیر مستقیم فراوانی بر زندگی زوجین دارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی ارتباط کیفیت زناشویی و سبک دلبستگی ایمن با نقش میانجی گرانه ی خودشفقتی، تاب آوری و دیدگاه فهمی بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع طرح های همبستگی معادلات ساختاری است. جامعه پژوهش شامل تمامی زوجین مراجعه کننده به فرهنگسراهای مناطق 22 گانه تهران در بازه زمانی اردیبهشت تا تیرماه 1398 بود. روش نمونه گیری: خوشه ای بوده و به منظور بررسی این موضوع از پرسشنامه های سبک های دلبستگی کولینز و رید، خودشفقتی ریس و همکاران، دیدگاه فهمی لانگ، تاب آوری کونور و دیویدسون و کیفیت زناشویی باسبی و همکاران استفاده شده است. یافته های پژوهش: سبک دلبستگی ایمن و دیدگاه فهمی، تاب آوری و خودشفقتی به طور مثبت و مستقیم کیفیت زناشویی را پیش بینی می کنند، همچنین دلبستگی ایمن بر کیفیت زناشویی از طریق دیدگاه فهمی، تاب آوری و خودشفقتی اثر غیر مستقیم و مثبت دارد. نتیجه گیری: مدل ارائه شده در این پژوهش دارای برازش مناسبی بوده و خودشفقتی، تاب آوری و دیدگاه فهمی می توانند به عنوان میانجی بین کیفیت زناشویی و سبک دلبستگی ایمن نقش معناداری داشته باشند.
-
تاثیر تحریک مستقیم مغز با tDCS بر کاهش علائم مثبت و منفی در اختلال اسکیزوفرنی مزمن
1398هدف پژوهش حاضر سنجش تاثیر تحریک مستقیم مغز با (tDCS) بر کاهش علائم مثبت و منفی در اختلال اسکیزوفرنی مزمن بود. روش انجام این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح ABA بود. جامعه ی آماری کلیه ی افراد دارای اختلال اسکیزوفرنی مزمن بستری در مرکز درمان بیماران روانی گشت فومن بود. روش نمونه گیری هدفمند و در دسترس بود که از بین آنها 4 نفر به صورت تصادفی انتخاب شدند. یافته ها نشان داد اعمال TDCS آندی بر قشر خلفی جانبی پیش-پیشانی چپ (DLPFC) بر کاهش علائم مثبت، منفی، ازهم گسیختگی، اضطراب و افسردگی افراد مبتلا به اسکیزوفرنی تاثیر دارد. بنابراین توصیه می شود که برای کاهش علائم منفی و مثبت بخصوص در اسکیزوفرنی کاتاتونیک از این پروتکل در درمان این اختلال بخش اعصاب و روان استفاده شود
-
تدوین مدل ساختاری برای تبیین بهزیستی روانشناختی بر اساس نیرومندی ایگو و نگرش به زمان
1398هدف پژوهش حاضر تدوین مدل ساختاری برای تبیین بهزیستی روانشناختی بر مبنای نیرومندی ایگو و نگرش به زمان بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل کلیه ی دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا که در سایت مرکزی در سال تحصیلی 98-1397 مشغول به تحصیل بودند بود. با روش نمونه گیری در دسترس، 367 تن ار آن ها به عنوان نمونه برگزیده شدند و به پرسشنامه های بهزیستی روانشناختی ریف (1989)، نگرش به زمان ملو و وورل (2010) و نیرومندی ایگو مارکستروم، سابینو، ترنر و برمن (1997) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شدند. نتایج نشان داد که مدل پیشنهادی از برازش مطلوبی برخوردار بود، به این معنی که نیرومندی ایگو می تواند بر بهزیستی روانشناختی با وساطت نگرش به زمان اثرگذار باشد، با این تفاوت که در ابعاد گذشته نگر منفی(P=0/041, b=-0/76)، حال نگر منفی(P=0/001, b=-0/07) و آینده نگر منفی(P=0/001, b=-1/28) اثر منفی می گذارد، و در ابعاد گذشته نگر مثبت(08/0b=،P=0/036, b=0/08) حال نگر مثبت(P=0/015, b=1/30) و آینده نگر مثبت(P=0/001, b=1/74) اثر مثبت می گذارد. بنابراین افرادی که من نیرومندی دارند نگرش های زمانی مثبتی را در خود پرورش می دهند که بهزیستی روانشناختی آن ها را بالا می برد. اما افرادی که من ضعیفی دارند نگرش های زمانی منفی داشته در نتیجه بهزیستی روانشناختی آن ها پایین می آید. براساس یافته ها می توان نتیجه گرفت که می توان با قدرتمند کردن من افراد نگرش های زمانی مثبتی در آن ها به وجود آورد در نتیجه بهزیستی روانشناختی را در آنها بالا برد.
-
بررسی و مقایسه سوگیری خوش بینی و آسیب ناپذیری در افراد دارای رفتارهای پرخطر و بدون آن در اواخر نوجوانی
1397نوجوانی دورۀ مهمی از زندگی افراد به شمار میرود.عواقب این دوره از زندگی افراد می تواند برتمامی زندگی فرد تاثیر گذارد. پژوهش با هدف بررسی احساس "آسیب ناپذیری" و "سوگیری خوش بینی" در نوجوانان با رفتارهای پرخطر و بدون رفتارهای پر خطر در سنین اواخر نوجوانی انجام شد. این پژوهش علی-مقایسه ای با جامعه ای شامل تمامی دانشجویان 18 تا 22ساله دختر و پسر مشغول به تحصیل دانشگاه بوعلی سینا در سال تحصیلی 98-1397 انجام شد.جمع آوری اطلاعات توسط پرسشنامه های رفتار پر خطر(رشید،1394)، آسیب ناپذیری (رشید وخجیر،1396) و سوگیری خوش بینی (رشید و خجیر،1396)، از تعداد383 دانشجو صورت گرفت. تحلیل داده ها با نرم افزار spss با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی انجام شد.نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان دادند که میزان سوگیری خوش بینی در افراد با رفتارهای پرخطر بیشتر از افراد بدون رفتارهای پرخطر است. همچنین میزان آسیب ناپذیری در افراد با رفتارهای پرخطر بیشتر از افراد بدون رفتارهای پرخطر است. در این پژوهش میان سوگیری خوش بینی و احساس آسیب ناپذیری رابطه معنی داری یافت نشد.نتیجه:از نتایج حاصله پیداست که افرادی که دارای سوگیری خوش بینی و آسیب ناپذیری بالایی هستند در معرض بروز رفتارهای پر خطر می باشند.بنابراین برنامه های آگاهی رسانی و پیشگیری در مورد این افراد، گام موثری در کاهش رفتارهای پرخطر و آسیب های فردی و اجتماعی ناشی از آن خواهد بود.
-
شناسایی عوامل محافظتی روان شناختی در مواجهه با شوک زندان
1397هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل محافظتی روان شناختی در مواجهه با شوک زندان بود. روش پژوهش از نوع پس رویدادی بود. جامعه ی آماری این پژوهش کلیه ی زندانیان تازه وارد(5روز اول ورود) به زندان مرکزی همدان بودند. از بین زندانیان تازه وارد، 61نفر(30 نفر زندانی مرد، 31 نفر زندانی زن) از کسانی که سابقه ی قبلی زندانی شدن نداشتند به عنوان نمونه انتخاب شدند. پرسش نامه های استفاده شده در این پژوهش پرسش نامه های DASS21، ارزیابی شناختی مثبت، NEO، معنای زندگی و سخت رویی بود.پرسش نامه های پژوهش توسط افراد گروه نمونه تکمیل گردید و با استفاده از آزمون تحلیل رگرسیون و آزمونt، تحلیل شد. نتایج حاصل نشان داد از بین افراد نمونه، 3/62درصد از زندانیان تازه وارد دچار شوک بالا و 7/37درصد از زندانیان تازهوارد دچار شوک پایین شده اند. همچنین نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون نشان داد ارزیابی شناختی مثبت، توانایی پیش بینی منفی شوک زندان را به شکل معناداری دارد (009/0> p، 112/0= R2)، پیش بینی پذیری توانایی پیش بینی منفی شوک زندان را به شکل معناداری دارد (014/0> p، 098/0= R2) و سخت رویی توانایی پیش بینی منفی شوک زندان را به شکل معناداری دارد (0001/0> p، 201/0= R2). نتیجه گیری: نتایج حاکی از این است که می توان با افزایش ارزیابی شناختی مثبت و سخت رویی در فرد، کاهش شوک زندان را پیش بینی کرد،
-
پیش بینی نگرش به زمان، انگیزه و عملکرد تحصیلی براساس معنای تحصیلی دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا
1397هدف از پژوهش حاضر، پیش بینی نگرش به زمان، انگیزه و عملکرد تحصیلی براساس معنای تحصیلی دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا همدان بود که با روش توصیفی از نوع همبستگی انجام گرفت. جامعه ی آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا همدان در سال تحصیلی 1397-1396 بود که بر اساس جدول کرجسی و مورگان 380 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. در این پژوهش از پرسشنامه نگرش به زمان میللو و وورل (2010)، پرسشنامه انگیزش تحصیلی رشید (1383)، پرسشنامه معنای تحصیلی هندرسون- کینگ (2006)، استفاده شد. یافته های حاصل از ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین معنای تحصیلی با نگرش به زمان مثبت و منفی، انگیزه تحصیلی و عملکرد تحصیلی رابطه معنی دار وجود دارد) 01/0 (P<. همچنین نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون همزمان نشان داد که معنای تحصیلی با ضریب بتای31/0- در پیش بینی نگرش به زمان منفی، با ضریب بتای34/0 در پیش بینی نگرش به زمان مثبت، با ضریب بتای 30/0 در پیش بینی انگیزه تحصیلی و با ضریب بتای 35/0 در پیش بینی عملکرد تحصیلی نقش دارد)01/0 >( P. نتایج پژوهش حاضر نقش معنای تحصیلی در پیش بینی نگرش به زمان، انگیزه و عملکرد تحصیلی را نشان داده و اهمیت این سازه ها را در حوزه تحصیلی مورد تایید قرار می دهد.
-
تاثیر روشن سازی دفاع های تاکتیکی در روان درمانگری پویشی فشرده کوتاه مدت بر سبک های دفاعی، اضطراب و ترس از صمیمیت
1397پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر روشن سازی دفاع های تاکتیکی در روان درمانگری پویشی فشرده و کوتاه مدت بر سبک های دفاعی، اضطراب و ترس از صمیمیت انجام شد. پژوهش حاضر کاربردی و از نوع شبه آزمایشی می باشد که در آناز پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان سال تحصیلی 97-1396 متقاضی روان درمانی (خوابگاه ها، سایت مرکزی دانشگاه بوعلی سینا) بودند که 26 نفر از آنها به صورت نمونه گیری داوطلبانه در دسترس در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند (انتخاب غیر تصادفی، جایگزینی تصادفی). داده ها به وسیله پرسشنامه های سبک های دفاعی(DSQ)، اضطراب حالت-صفت(STAI) و ترس از صمیمیت(FSI) جمع آوری شد. گروه آزمایش مداخلات روشن سازی دفاع های تاکتیکی براساس روان درمانگری پویشی فشرده کوتاه مدت را در 10 جلسه ی 45 دقیقه ای دریافت کردند. گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد. پس از پایان مداخله پیش آزمون روی دو گروه اجرا شد و داده ها با نرم افزار SPSS و روش MANCOVA تحلیل شد. یافته ها نشان داد روشن سازی دفاع های تاکتیکی براساس روان درمانگری پویشی فشرده کوتاه مدت باعث کاهش استفاده از سبک های دفاعی رشد نایافته (P<0/01)، سبک روان رنجور(P<0/01)، اضطراب حالت(P<0/01)، اضطراب صفت (P<0/01) شده است. همچنین یافته ها اثر معنی داری برای افزایش سبک دفاعی رشد یافته و صمیمیت نشان نداد(P>0/05). در نتیجه روشن سازی دفاع های تاکتیکی منجر به کاهش استفاده از سبک های ناکارآمد شده است ولی سبک های کارآمد را افزایش نداده است. همچنین روشن سازی دفاع های تاکتیکی اضطراب حالت و صفت را کاهش داده است ولی صمیمیت را افزایش نداده است.
-
پیش بینی میزان موفقیت ازدواج با استفاده از منطق فازی
1397در این پژوهش تلاش شد تا با کمک ننطق فازی پس از شناسایی عوامل موثر بر رضایت و موفقیت زناشویی، نرم افزاری طراحی تا با آن بتوان موفقیت زناشویی افراد پیش از ازدواج را پیش بینی کرد.
-
تاثیر خودتنظیمی گام به گام بر تعلل ورزی در انجام تکالیف تحصیلی دانش آموزان دبستانی
1397پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی اجرای روش خودتنظیمی گام به گام درکاهش تعلل ورزی تحصیلی دانش آموزان ابتدایی شهر اراک انجام گرفت. به همین منظور تعداد 80 نفر (40 پسر و 40 دختر) از دانش آموزان دارای تعلل ورزی تحصیلی بالا که از طریق مطالعه مقدماتی و سرند کردن به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شده بودند در یک طرح آزمایشی به 4 گروه شامل، دو گروه آزمایش(20 دختر و 20 پسر) ودو گروه کنترل (20 دختر و 20 پسر) گمارده شدند. برای گروه های آزمایش روش خودتنظیمی گام به گام و برای گروه های کنترل آموزش عادی روزانه اعمال شد. برای گردآوری داده ها، مقیاس تعلل ورزی تحصیلی سواری (1390) در قالب پیش آزمون و پس آزمون اجرا شد. نتایج تحلیل کواریانس تک متغیره نشان داد که بین میانگین تعلل ورزی تحصیلی (26/0 =ɳ ، 001/0= p، 48/27= F) در دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری وجود دارد. نتایج تحلیل کوواریانس چند متغیره نیز نشان داد بین میانگین های تعلل ورزی تحصیلی عمدی (14/0 =ɳ ، 002/0= p، 51/11= F)، تعلل ورزی تحصیلی ناشی از خستگی جسمی- روانی(17/0 =ɳ ، 000/0= p، 24/15= F) و تعلل ورزی ناشی از بی برنامگی (31/0 =ɳ ، 000/0= p، 88/34= F)، در دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معنادار وجود دارد. نتایج آزمون t نشان داد که اجرای روش خودتنظیمی گام به گام بر تعلل ورزی تحصیلی دختران و پسران اثربخشی متفاوت و معنی داری ندارد. نتایج پژوهش حاضر نشان از اثربخشی خودتنظیمی گام به گام بر کاهش تعلل ورزی دارد و می تواند راهنمای مشاوران و روان شناسان مدرسه در راستای کاهش تعلل ورزی تحصیلی دانش آموزان باشد.
-
تبیین رفتار خرافی بر مبنای سبکهای دلبستگی و اضطراب
1396شواهدی مبنی بر اینکه افراد مضطرب رفتار خرافی انجام می دهند وجود دارد و در این میان تفاوت اضطراب حالت و اضطراب صفت بیشتر مورد بررسی قرار گرفته است. همچنین در مورد اینکه عامل شخصیتی بخصوص سبک دلبستگی نقشی در ایجاد این رفتار دارد یا خیر پژوهشی انجام نشده است. به همین دلیل در پژوهش حاضر این عامل نیز مورد بررسی قرار گرفت. از این رو، هدف از انجام این پژوهش تبیین رفتار خرافی بر اساس سبک های دلبستگی و اضطراب بود. طرح پژوهش از نوع همبستگی بود و جامعه آماری شامل دانشجویان دانشگاه بوعلی در سال تحصیلی 96-95 که 12874 نفر بودند. از این تعداد 370 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. در این پژوهش از پرسشنامه های رفتار خرافی (محقق ساخته)، سبک های دلبستگی هازان و شیور و اضطراب حالت- صفت اسپیلبرگر استفاده و تحلیل داده ها با روش رگرسیون چندگانه صورت گرفت. نتایج نشان داد آمارهF و R2 برای تبیین رفتار خرافی بر اساس اضطراب 885/9 و 0/047 به دست آمدکه از لحاظ آماری معنادار است و اضطراب می تواند رفتار خرافی را در دانشجویان تبیین کند. همچنین آمارهF و R2 برای تبیین رفتار خرافی بر اساس سبک دلبستگی 14/869 و 0/120 و معنادار به دست آمد که نتیجه نشان می دهد سبک های دلبستگی قادر به تبیین این رفتار هستند. اضطراب حالت نمی تواند رفتار خرافی را پیش بینی نماید، اما اضطراب صفت قادر به پیش بینی این رفتار است. همچنین سبک دلبستگی اجتنابی می تواند رفتار خرافی را پیش بینی کند. سبک دلبستگی دوسوگرا بیشتر از سبک اجتنابی رفتار خرافی را پیش بینی می کند، اما دلبستگی ایمن نمی تواند این رفتار را پیش بینی کند. در مورد یافته ها می توان گفت اضطراب به ویژه اضطراب صفت در ایجاد رفتار خرافی موثر است. افراد با اضطراب صفت، آمادگی بالایی برای انجام این رفتار دارند. از سوی دیگر سبک های دلبستگی ناایمن به خصوص دلبستگی دوسوگرا، که بنا به تحقیقات با اضطراب رابطه بالایی دارد در ایجاد این رفتار نقش دارند.
-
تاثیر آموزش مهارتهای ارتباطی بر دانش آموزان کمرو و پذیرش اجتماعی آنها
1396هدف از انجام این پژوهش بررسی تاثیر آموزش مهارت های ارتباطی بر دانش آموزان کمرو وپذیرش اجتماعی آنها بوده است. پژوهش حاضر با روش نیمه آزمایشی و طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل انجام گرفت. جامعه آماری این پژوهش را دانش آموزان کمرو مدرسه ی متوسطه ی اول شاهد شهید تیموری همدان تشکیل می دادند. پرسشنامه کمرویی استنفورد بر روی همه ی دانش آموزان مدرسه(260نفر) اجرا گردید، سپس افرادی که نمره آنها جزو 20% بالا از اجرای پرسشنامه کمرویی استنفورد(نمرات از 40تا160)بود، به عنوان جامعه در نظر گرفته شد(52نفر) سپس از این تعداد به روش نمونه گیری تصادفی ساده 40نفر انتخاب و پرسشنامه ی پذیرش اجتماعی کراون مارلو بر روی نمونه ها به عمل آمد و به طور تصادفی دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند.پس از اجرای این پرسشنامه ها(پیش آزمون)بر روی هر دو گروه، مهارت های ارتباطی به مدت 10 جلسه (45 دقیقه ای) در هشت هفته متوالی، به گروه آزمایش آموزش داده شد و گروه کنترل هیچ گونه آموزشی دریافت نکرد، پس از اتمام دوره ی آموزشی بلافاصله از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد. تحلیل داده ها با روش تحلیل کوواریانس (ANCOVA) انجام گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که پس از برگزاری آموزش، میزان کمرویی گروه آزمایش بطور معناداری کمتر از گروه گواه، و نیز میزان پذیرش اجتماعی شان بطور معناداری بیش از گروه گواه بود. بر اساس این یافته ها می توان نتیجهپگرفت که آموزش مهارتهای ارتباطی می تواند به کاهش کمرویی و افزایش میزان پذیرش اجتماعی ادراک شده افراد کمرو کمک می کند.
-
تاثیر گنجاندن یک ساعت مطالعه درسی آزاد بر عادات مطالعه، نگرش به مطالعه، و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پسر مقطع متوسطه
1396هدف از انجام این پژوهش بررسی تاثیر گنجاندن یک ساعت مطالعه درسی آزاد بر عادات مطالعه، نگرش به مطالعه و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پسر مقطع متوسطه بوده است. پژوهش حاضر با روش آزمایشی و طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل انجام گرفت. جامعه آماری این پژوهش شامل همه ی دانش آموزان پسر مشغول به تحصیل آموزشگاه شهدای سولان ناحیه یک شهر همدان در سال تحصیلی 95-1396 می باشد. که تعداد کل آن ها 98 نفر بود. با توجه به جامعه آماری، حجم نمونه آماری این تحقیق با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس از میان تمامی پایه ها، پایه ی هفتم (پایه اول متوسطه اول) که تعداد دانش-آموزان این پایه، 40 نفر می باشد (هر کلاس 20 نفر) به عنوان نمونه ی پژوهشی انتخاب گردید.که در نهایت به طور تصادفی 20 نفر به عنوان گروه آزمایش و 20 نفر به عنوان گروه کنترل انتخاب شد. پس از اجرای پیش آزمون بر روی هر دو گروه، مهارت های یک ساعت مطالعه ی آزاد در هفته به مدت 8 جلسه (60 دقیقه ای) در هشت هفته متوالی، به گروه آزمایش آموزش داده شد و گروه کنترل هیچ گونه آموزشی دریافت نکرد، پس از اتمام دوره ی آموزشی بلافاصله از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد. تحلیل داده ها با روش تحلیل کوواریانس (ANCOVA) انجام گرفت. نتایج گروه کنترل در پیش آزمون و پس آزمون با یکدیگر تفاوت معناداری نداشت. نتایج گروه آزمایش در پیش آزمون و پس آزمون با یکدیگر تفاوت معناداری داشت. یافته های به دست آمده نشان داد که عادات مطالعه، نگرش به مطالعه و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در گروه کنترل به طور معناداری تغییر نکرده است اما عادات مطالعه، نگرش به مطالعه و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در گروه آزمایشی به طور معناداری افزایش یافته است. این تفاوت ناشی از تاثیر گنجاندن یک ساعت مطالعه درسی آزاد بر افزایش عادات مطالعه، تغییر نگرش به مطالعه و افزایش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پسر مقطع متوسطه بوده است.
-
تاثیر آموزش امید به روش گروهی بر خوش بینی و نگرش به زمان دانش آموزان دختر
1396هدف از پژوهش حاضر، بررسی تاثیر آموزش امید به روش گروهی بر خوش بینی دانش آموزان دختر سال سوم مقطع متوسطه دوم شهر دهگلان بود. روش تحقیق این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و طرح پژوهش از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری این پژوهش شامل کلیه دختران سال سوم مقطع متوسطه دوم شهر دهگلان در سال تحصیلی 1396-1395 بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس دو کلاس از آن ها به عنوان نمونه انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه جهت گیری زندگی شی یر و کارور استفاده شد. بسته آموزشی امید اسنایدر برای گروه آزمایش طی 12 جلسه اجرا شد. برای تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس استفاده شد و نتایج نشان داد که آموزش امید بر خوش بینی دانش آموزان اثر معناداری داشته است. براساس این یافته ها می توان گفت که آموزش امید در افزایش خوش بینی دانش آموزان اثرگذار است و با آموزش امید می توان بهبود وضعیت خوش بینی را در دانش آموزان انتظار داشت .
-
مطالعه یادگیری داده های شنیداری در خواب
1396هدف از انجام این پژوهش مطالعه احتمال یادگیری داده های شنیداری در خواب بود. پژوهش به روش آزمایشی انجام شد. آزمودنی ها به مدت 7 روز به مطالب یادگیری در طول خواب بصورت گروهی گوش دادند و در پایان دو گروه مورد مطالعه قرار گرفتند. یافته ها نشان داد که شنیدن مطالب یادگیری در خواب اثری روی یادگیری آنها ندارد.
-
تهیه بسته آموزشی رفتار با کودکان طلاق ویژه مادران
1395طلاق یکی از استرس زاترین رویدادهای زندگی برای والدین و کودکان است.طلاق والدین مشتمل بر مجموعه وسیعی از تغییرات و سازماندهی های مجدد خانواده است که در طول زمان بر سازگاری کودک تاثیر می-گذارد.پژوهش حاضر با هدف تهیه بسته ی آموزشی رفتار با کودکان طلاق ویژه ی مادران انجام شد. در این پژوهش آزمایشی که از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود، روش نمونه گیری از جامعه در دسترس انتخاب شدند و پس از انتساب تصادفی آزمودنی ها به دو گروه کنترل و آزمایش ،تعداد مادران طلاق 40 نفر (20نفر گروه آزمایش، 20 نفر گروه کنترل) که دارای کودک 6-12 سال بودندند را شامل میشد.برای گروه آزمایش 12 جلسه برنامه ی مداخله ای ویژه ی کودکان طلاق طی 4 هفته متوالی و سه روز در هفته برگزار شد و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکردند.ابزار پژوهش پرسش نامه ی محقق ساخته ای بود که بارزترین مشکلات این کودکان شامل خشم،اضطراب، احساس گناه، سازگاری و نیازعاطفی را پوشش داده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از شاخصه های توصیفی نظیر فراوانی،میانگین و انحراف معیار و جهت آزمون سوالات پژوهش از تحلیل کوواریانس استفاده شد.بررسی نتایج نشان داد که تفاوت بین میانگین های گروه آزمایش و کنترل در سطح 001/0>p معنادار است، که این نتایج حاکی از تاثیرآموزش این بسته به مادران در کاهش مشکلات کودکان طلاق در زمینه ی خشم،اضطراب، احساس گناه و افزایش سازگاری و نیاز عاطفی در آن ها می باشد.
-
مطالعه نقش میانجی طرحواره های ناکارآمد اولیه بین پیوند والدینی و استعداد اعتیاد
1395پژوهش حاضر با هدف مطالعه نقش واسطه ای طرحواره های ناکارآمد اولیه در رابطه بین پیوند والدینی و استعداد اعتیاد در دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا شهر همدان می باشد. روش انجام پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی می باشد. از نظر هدف این پژوهش در زمره تحقیقات کاربردی و از نظر شیوه جمع آوری داده ها در زمره تحقیقات همبستگی است. که به بررسی روابط مستقیم و غیر مستقیم بین متغیرها می پردازد. جامعه آماری در این پژوهش 1989 نفر می باشد که322 نفر از دانشجویان به عنوان نمونه و به شیوه نمونه گیری طبقه ای و با رعایت نسبت دانشکده، رشته و جنسیت انتخاب شدند. در این پژوهش از سه پرسشنامه، پرسشنامه پیوند والدینی (PBI)، فرم کوتاه پرسشنامه طرحواره ناکارآمد اولیه( SQ-SF) و پرسشنامه استعداد اعتیاد نسخه دانشجویان استفاده شده است. همچنین از نرم افزارهای SPSS و LISREL در جهت تحلیل اطلاعات گردآوری شده استفاده شده است.یافته های پژوهش نشان دادکه پیوند والدینی (مراقبت پایین والدینی و محافظت بیش از حد) چه به صورت مستقیم و نیز چه به صورت غیرمستقیم به واسطه طرحواره های ناکارآمد اولیه بر روی استعداد اعتیاد تاثیر گذار می باشند.درنهایت اینکه دراین پژوهش نقش واسطه ای طرحواره های ناکارآمد اولیه در رابطه بین پیوند والدینی و استعداد اعتیاد در قالب یک مدل ارائه شد، که با توجه به مقادیر شاخص های بدست آمده برای این مدل، ملاحظه گردیدکه مدل از برازش خوبی برخوردار می باشد.
-
نقش سرمایه های روان شناختی و ثبات قدم در پیش بینی پیشرفت تحصیلی دانشجویان
1395این پژوهش با هدف بررسی نقش سرمایه های روان شناختی و ثبات قدم در پیش بینی پیشرفت تحصیلی دانشجویان با تعدیل هوش انجام شد. روش تحقیق از نوع توصیفی - همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی سال دوم به بعد دانشگاه بوعلی سینا همدان (سایت مرکزی) تشکیل دادند که تعداد کل آنان 5200 نفر بود. نمونه آماری در این پژوهش با استفاده از جدول کرجسی و مورگان به روش نمونه گیری خوشه ای تعداد 379دنفر انتخاب شد. در این پژوهش برای سنجش سرمایه های روان شناختی از پرسشنامه 24سوالی لوتانز(2007)، ثبات قدم از پرسشنامه 17 سوالی داکورث(2007) و بهره هوشی از هوش نابسته به فرهنگ کتل(1940) استفاده شد. پیشرفت تحصیلی دانشجویا نیز بر اساس معدل کل آنان سنجش شد. میزان پایایی پرسشنامه های سرمایه روان شناختی و ثبات قدم با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 0.91 و 0.83 به دست آمد. یافته ها نشان داد که سرمایه های روان شناختی و ثبات قدم هردو با هم 27%درصد و هر کدام به ترتیب 25% و 31% توان پیش بینی پیشرفت تحصیلی را دارد. سرمایه های روان شناختی در سطح 0/01 به میزان48% با پیشرفت تحصیلی رابطه مثبت دارد. میزان همبستگی پیشرفت تحصیلی با امید0.441 با خودکارآمدی 0.402 با تاب آوری 0.360 و با خوش بینی 0.409 است.
-
بررسی تاثیر آموزش مهارت های ارتباطی بر کاهش نشانه های طلاق عاطفی در زنان مبتلا به آن
1395خانواده به لحاظ قدمت، ابتدایی ترین و از لحاظ گستردگی جهان شمول ترین نهاد اجتماعی است (اعزازی، 1387). سیتر(1388) خانواده را هسته ی اصلی همه ی نهادهای جامعه دانسته و ضمن آن که خانواده را کارخانه آدم سازی می نامد، اظهار می دارد خانوادههای موجود را پهلوی هم قرار دهید جامعه پدید می آید. بنابراین خانواده عامل همبستگی و شرط تعادل اجتماعی و هسته ی اصلی جامعه می باشد. هیچ جامعه ای بدون داشتن خانواده های سالم نمی تواند ادعای سلامت کند و هیچ یک از آسیب های اجتماعی بی تاثیر از خانواده پدید نیامده اند (ساروخانی، 1375). یکی از مهم ترین آسیب های خانوادگی طلاق است. طلاق به عنوان آفت ازدواج تلقی می شود. طلاق به طور قانونی تصویب شده تا به ازدواجی که قانونی صورت گرفته ولی دارای صلاحیت نیست پایان دهد (بامرین، 20012).
-
ساخت بسته ی آموزش زیبایی شناسی موسیقی
1394هدف از انجام این پژوهش ساخت بسته آموزش زیباییشناسی موسیقی و اعتباریابی آزمون پژوهشگرساخته زیباییشناسی موسیقی بود. طرح پژوهش مورد استفاده از نوع آزمایشی بود. جامعه مورد نظر کلیه هنرجویان آموزشگاههای موسیقی شهر اصفهان بود. روش نمونهگیری به این نفر از آنها در دو گروه گواه و 14 صورت بود که از بین آموزشگاههای مایل به همکاری هنرجویان تازهکار انتخاب شدند و به صورت تصادفی جلسه به هنرجویان گروه آزمایش آموزش داده شد. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از 8 آزمایش قرار گرفتند سپس زیباییشناسی موسیقی در استفادهشد. نتایج نشان داد پرسشنامه ساختهشده دارای پایایی و روایی است و همچنین بسته طراحیشده روی زیباییشناسی موسیقی تاثیر SPSS نرمافزار معناداری دارد. بنابراین بر اساس نتایج میتوان گفت که آموزش زیباییشناسی موسیقی میتواند موجب افزایش زیباییشناسی موسیقی در هنرجویان شود
-
بررسی مراحل تحول زیباشناسی نقاشی در دانش آموزان شهر همدان
1394یافته های پژوهش حاضر به طور کلی نشان می دهند که کودکان و نوجوانان شهر همدان در دوران مدرسه، که به طور معمول از 7 سالگی تا 17 سالگی می باشد، در زمینه چگونگی دریافت شان از زیبایی، مراحل تحولی را سپری می کنند. چگونگی دریافت و درک زیبایی دانش آموزان نشان می دهد که آنان با نوعی وابستگی به محتوای شکل و طرحی که می بینند، آغاز می کنند. در این مرحله که در دانش آموزان 7 تا 11 ساله مشاهده می شود، دریافت، چندان نشانه ای از ذهن گرایی و رهایی از آنچه می بینند، ندارد. نگاه و برداشت آنها به محتوای تصویرها و نقاشی ها، بستگی دارد و در بیشتر موارد از محتوا بیرون نیست. آنها در تفسیر نقاشی ها بیشتر به موضوع توجه می کنند و درباره چیزهایی توضیح می دهند که در هر تصویر نقش بسته است؛ مانند آدم ها، حیوانات، گل ها، وسایل. دانش آموزان در سن 11 سالگی، از بند عینی گرایی رها می شوند و با وارد کردن ذهنیت های خود و افزودن بر محتوای تصویر، ماجراهای گوناگونی را از تصویر بیرون می کشند. از این رو می توان گفت دانش آموزان 11 تا 15 ساله در تفسیر طرح ها و شکل هایی که با آنها روبرو می شوند، ماجراها و رویدادهایی را شکل بندی می کنند که زائیده اندیشه آنان است. تحول دیگری که با افزایش سن از 15 تا 17 سالگی در دیدگاه های دانش آموزان رخ می دهد، داشتن دیدی نمادگرایانه است. یک طرح یا یک تصویر در نگاه آنها می تواند نماد نهایت اندیشه یا دیدگاهی کلی درباره زندگی باشد. در این رویکرد، روابط موجود میان بخش های گوناگون یک اثر، نشانه رویکرد و فلسفه ای همه جانبه و فراگیر است که در قالب نقاشی بیان شده است.
-
مقایسه سرعت یادگیری ماز در موش های با و بدون تجربه ی یادگیری ماز
1394هدف از انجام این پژوهش، مقایسه سرعت یادگیری ماز در موش های با و بدون تجربه یادگیری ماز بود. طرح پژوهشی مورد استفاده از نوع آزمایشی (طرح پس آزمون با گروه کنترل) بود. جامعه مورد نظر شامل کلیه موش های صحرایی ماده آزمایشگاهی با حجم نمونه 14 بودند که در دوگروه 7 تایی آزمایش وگواه مورد بررسی قرارگرفتند. روش نمونه گیری در این پژوهش به این صورت بود که ابتدا 14 موش به صورت تصادفی از آزمایشگاه پرورش و تولید مثل موش دانشکده علوم پایه دانشگاه بوعلی سینا انتخاب و به همان صورت تصادفی در قالب دو گروه آزمایش و گواه قرار داده شدند. در این پژوهش، آزمایش در دو مرحله اجرا شد. در مرحله اول، موش های گروه آزمایش در 8 ماز گوناگون ( ماز های شماره یک تا 8) به یادگیری مازها پرداختند، درحالی که گروه گواه این 8 ماز را تجربه نکردند. منظور از یادگیری ماز این بود که هر موش بتواند در هر ماز ایجاد شده سه بار پشت سرهم بدون خطا یعنی بدون ورود به بن بست ها مسیر تعیین شده در ماز را از مبدا تا مقصد( دریافت تقویت) برود. در مرحله دوم، هر دو گروه آزمایش و گواه به یادگیری 4 ماز آخر ( مازهای شماره 9 تا 12) پرداختند. سپس سرعت یادگیری (زمان صرف شده برای رسیدن از آغاز ماز تا هدف ) و تعداد کوشش های یادگیری هر دو گروه آزمایش و گواه در مازهای شماره 9 تا 12 مقایسه شدند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تی مستقل و تحلیل واریانس سود برده شد. نتایج نشان داد که در یادگیری مازهای شماره 9 تا 12 میانگین زمان صرف شده و تعداد کوشش ها در موش های گروه آزمایش کم تر از گروه گواه است. به بیان دیگر، موش هایی که تجربه ی یادگیری مازهای گوناگونی را دارند، سریعتر از موش های بی تجربه مازهای جدید را یاد می گیرند. همچنین نتایج نشان داد موش هایی که تجربه های یادگیری دارند، نسبت به موش های بی تجربه با تعداد کوشش های یادگیری کمتری یک ماز جدید را یاد می گیرند و سرعت یادگیری ماز های جدید با افزایش تعداد تجربه های یادگیری ماز بالا می رود. به طور کلی نتایج بیانگر آن است که تجربه های پیشین یادگیری، عملکرد و انتقال یادگیری را در موقعیت های جدید تحت تاثیر قرار می دهد.
-
عوامل تعیین کننده شادی در دانش آموزان و رابطه آن با انگیزش و پیشرفت تحصیلی
1394هدف از انجام این پژوهش عوامل تعیین کننده شادی دانش آموزان و رابطه آن با انگیزش و پیشرفت تحصیل. طرح پژوهشی مورد استفاد از نوع پیمایشی و همبستگی بود. جامعه مورد نظر متشکل کلیه دانش آموزان دوره راهنمایی، که 15000 نفر است که در سال تحصیلی 1393-1394 مشغول به تحصیل بودند که از این تعداد 364 نفر به عنوان نمونه به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، فرضیه ها برای بررسی ازآزمون تی مستقل و همبستگی پیرسون با استفاده از نرم افزار spss19 شد. نتایج نشان داد که آزمون ساخته شده از روایی و پایایی لازم برخوردارست. افزون بر این، مشخص گردید که رابطه معناداری میان شادی، انگیزش تحصیلی و پیشرفت تحصیلی وجود دارد. همچنین، عوامل فردی- روانشناختی شامل (شوخ طبعی،تغذیه و امید)،عوامل خانوادگی شامل(مذهب،روابط خانوادگی و تفریح) و عوامل اجتماعی شامل(روابط اجتماعی و جو مدرسه) توان پیش بینی شادی را دارند. و میزان شادی بین دختران و پسران تفاوتی وجود ندارد .
-
بررسی عوامل اقتصادی موثر بر سلامت روانی
1393سلامت روانی از جمله شاخص هایی هستند که متاثر از عوامل گوناگونی از جمله متغیرهای کلان اقتصادی هستند. تاکنون شاخص های مختلفی جهت سنجش میزان سلامت روانی از سوی محقیق ارائه شده است که بسته به اهداف و ابزار تحقیق از تنوع فراوانی برخوردارند. در این پژوهش ضمن مروری بر مباحث نظری، رابطۀ میان متغیرهای کلان اقتصادی و شاخص سلامت روان به روش اقتصادسنجی و براساس مدل مقطعی برای سال 1387 و روش پانل دیتا (1391-1378) برآورد شد. با استفاده از نظر خبرگان روانشناسی سراسر کشور تاثیر هریک از عوامل موثر (طلاق، ازدواج، تحصیلات عالیه، خودکشی، سرقت) در وضعیت سلامت روانی افراد ارزیابی شد و با داده های خام این 5 عامل موثر بر سلامت روان و به کمک سیستم استنتاج فازی شاخص سلامت روان برآورد شد. در نهایت تاثیر متغیرهای کلان اقتصادی و اجتماعی بر آن مورد بررسی قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان می دهد که متغیر بیکاری، ضریب جینی، نرخ شهرنشینی و تورم رابطه ی معکوس و معناداری با سلامت روانی دارند و متغیر رشد اقتصادی و سرمایه اجتماعی رابطۀ مثبت و معناداری با شاخص سلامت روان دارد. به بیان دیگر شاخص سلامت روان مستقل از متغیرهای کلان اقتصادی نیست و هر کدام از این متغیرها در 30 استان کشور تاثیر معناداری بر شاخص سلامت روان داشته اند. این امرضرورت دقت و توجه سیاست گذاران به ویژه در بخش های اقتصادی و بهداشت را گوشزد می کند.
-
بررسی اثربخشی آموزش تاب آوری بر کیفیت زندگی و کاهش رفتارهای پرخطر دانش آموزان
1393پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی«آموزش تاب آوری» بر کیفیت زندگی و کاهش رفتارهای پرخطر در دانش آموزان مقطع راهنمایی صورت گرفته است. روش پژوهش، از نوع نیمه آزمایشی و طرح آن به صورت پیش آزمون- پس آزمون با گروه آزمایش و کنترل می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر مدرسه راهنمایی شهر همدان بود که در سال تحصیلی 93-92 مشغول به تحصیل بودند. نمونه شرکت کننده در این پژوهش 30 نفر بودند، که به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. این نمونه 30 نفری به صورت گمارش تصادفی به گروه های آزمایش و کنترل تقسیم شدند، به این ترتیب 15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل قرار گرفتند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه تاب آوری کانر و دیویدسون، آزمون کیفیت زندگی(SF-36)، آزمون رفتارهای پرخطر می باشند. به منظور تجزیه و تحلیل نتایج نیز علاوه بر استفاده از شاخص های آمار توصیفی، از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافته ها نشان داد که آموزش تاب آوری بر افزایش کیفیت زندگی (سلامت جسمانی، سلامت روان، کاهش مشکلات جسمانی، کاهش درد جسمانی، افزایش سلامت عمومی) و کاهش رفتارهای پرخطر( خشونت، مصرف مواد) موثر بود، اما بر برخی از مولفه های کیفیت زندگی مانند عملکرد جسمانی، سرزندگی، مشکلات هیجانی، و یکی از مولفه های رفتارهای پرخطر مانند، رابطه جنسی ناایمن تاثیر معنی داری نداشت.
-
ساخت بسته ی آموزش زیبایی شناسی و تاثیر آن بر سلامت روانی دانش آموزان
1393هدف از انجام این پژوهش ساخت بسته آموزش زیبایی شناسی و بررسی تاثیر آن بر سلامت روانی دانش آموزان بود. طرح پژوهشی مورد استفاد از نوع آزمایشی بود. جامعه مورد نظر متشکل از کلیه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهر همدان در سال تحصیلی 1393-1392 بود که پس از انتخاب دو کلاس یکی از مدارس با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، 36 دانش آموز این کلاس ها بصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند و زیباشناسی در 8 جلسه به دانش آموزان گروه آزمایش آموزش داده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها از تحلیل کوواریانس با نرم افزار spss19 استفاده شد. نتایج نشان داد که بسته آموزشی طراحی شده روی متغیرهای حساسیت زیبایی شناسی، پذیرش خود و افسردگی تاثیر معناداری دارد. بنابراین، بر اساس نتایج می توان گفت که آموزش زیبایی شناسی می تواند موجب تغییر میزان حساسیت زیبایی شناسی، بهبود پذیرش خود و کاهش میزان افسردگی دانش آموزان شود.
-
ساخت و اعتباریابی آزمون زیبایی شناسی و بررسی رابطه آن با هوش طبیعت گرایانه و موسیقیایی گاردنر
1393هدف از انجام این پژوهش ساخت و اعتباریابی آزمون هوش زیبایی شناسی و بررسی رابطه آن با هوش موسیقیایی و طبیعت گرایانه گاردنر بود. طرح پژوهشی مورد استفاده از نوع همبستگی بود. جامعه مورد نظر متشکل از دانشجویان دانشگاه بوعلی به تعداد 10000 نفر بود که در سال تحصیلی 1393-1392 مشغول به تحصیل بودند؛ که از این تعداد 370 نفر به عنوان نمونه به روش نمونه گیری طبقه ای نسبی انتخاب شدند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تی مستقل و تحلیل واریانس با استفاده از نرم افزار SPSS19 و مدل معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار لیزرل بهره گرفته شد. نتایج نشان داد که آزمون ساخته شده از روایی و پایایی لازم برخوردار است. افزون بر این مشخص گردید که رابطه معناداری میان هوش زیبایی شناسی با هوش موسیقیایی و هوش طبیعت گرایانه گاردنر وجود دارد. همچنین، هوش طبیعت گرایی توانایی بالایی در پیش بینی هوش موسیقیایی دارد. بنابراین بر اساس نتایج می توان گفت که هوش زیبایی شناسی با دارا بودن توانایی بالا در پیش بینی هوش موسیقیایی و طبیعت گرایانه می تواند جایگزین مناسب برای این دو گونه از هوش مورد نظر گاردنر باشد. همچنین، دو هوش موسیقیایی و طبیعت گرایانه را نمی توان به عنوان دو مقوله جدا از هم تصور کرد.
-
هنجاریابی آزمون نگرش به زمان و رابطه ی آن با پیشرفت تحصیلی و بهزیستی دانش آموزان
1392 -
ساخت و هنجاریابی آزمون حساسیت زیبایی شناسی و رابطه آن با سلامت روانی دانش آموزان
1392